سورة اللیل
سوره لیل: لیل به معنی شب و این سوره مکی است.
این سوره دارای نامهای:
۱- اللیل.
۲- واللیل إذا یغشی میباشد.
موضوع این سوره در مورد نکوهش بخیلی و فواید صدقه در راه خدا میباشد
﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰ١﴾: سوگند به شب چون فرو پوشاند.
خداوند به شب قسم میخورد که مانند لباسی زمین را پوشانده و تاریک میکند و او جل شأنه میتواند به همه چیز قسم بخورد چرا که مخلوقات او هستند و خداوند همیشه به چیزهای عظیم و بزرگ قسم یاد میکند و شب نیز با تاریکی خود باعث آسایش و آرامش میشود.
طبق نظر بعضی علماء دلیل اینکه این سوره با شب آغاز شده این است که در این سوره در مورد انسانهای بخیل صحبت شده که اعمال آنان مانند شب سیاه و تاریک است﴿وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ٢﴾: سوگند به روز چون پدیدار شود.
قسم به صبح که همه جا را روشن میکند و بواسطهی روشنائی آن مخلوقات به دنبال کارها و منافع خود میروند.
﴿وَمَا خَلَقَ ٱلذَّكَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ٣﴾: سوگند به آن که نر و ماده را آفرید.
خداوند کریم در آیات آغازین این سوره به سه چیز سوگند یاد میکند:
۱- شب.
۲- روز.
۳- مرد و زن.
علماء در مورد این آیه دو نظریه دارند:
۱- خداوند به خود قسم میخورد که نر و ماده را خلق کرده است.
۲- خداوند به نر و ماده قسم میخورد.
کمال حکمت الهی در این بوده است که از هر نوع حیوانی و حتی انسان نر و ماده را آفریده تا نوع آن باقی بماند و نسل آن از بین نرود.
﴿إِنَّ سَعۡيَكُمۡ لَشَتَّىٰ٤﴾: بیگمان تلاش شما گوناگون و متفاوت است.
این آیه جواب قسم است. اعمال بندگان مختلف است خیر و شر، موفّق یا ناموفق گروهی اعمالی انجام میدهند که باعث ورود آنان به بهشت میشود و گروهی دیگر اعمالی انجام میدهند که باعث رفتن آنها به جهنم میشود و خداوند بین اعمال بندگان فرق میگذارد.
انسان تنبل و کسل به هیچ جا نمیرسد و خداوند متعال بندگانش را به تلاشکردن تشویق میکند چون هم شدت دارد و هم سرعت و انسان باید همیشه زحمت بکشد و در راه دین تلاش کند چه از نظر عقلی: مانند کسب علم و حفظ قرآن و چه از نظر عملی: مانند انجام نماز و روزه و کارهای منزل با نیت خالص پس اعمال انسان باید با نیت خالصانه فقط برای الله باشد.
﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥﴾: پس اما کسی که بخشید و پرهیزگاری کرد.
بعض علماء تفسیر، عقیده دارند که این آیه در شرح حال ابوبکر صدیق نازل شده است.
چرا که ایشان مال و ثروتش را برای کارهای خیر و خرید و آزادکردن بردگان فقیر صرف میکرد و هدف او فقط رضای خداوند بود.
درحالی که پدر پیرش ابوقحافه به او گفت: تو که بردگان را میخری و آزاد میکنی چرا از بین آنها بردگان قوی را انتخاب نمیکنی که به دردت بخورند و او در جواب پدرش گفت: خدا میداند که من چرا این کار را میکنم.
﴿أَعۡطَىٰ﴾: عبادتهای مالی اعم از زکات، نفقه، صدقه، کفاره را پرداختن.
﴿وَٱتَّقَىٰ﴾: پرهیزکردن از گناه و کارهای حرامی که خداوند نهی کرده است.
﴿وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦﴾: و سخن نیک را تصدیق کرد.
کلمۀ طیبه «لا إله إلا الله» و آنچه را که بر آن دلالت میکند راست بشمارد و تصدیق کند.
اعطی:
۱- مال ۲- علم ۳- وقت ۴- جاه و مقام.
