سورة الغاشیة
سوره غاشیه: غاشیه به معنی قیامت و پوشنده است و این سوره مکی میباشد. این سوره دارای نامهای:
۱- ﴿ٱلۡغَٰشِيَةِ﴾.
۲- ﴿هَلۡ أَتَىٰكَ﴾.
۳- ﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ﴾میباشد.
پیامبر ج در نمازهای عیدین و نماز جمعه سورهء الاعلی و الغاشیه را میخواندند چون این دو سوره دارای معانی مهمی هستند و پیامبر میخواستند آن معانی در ذهن مسلمانان تکرار و تثبیت شود.
﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ١﴾: آیا خبر حادثه فراگیر به تو رسیده است؟
﴿هَلۡ﴾: قَد، آیا، یک روز میآید.
خداوند متعال سوره را با کلمۀ هل: آیا شروع میکند که استفهام تقریری است و هدف سؤالکردن نیست بلکه جلب توجه است.
﴿ٱلۡغَٰشِيَةِ﴾: پوشنده، فراگیر، قیامت، روزی که برای همه میآید و هیچ کس استثناء نیست.
آیا از روزی که به روی همه میآید خبر داری؟
پیامبر جوقتی این آیه را تلاوت میفرمودند جواب میدادند: بَلَىْ، أَتَانِيْ.
﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ٢﴾: چهرههایی که در آن روز خوار خواهند بود.
﴿وُجُوهٞ﴾: چهره، صورت.
﴿خَٰشِعَةٌ﴾: ذلیل، نگران، خوار و زبون.
این آیه توصیف آیۀ اول والغاشیه هست که چهرۀ گناهکاران را که ترجمه و بیانگر احساس قلبی و درونی آنهاست بیان میکند که چگونه خاضع و سرافگنده هستند و نگرانی آنها از صورتهایشان پیدا و مشخص است.
﴿عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ٣﴾: تلاشگر و در زحمت.
﴿عَامِلَةٞ﴾: کارهای سخت |
|
|
کارهایی انجام میدهند که در آن خستگی زیاد است. |
﴿نَّاصِبَةٞ﴾: خسته |
|
کافران در جهنم کارهایی میکنند که آنها را خسته میکند و خسته از کار عذاب هستند.
اعمالی که جهنّمیان را خسته میکند:
۱- قلق و ناراحتی ذهنی در زمین محشر.
۲- غل و زنجیرهایی به دست و پاهایشان بسته که به آنها گفته میشود با آنها بروید و بیائید.
۳- آتش جهنم مانند باتلاق است که مرتب در آن فرو رفته و از آن بیرون میآیند.
﴿تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِيَةٗ٤﴾: به آتشی سوزان درمیآیند.
جهنّمیان در آتشی که آنها را از همه سو احاطه کرده و پوشانده و حامیه است وارد میشوند.
﴿حَامِيَةٗ﴾:
۱- هیچ وقت خاموش نمیشود و همیشه سوزان است.
۲- مانند آتش دنیا نیست که سرد و گرم، کم و زیاد شود.
۳- از همۀ جهات و اطراف آتش است.
۴- در قیامت گردنی از آتش بلند میشود و حرف میزند و کافران را میطلبد.
﴿تَصۡلَىٰ﴾: داخل میشوند، درمیآیند.
﴿تُسۡقَىٰ مِنۡ عَيۡنٍ ءَانِيَةٖ٥﴾: از چشمۀ بسیار گرم و داغی نوشانده میشوند.
هرگاه جهنمیان کمک، یا آبی طلب کنند به آنها آب داغ و جوشانی داده میشود که از حرارتش معدههایشان را میسوزاند. ﴿وَسُقُواْ مَآءً حَمِيمٗا فَقَطَّعَ أَمۡعَآءَهُمۡ١٥﴾[محمد: ۱۵] با این حال هیچ کس نمیگوید من بیگناهم و همه به گناهانشان اعتراف میکنند و عذاب آنان به درجۀ کفر و گناهانشان بستگی دارد.
﴿لَّيۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٖ٦﴾: آنان خوراکی جز ضریع نخواهند داشت.
﴿ضَرِيعٖ﴾: گیاهی که در صحرا میروید و حیوانات هم به خاطر خارهای زیاد و شدت تلخی آن را نمیخورند و وقتی این گیاه خشک شد شِبرِق نامیده میشود که گیاهی سمی است.
﴿لَّا يُسۡمِنُ وَلَا يُغۡنِي مِن جُوعٖ٧﴾: که فربه نمیکند و نه از گرسنگی میرهاند.
