مبحث سوم: در نزد شیعه هیچ اسناد یا روایتی نیست مگر آنکه چیزی را مخالف آن روایت کردهاند
در حقیقت مرتضی عسکری در صدد برآمد تا از طریق تقیهای که مذهبش او را تا قیام قائمشان به تمسک زدن به آن امر کردهاست، دستاندرکاران مسلمانان مدینۀ منوره و در رأس آنها شیخ عبدالعزیزبن باز را فریب دهد. اما چون تقیۀ او با شکست مواجه شد، آقای عسکری به طعنه زدن و شبههافکنی بازگشت و در عین حال ضد و نقیضهای مذهب خود را به مذهب اهل سنت چسباند. در اینجا هم به او و هم به همه شیعیان یادآور میشویم که همه طعنهها و انتقادهایی که عسکری گرفته است تماماً بر مذهب شیعه و علمای آن قابل انطباق است. آری، روایتی در نزد شیعه از ائمهی معصوم آنها یافت نمیشود و مگر انکه در آنجا روایتی متناقض با آن وجود دارد، و هیچ خبری یافت نمیشود مگر اینکه در مقابل آن خبری متضاد قرار دارد. و در حقیقت شیخ طایفۀ آنها ابو جعفر محمدبن حسن طوسی در مقدمهی کتابش (تهذیب الاحکام) – که یکی از کتب چهار گانهی شیعیان است – به این مسأله تصریح کرده، و گفته است: سپاس و ستایش خدایی را که دوستدار حق و مستحق آن است و درود و سلام او بر بهترین خلقش، حضرت محمد جباد. یکی از دوستانم که خدا او را نیکوکار گرداند – از کسانی که حق او را بر ما واجب ساخته – مرا به یاد احادیث و سخنان اصحابمان انداخت (الله تعالی آنها را تأیید نماید و گذشتگان آنها را مورد رحمت خود قرار دهد) و اختلافات و منافات و تناقضات میان آنها را به من یادآور شد تا جایی که توافقی بر سر خبری حاصل نمیآید مگر اینکه در مقابل آن خبری متضاد وجود دارد، و حدیثی پذیرفته نمیشود مگر آنکه در مقابل آن متناقضی وجود دارد. این امر باعث شده که مخالفان ما بیشترین اعتراض و طعنه را نسبت به مذهب ما بگیرند و بزنند.»
و سیدعلی دلدار لکهنوی شیعی دوازدهامامی، در کتاب (اساس الاصول ص ۵۱، لکهنو هند) میگوید: «احادیث و سخنان مأثور ائمه، جداً خیلی با هم متفاوت میباشند. در مقابل هر حدیث و خبری، حدیث و خبر متضاد دیگری وجود دارد. و این موجب شده که منتقدان و ناقضین از اعتقاد حسی ... رجوع کنند.»
و عالم و محقق و فرزانه و نکتهسنج شیعی و شیخ آنها حسینبن شهاب الدین کرکی در کتابش (هدایة الأبرار إلى طریق الأئمة الأطهار) ص ۱۶۴، طبع اول سال ۱۳۹۶ ه. میگوید: «پس آن هدفی است که در اول کتاب تهذیب آن را ذکر کرده یعنی جهت تناقضزدایی میان روایات و اخبار ما، چون به او خبر رسیده که بعضی از شیعهها، بخاطر این مسأله، از مذهب شیعه برگشتهاند.»
بنابراین تعارض و تناقض و تضاد ارمغان روایتهای آنان بود. و بلکه دروغگویی در فرهنگهای حدیثی معتبر آنها انتشار یافته است. چنانکه یکی از علمای آنها که همان سید هاشم معروف حسینی است که در کتابش (الموضوعات فی الآثار والأخبار، ص ۱۶۵-۲۵۲، طبع اول، ۱۹۷۳، گفته است:
- چنانکه (روایت) قصاص گرفتن شیعه وضع شده، در عین حال دشمنان ائمه بسیاری از روایتهای از این دست را برای ائمهی هدایتگر و برای بعضی از صالحان و متقیان ساخته و باختهاند. «و نیز گفته است: و بعد از بررسی احادیث منتشره در فرهنگهای حدیث مانند کافی و وافی و غیر آنها، دریافتهایم که تندروان و کینهتوزان ائمهی هدایتگر، هیچ دری را باقی نگذاشته، مگر که از آن وارد شده، احادیث ائمه را فساد کرده و شهره و آوازهی آنها را زیر سؤال بردهاند.»