فرار از چاله!

فهرست کتاب

مقدمه‌ی چاپ اول

مقدمه‌ی چاپ اول

همۀ حمد سزاوار الله تعالی؛ پروردگار جهانیان، و درود و سلام بر امام متقیان محمد بن عبدالله و بر همۀ آل و اصحاب وی و همه کسانی که تا روز قیامت بر روش و قانون وی گام برداشته و بر می‌دارند باد.

اما بعد: به رغم فعالیتی که شیعه جهت انتشار مذهب باطل خود در میان اعوام اهل سنت انجام می‌دهد که بی‌گمان خنثی‌سازی این تلاش‌ها، تلاش و همکاری گروهی همۀ گروه‌های اهل سنت را می‌طلبد؛ می‌بینیم که مقابله با این خطر مهم در آن سطح مطلوب نیست. علت این امر دو چیز است:

۱- عدم آگاهی – و یا نقص علمی – از معتقدات شیعه.

۲- زیرکی و خدعه‌ای که علمای شیعه بر اساس عقیدۀ تقیه و کتمان‌سازی بدان متصف هستند. چه این مکاران و حقه‌بازان حقیقت مذهب و دیدگان سنت‌ستیز خود را در مقابل اهل سنت آشکار نکرده، و به محبت و دوست داشتن اهل سنت تظاهر کرده، از طعنه‌ها و اعتراضاتی که نسبت به مذهب اهل تسنن وجود دارد، تبری می‌جویند.

در نتیجه اشخاص سلیم‌القلب اهل سنت فریب ظاهر آن‌ها را خورده، نمی‌دانند که شیعیان چیزی را بر زبان می‌رانند که اصلاً در قلب‌شان وجود ندارد.

آن‌ها جاهلان و غافلان مسلمان و کسانی که به متفکر نامگذاری می‌شوند را فریب می‌دهند؛ به این گمان که تقیه در کتاب الله تعالی وارد شده و نمی‌دانند که تقیه‌ای که در قرآن وارد شده، رخصتی در حالاتی است که مسلمان در آن‌ها در معرض آسیب و خطر کفر قرار می‌گیرد. و اما تقیۀ شیعه، ذاتاً نفاق، و ظاهر کردن خلاف آن چیزی است که نسبت به اهل سنت در دل پنهان می‌کنند.

خمینی در کتابش «رسائل» (جمع ۲، ص ۲۰۱، طبع قم، ایران ۱۳۸۵هـ‍) می‌گوید: «از همین‌روی، جایز بودن این تقیه و بلکه واجب بودن آن بر ترس بر نفس یا غیر آن، متوقف نمی‌شود، بلکه چنین بر می‌آید که مصالح نوعی به علتی برای وجوب تقیه در برابر مخالفان تبدیل گردیده‌است. بنابراین تقیه و کتمان‌سازی سرّ – گرچه امنیت هم فراهم باشد و بیم آن نداشته باشد که آسیبی ببینید – واجب است.»

برادر مسلمانم! اهل سنت در اعتقاد شیعۀ دوازده‌امامی، کافر محسوب می‌باشند. به عقیدۀ آنان، سنی یک ناصبی است و در این راستا فرقی میان شافعی و حنبلی و مالکی و حنفی و کسانی که ملقب به وهابی هستند، وجود ندارد.

نظر به زیرکی و حیله‌گری و خبیثی آن‌ها، روش «تفرقه بیانداز و حکومت کن» را در پیش گرفته، و یکی پس از دیگری آن‌ها را تنها گیر می‌آورند. در نظر شیعه خطرناک‌ترین دشمن آنان کسی است که از مذهب و تقیۀ آن‌ها آگاه باشد، و آرام‌ترین و سر به زیرترین دشمن کسی است که از اعتقادات آن‌ها آگاه نباشد یا فریب خوردۀ کتاب‌های تبلیغاتی آن‌ها باشد!

آن‌ها از آن دسته از متفکرانی که به نفع آن‌ها مطالب می‌نویسند، خرسند شده و از آنان استقبال می‌کنند، چرا که به کمک توصیفات آن‌ها، بزرگ‌نما شده، و گویی در اوج قلۀ دانش و تقوا قرار دارند. نوشته‌های کسانی را که با آن‌ها نرمی و تعاطف به خرج می‌دهند، دنبال کرده‌ام. دیدم که آن‌ها قربانی کتاب‌های تبلیغاتی آن‌ها که بر اساس تقیه است، شدند. از این امر خیلی دلتنگ شدم که دیدم این‌ها حداقل از کتاب‌های خمینی اطلاع نیافته‌اند اگر واقعاً آن کتاب‌ها را می‌دیدند، هرگز نسبت به آن‌ها نرمش و تعاطف نشان نمی‌دادند، و در مسایل آنان غوطه‌ور نمی‌شدند.

شیعیان کتاب‌هایی تبلیغاتی ارائه می‌دهند و آن متعاطفان آن کتاب‌ها را می‌خوانند و دیدگاه‌های را بر اساس تقیه و مدارایی که در آن‌ها وجود دارد، اتخاذ می‌کنند.

علامۀ آن‌ها «شهرستانی» - چنانکه در حاشیۀ ۱۳۸ از اوایل مقالات شیخ مفید، و آن یکی از کتاب‌های مهم آن‌هاست که چاپ بیروت می‌باشد – می‌گوید: «شیعۀ ائمه آل بیت، (هم‌اکنون) در موقعیتی قرار گرفته که در بسیاری از اوقات مجبور می‌شود عادت یا عقیده یا فتوا یا کتاب یا غیر این‌ها را که خاص اوست، کتمان نماید.»

می‌گویم: آری، عادت یا عقیده یا فتوا و کتاب خصوصی خویش را کتمان می‌کنند و این اسلوب پنهان‌سازی بر اساس آنچه که شهرستانی ذکر کرده‌است، همان چیزی است که بعضی از اهل علم را به وسیلۀ آن فریب داده، در نتیجه آن‌ها خود از حقیقت دور شده و مردم را هم دور کرده‌اند.

بسیاری از ما دیدگاه حقیقی شیعه نسبت به اهل سنت را نمی‌داند و ما در این رساله می‌کوشیم که به اذن خدا، و توفیق وی، ازاشیعۀ دوازده امام نسبت به اهل سنت راز گشایی کنیم.