جهنمیان هیچ وقت از خوردن این غذای بدبو و زشت و بدمزه نه سیر میشوند و نه برای بدنشان فایدهای دارد که آنها را چاق کند و همیشه گرسنه و تشنهاند.
آراء علماء در مورد ﴿لَّا يُسۡمِنُ﴾:
۱- همیشه ار درون درد گرسنگی دارند.
۲- غذایشان فایدهای ندارد و مفید نیست و هیچ وقت چاق نمیشوند.
۳- شِبرِق یا عذای آنها بدبو، گندیده، بدمزه و تلخ و پر از خار است.
خداوند متعال بعد از بیان حالات و خوراک جهنمیان در آیات بالا، در ادامه آیاتی را میفرمایند که انسانها را به بازگشت بسوی خدا و توبه و حرکت تشویق میکند.
﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ٨﴾: چهرههایی که در آن روز خرّم و تازه خواهند بود.
﴿نَّاعِمَةٞ﴾: تر و تازه، در نعیم و نعمت.
صورتهایی که خرّمی و تازگی نعمت از آنها مشخص است و آنان هم در قبر و هم در زمین محشر چهرههایشان نورانی و شادمان و مسرور هستند.
﴿لِّسَعۡيِهَا رَاضِيَةٞ٩﴾: و از کوشش خود راضی خواهند بود.
نیکوکاران در زمین محشر از تلاشی که در دنیا کردهاند و کارهای نیکی که انجام دادهاند راضی هستند چون خداوند پاداش آنان را چندین برابر میدهد.
﴿رَاضِيَةٞ﴾: راضی و خشنود از اجر مضاعف و تا ۷۰۰ برابر در مقابل حسناتی که انجام دادند به شرطی که اعمال آنان دارای دو شرط:
۱- اخلاص: فقط برای خدا باشد.
۲- متابعه: مطابق سنت رسول الله جباشد.
﴿فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٖ١٠﴾: در بهشتی برین.
﴿عَالِيَةٖ﴾:
۱- حسی و مکانی: بهشت در مکانی مرتفع بالای هفت آسمان واقع شده است.
۲- معنوی: بالامرتبه و پرمنزلت و نزد خداوند است.
۳- درجات: بهشت درجه درجه و دارای منازل است.
﴿لَّا تَسۡمَعُ فِيهَا لَٰغِيَةٗ١١﴾: در آنجا هیچ سخن بیهودهای نشنوی.
برخلاف مجالس دنیا در بهشت نیکوکاران هیچ حرف ناراحتکننده و بیهودهای نمیشنوند و همه فقط حمد و سپاس و شکر خدا میکنند.
نیکوکاران قبل از بهشت به جایی بنام «قمطره» برده میشوند و در آنجا بغض و کینه و حسد و ناراحتی از دلهایشان پاک میشود.
﴿لَّا تَسۡمَعُ﴾: نمیشنوی:
۱- حرف زشت و ناپسند، فحش.
۲- حرف غیر مفید و بیهوده.
﴿فِيهَا عَيۡنٞ جَارِيَةٞ١٢﴾: در آنجا چشمهای روان است.
در بهشت رودهایی با طعمهای متنوع جاری و روان است «آب، شیر، عسل، شراب، سَلسَبیل».
منبع آن از فردوس الاعلی و از کوههایی که از مسک هستند سرازیر میشوند و:
۱- در همه جا جاری هستند.
۲- احتیاج به حفرکردن ندارند.
۳- روی زمین پخش نمیشوند و فقط در مسیر خاص خود جاری هستند.
﴿فِيهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ١٣﴾: در آن جا تختهای بلند و عالی است.
﴿سُرُرٞ﴾: تخت و جایگاههای بلند که روی آن فرشهای نرم انداخته شده.
﴿سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ﴾:
۱- حسی: بالا قرار گرفته است.
۲- معنوی:
۱) نرم و لطیف است.
۲) حورالعین هم روی آن نشستهاند.
۳) فرشهای زیاد و لحاف و پتوها روی هم قرار گرفتهاند.
﴿وَأَكۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ١٤﴾: و ساغرهایی که گذارده شدهاند.
﴿أَكۡوَابٞ﴾: لیوانهای پر از شراب:
۱- شراب آخرت بدبو نیست.
۲- مست نمیکند.
۳- به میزانی در لیوانها شراب هست که انسان را سیر کند.
۴- خالص و صاف است.
﴿مَّوۡضُوعَةٞ﴾: آماده، نهاده شده.
﴿وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ١٥﴾: و بالشهای ردیفشده.
پشتیهایی از ابریشم کلفت و نازک که به صف گذاشته و چیده شده است و دارای زیبایی و جمال:
۱- حسی: شکل زیبا.
