۸- نماز تقیه به منظور فریب دادن اهل سنت
بعضیها با نماز خواندن شیعه در پشت علمای اهل سنت فریب خورده و گمان میبرند که این کار نشانۀ مودت و اخوت شیعه نسبت به اهل سنت است. در فصل عقیدۀ شیعه درباره کسی که معتقد به امامت دوازده امام نیست، سخن خمینی را ذکر کردیم که میگفت: ایمان جز به واسطهی ولایت علی و اوصیایش حاصل نمیشود، و شناخت ولایت شرط قبولی اعمال است و این از جملۀ امور مسلم در نزد شیعیان است. پس بیا و گوش ده به آنچه که نهفتهها را برای شما کشف میسازد:
شیخ و محدث آنها، محمدبن حسن حر عاملی در دایرۀ المعارفش – که در نزد شیعه مورد اعتماد است – (وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ۱/۹۰) بابی را تحت عنوان (بطلان عبادت بدون ولایت ائمه علیهم السلام و اعتقاد به امامت آنها) باز کرده، و در زیر آن ۱۹ حدیث درج نموده که از جملۀ آن این است: از ابو جعفر – در حالی که شیعهی خود را خطاب قرار میدهد – روایت شده که: اما بخدا، برای الله حاجیانی جز شما وجود ندارد، و فقط و فقط از شما میپذیرد.»
پس حر عاملی در وسائل الشیعۀ بعد از حدیث ۱۹ (۱/۹۶) میگوید: «و در این ارتباط جداً احادیث فراوانی موجود میباشد.» سپس بابی را در کتاب وسائلش (۵/۳۸۸) تحت عنوان (اشتراط کون إمام الجماعة مؤمنا موالیاً للأئمة وعدم جواز الاقتداء بالمخالف فی الاعتقادات الصحیحة الأصولیة إلا تقیة) [۱۵].
سپس شیخ و سید و مولا و فقید اسلام آنها و محقق و علامه و امام و آیت الله العظمای آنان حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی میآید و در دایرة المعارفش که در نزد شیعهها بسی مهم است (جامع أحادیث الشیعه/۱/۴۶۲) بابی را بعنوان (شرط گرفتن قبول اعمال به ولایت ائمه علیهم السلام و اعتقاد داشتن به امامت آنها) باز میکند، و در زیر آن ۷۸ حدیث ذکر کردهاست. از جمله آن، در همان مصدر مذکور (۱/۴۲۹) حدیثی را از پیامبر جروایت کرده که ایشان فرمود: «قسم به آن کسی که مرا بحق فرستاده، اگر یکی از آنها هزار سال میان رکن و مقام عبادت کند، پس به ولایت علی و ائمۀ فرزندانش علیهم السلام ایمان نیاورد، الله تعالی او را بر روی دماغش در آتش جهنم میاندازد.» و همین بروجردی (۱/۴۳۱) از ابو حمزه روایت کرده که او گفته است: از ابو عبدالله شنیدم که میگفت: «هر کس که مخالف شما باشد، گرچه عبادت کند، فقط خود را زحمت داده، و منسوب به این آیه است»:
﴿ وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ ٢ عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ ٣ تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِيَةٗ ٤ ﴾[الغاشیة: ۲- ۴].
«چهرههایی در آن روز ذلتبار هستند آنها که پیوسته عمل کرده، و رنج (بیفایده) بردند. و در آتش سوزان وارد میگردند».
این همان اصل ثابت و لا یتغییر در نظر آنان است! و چون دین آنها بر اساس تقیه و فریب دیگران و عدم صداقت با آنها استوار است، به عنوان تقیه و فریب دادن اهل سنت، نماز را (در پشت آنها) جایز دانستهاند. چنانکه حر عاملی در وسائل الشیعۀ (۵/۳۸۸) بابی را به این مفهوم اختصاص دادهاست. پس در وسائل الشیعۀ (۵/۳۸۵) بابی را به عنوان (استحباب إیقاع الفریضة قبل المخالف وحضورها معه) [۱۶]، و در جلد ۵، ص ۳۸۱ باز هم بابی را به عنوان (استحباب حضور الجماعة خلف من لا یقتدی به للتقیة والقیام فی الصف الأول معه) [۱۷]ترتیب دادهاست.
و بدینسان بروجردی در جامع احادیث الشیعه (۶/۴۱۰) بابی را بعنوان (عدم جواز نماز در پشت سر مخالف اعتقادات صحیح جز به جهت تقیه که در آن صورت برای او مستحب است که در جماعت مخالفان حضور یابد و در صف اول همراه با آنان باشد. باز کرده است.
و باز هم در همان کتاب (۶/۴۱۸) بابی را به عنوان (سنت است برای مرد که نماز فریضه را در وقت خودش ادا کند، پس همراه با مخالف – به جهت تقیه – آن را با مخالف ادا کند خواه امام باشد یا مأموم یا آن را نداند. و به آنها نشان بدهد که نماز میخواند و در حالی که نماز نمیخواند.
به همین خاطر وقتی که از ابوالقاسم خوئی دربارۀ نماز با جماعت مسلمانان پرسیده شد (چنانکه در کتاب مسائل و ردود ج ۱ – ص ۲۶ – مهر قم آمدهاست).
در جواب گفت: «صحیح است اگر بعنوان تقیه انجام شود.» و هنگامی که آیت الله العظمی محمدرضا موسوی گلپایگانی – چنانکه در (إرشاد السائل ۳۸، مکتبة الفقیه کویت) مشهود است – در ارتباط با نماز در مساجد مسلمانان مورد سؤال قرار گرفت؛ جواب داد: همۀ اینها در حالت تقیه جایز است بشرطی که ترک کردن نماز با آنها یا در مساجد آنها، موجبات اذیت و آزار و نفرت را فراهم آورد.
و همچنین در کتاب (مجمع المسائل توزیع مکتب عرفان – کویت، ۱، ۱۹۴) در این باره که اقتدا کردن به امام جماعت سنیها درست یا نه، مورد سؤال قرار گرفت. جواب داد: در حالت تقیه اشکالی ندارد، و پاداش آن بزرگ است.» و همچنین وقتی که در کتاب فرق ص ۳۹، دربارۀ اینکه آیا درست است که به عنوان مأموم در پشت سر سنی نماز بخوانم بدون اینکه خودم قرائت کنم؟ مورد سؤال قرار گرفت، در جواب گفت: «چه در حال ضرورت و چه در حال عادی اشکالی در آن نیست. و نماز در حالت امکان اعاده میشود. والله العالم.»
و از علی خامنهای در کتابش (اجوبة الاستفتائات، ص ۱۷۸، دارالحق – بیروت) دربارۀ درست بودن یا نبودن نماز پشت سر سنی سؤال کردند. وی در جواب گفت: اگر به عنوان نوعی مدارا کردن با آنها باشد، نماز جماعت در پشت سر آنها درست است.
اما برادر مسلمانم! وقتی که این کتاب توسط دارالنبأ منتشر شد، شیعه عقیدۀ تقیه را در نزد خود بکار بستند و واژهی (برای مدارا کردن را) به جملهی (جهت حفاظت از وحدت اسلامی) تغییر دادند. و آیت الله آنها کاظم حرائری در کتابش (الفتاوی المنتخبة ۱/۷۵، مکتبة الفقیه کویت) در این باره که آیا نماز خواندن پشت برادران اهل سنتمان – بدون – تقیه جایز است یا نه؟!، و حکم فتوای خمینی در موسم حج مبنی بر جایز بودن نماز در پشت سر سنی چیست؟ در جواب گفت: درست نیست. و قیاس آن به فتوای امام خمینی در موسم حج، قیاس مع الفارق است.»
و همچنین در همان مصدر سابق ص ۸۱ وقتی از او پرسیده شد: آیا عنوان وحدت اسلامی میتواند بعنوان علت و خاستگاهی برای جایز بودن نماز در پشت سنی قرار گیرد؟، جواب داد: وحدت به عنوان علت و خاستگاه جایز بودن نماز در پشت سنی محسوب میشود، اما بهتر است که نماز اعاده شود.