۲- لمسی: نرم و لطیف.
﴿وَزَرَابِيُّ مَبۡثُوثَةٌ١٦﴾: و فرشهای نفیس گسترده.
﴿زَرَابِيُّ﴾: این کلمه ریشۀ عربی ندارد و در اعراب نیست.
﴿زَرَابِيُّ﴾: أزربیه: آزربایجان (تبریز) نزدیک ایران.
فرش های فاخر و گرانبها مانند فرش ابریشم تبریز که نرم و لطیف است.
﴿مَبۡثُوثَةٌ﴾: همهجا پهن و گسترده شدهاند.
﴿أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ كَيۡفَ خُلِقَتۡ١٧﴾: آیا به شتران نمینگرند که چگونه آفریده شدهاند؟
این آیه سرزنش و استفهام است برای کسانی که به قیامت ایمان ندارند و پیامبر جرا تصدیق نمیکنند و همچنین تشویق مردمان که در آفرینشهای شگفتانگیز خداوند دقت کنند.
به شتران نگاه کن که چگونه خلق شده و چه فوایدی برای انسان دارد:
۱- سواری.
۲- حمل و نقل بار.
۳- استفاده از شیر پرخاصیت آن.
۴- استفاده از گوشت آن.
۵- دقّت در خلق شکم آن که مانند مخزن یخچال و پر از آب است.
۶- دقّت در خلق کوهان شتر که دارای ذخیره چربی است.
خلق شتر با این همه منفعت: دیدن خالق آن که خداوند است.
﴿وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ كَيۡفَ رُفِعَتۡ١٨﴾: و به آسمان نگاه نمیکنند که چگونه برافراشته شده است؟
خداوند سبحان در این آیه انسان را به دقّت و تفکر در خلقت آسمان تشویق میکند که بدون هیچ ستونی و هیچ ناصافی و خللی افراشته شده است.
﴿وَإِلَى ٱلۡجِبَالِ كَيۡفَ نُصِبَتۡ١٩﴾: و به کوهها نمینگرند که چگونه برقرار گردیدهاند؟
آیا به کوههای نگاه نمیکنند که چگونه زیبا و شگفتانگیز نصب شدهاند و:
۱- مانند میخ زمین را پابرجا نگه داشتهاند.
۲- جلوی باد و طوفان و گردباد را گرفته و از طغیان آب دریاها جلوگیری میکنند.
﴿وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَيۡفَ سُطِحَتۡ٢٠﴾: و به زمین که چگونه گسترده شده است؟
آیا به زمین نگاه نمیکنند که چگونه پهن و صاف و گسترده و در عین حال کروی و در حال چرخش هست.
۱- راست و مسطح که همه روی آن راه رفته و زندگی میکنند.
۲- میتوان آن را شخم زده و کشت و کار کرد.
۳- میتوان در آن ساخت و ساز کرد.
﴿فَذَكِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٞ٢١﴾: پس پند بده که تو تنها پنددهنده هستی.
خداوند متعال در این آیه به رسولش میفرماید که ای محمد تو به آنان پند و اندرز بده، اگر ایمان آوردند که از نصیحت فایده بردهاند و وظیفۀ تو فقط پند و یادآوری است.
﴿لَّسۡتَ عَلَيۡهِم بِمُصَيۡطِرٍ٢٢﴾: بر آنان چیره و مسلط نیستی.
تو نگهبان آنان نیستی و نمیتوانی آنها را اجبار کنی و وظیفۀ تو فقط ابلاغ است.
﴿إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ٢٣﴾: ولی هرکس روی گرداند و کفر ورزد.
هرکس از فرمانبرداری روی برگرداند و به خداوند کفر بورزد و ایمان نیاورد.
﴿فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَكۡبَرَ٢٤﴾: خداوند بزرگترین عذاب را به او میرساند.
در روز قیامت با مشقّت و سختی و توهین عذاب خواهد دید.
﴿ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَكۡبَرَ﴾:
۱- عذاب جسمی.
۲- عذاب روحی و نفسی.
﴿إِنَّ إِلَيۡنَآ إِيَابَهُمۡ٢٥﴾: به یقین بازگشت آنان بهسوی ماست.
همه در روز قیامت به سوی ما بازمیگردند و نزد ما گرد میآیند.
﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَيۡنَا حِسَابَهُم٢٦﴾: آنگاه حساب ایشان با ما خواهد بود.
در آن روز از آنان به خاطر کارهای خوب و بدی که در دنیا کردهاند حساب میگیریم و حساب مسلمان نیکوکار با سِتر گناهان و آسانی و حساب کافران با سختی و توهین و عذاب خواهد بود.