و در مسائل فقهی (ج ۱، ص ۱۰۷، دارالملک) از آیت الله العظما محمد حسین فضلالله پرسیده شد: با توجه به اینکه میان ما و سنیها در بعضی از احکام نماز اختلافاتی هست، آیا درست است که ما بعنوان مأموم در پشت سر آنها نماز جماعت بخوانیم؟!
جواب داد: «بعنوان تقیه، این کار جائز است.» و همچنین میرزا حسن حائری احقاقی در کتابش احکام الشیعه ج ۲، ۳۴۱-۳۴۲، تحت عنوان (فی موارد الجماعه) گفته است: در حالت ضرورت و تقیه حضور در جماعت مخالفان و نماز خواندن با آنها، واجب است و به آن اکتفا میشود.
و گفته است: هر شیعی که قبل از حضور در مسجد، بتواند نماز خود را بخواند، و پس با آنها دوباره بخواند، یا اینکه بعداً نمازش را اعاده کند، کارش درست است.
و گفته است: سنت است که بعنوان تقیه و متابعت آنها بصورت ظاهری، در حالت عادی هم در جماعت اهل سنت حاضر شویم و در صف اول همراه با آنان بایستیم. اما (بهتر است) که بدون اقتدا به آنها نماز خود را بخوانیم.»
برادر مسلمانم! بعد از همه اینها دانستی که نماز خواندن شیعه در پشت سر سنی، تنها و تنها فریب و نیرنگ است و مبلّغ شیعی جناب محمد تیجانی به این فریب اعتراف کرده چرا که گفته است: شیعهها چه بسیار که با اهل سنت و جماعت بعنوان تقیه نماز میخواندند، و بلافاصله پس از انقضای نماز عقب کشیده و شاید بیشتر آنها به هنگام رجوع به منزلش، نمازش را اعاده میکردهاست. (کل الحلول عند آل الرسول ص ۱۶۰ دارالمجتبی – بیروت).
و همچنین قرار دادن دست راست بر دست چپ و آمین گفتن بعد از فاتحه – چنانکه اهل سنت انجام میدهد – در نزد شیعه از مبطلات نماز هستند. اما در حالت تقیه میتوان آنها را جایز دانست.
علمای رافضی زیر این فتوا را دادهاند:
روح الله موسوی خمینی در تحریر الوسیله (۱/۱۸۶، ۲/۱۹۰) (او معتقد است که قرار دادن دست راست بر دست چپ از مبطلات نماز است اما او بعنوان تقیه آن را جایز دانسته است).
۱- آیت الله العظمای آنها محمد رضا گلپایگانی در مختصر الاحکام (۶۸-۶۹).
۲- آیت الله العظمای آنها سید عبدالاعلی سبزواری در جامع الأحکام (۹۲-۹۳).
۳- حسن حائری احقاقی در احکام شیعه ۲-۳۲۵-۱۹۹۷.
۴- محمد حسین فضل الله در مسائل فقهی ۱، ۹۲، ملاک – بیروت.
۵- میرزا علی غروی در (موجز الفتاوی المستنبطه و العبادات) ص ۱۸۱، دارالمحجه البیضاء – بیروت).
۶- علی سیستانی در مسائل منتخبه ص ۱۳۹ – دارالتوحید، کویت.
۷- جواد تبریزی در مسائل المنتخبه ص ۱۱۹ – مکتبة الفقیه، کویت.
۸- ابوالقاسم خوئی (المسائل المنتخبه – مبطلات نماز).
[۱۵] مؤمن بودن و عاشق ائمه بودن شرط امام جماعت، و عدم صحت اقتداء به مخالف در اعتقادات صحیح اصلی، مگر در حالت تقیه). [۱۶] (مستحب بودن نماز خواندن در پشت مخالف و حاضر شدن با او). [۱۷] (مستحب بودن حاضر شدن در جماعت در پشت سر کسی که به او اقتدا کرده نمیشود، به جهت تقیه، و ایستادن در صف اول همراه با او).