وأتقی:
۱- ریا ۲- مدح مردم ۳- ترک گناهان ۴- تعریف و تمجید.
صدّق بالحسنی:
۱- تصدیق حق و بهشت ۲- تصدیق جایگزینشدن (صدق بالخلف من الله) ۳- لا إله إلا الله.
هرکس صدقه داد + برای خدا این کار را کرد + باور و اعتقاد قلبی داشت که با صدقه مالش کم نمیشود و توسط خداوند جایگزین میشود: پس به یُسری میرسد.
در حدیثی از پیامبر جنقل شده که میفرماید: ما نقص المال مِن صَدَقه یعنی مال با صدقه کم نمیشود و حضرت سه بار این جمله را تکرار کردهاند.
﴿فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ٧﴾: راهرسیدن به آسایش و راحتی را برایش آسان میگردانیم.
یعنی انجام هر کار خیر و ترک هر کار شر را برایش آسان میکنیم.
﴿يُسۡرَىٰ﴾:
۱- زندگی او آسان میشود.
۲- کارهایش گره نمیخورد + رفع بلا میشود.
۳- سعادت + رضای خداوند + نعمت بهشت + نعمت دوری از جهنم.
۴- پاکشدن گناهان به جمله.
۵- شفای بیماری.
۶- سایه در زمین محشر.
و علاوه بر اینها خداوند در قرآن کریم میفرماید: ﴿لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَۚ﴾[آل عمران: ۹۲].
به بِر و نیکوکاری نمیرسید تا اینکه آنچه را دوست دارید ببخشید و صدقه و انفاق دهید.
﴿وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ٨﴾: و اما هرکس که بخل ورزد و بینیازی نماید.
گروه دوم انسانهایی که بخل میورزند و بخل در موردهای مختلف است.
بخل:
۱- مال: بحث اساسی در مورد مال است.
۲- علم.
۳- وقت.
۴- جاه و مقام.
﴿وَٱسۡتَغۡنَىٰ﴾: نسبت به خدا بینیازی کرد و عبودیت و بندگی خداوند را ترک کرده و طالب اجر از طرف خداوند نبود.
﴿وَكَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٩﴾: و سخن نیک را تکذیب کرد.
عقاید و باورهایی که خداوند آن را واجب گردانیده را تکذیب و دروغ میانگارند.
بَخِلَ + واستغنی + وکذب بالحسنی:
۱- تکذیب حق.
۲- تکذیب خلف و جایگزینی مال.
۳- تکذیب «لا إله إلا الله».
﴿فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ١٠﴾: او را برای مشقت و دشواری آماده میکنیم.
پس آن کسی که بخل بورزد و نسبت به خدا بینیازی کند و آیین حق و جایگزینی مال توسط خداوند بعد از صدقه را تکذیب کند پس به عسری میرسد.
﴿لِلۡعُسۡرَىٰ﴾: انسان بخیل:
۱- امورش سخت میگذرد.
۲- کارهایی انجام میدهد که از پشت سر آن خیری بدست نمیآورد.
۳- قلبش همیشه ناراحت است.
در حالیکه صدقه اخلاق انسان را نیکو و به انسان احساس آرامش میدهد.
﴿وَمَا يُغۡنِي عَنۡهُ مَالُهُۥٓ إِذَا تَرَدَّىٰٓ١١﴾: آنگاه که هلاک شد مال او به کارش نمیآید.
زمانی که به داخل گور پرت میگردد مال و ثروتش که باعث سرکشی او شده بود سودی به حالش نخواهد داشت، چراکه با آن عمل صالحی انجام نداده است.
﴿إِنَّ عَلَيۡنَا لَلۡهُدَىٰ١٢﴾: بیگمان نشاندادن راه بر عهدۀ ماست.
خداوند عظیم در این آِیه میفرماید که وظیفه من است که حق را به شما گفته و حلال و حرام را به شما نشان دهم و هیچ منفعتی از اینها به من نمیرسد.
﴿وَإِنَّ لَنَا لَلۡأٓخِرَةَ وَٱلۡأُولَىٰ١٣﴾: و قطعاً آخرت و دنیا همه از آن ماست.
این جهان و جهان آخرت در تصرف خداست و هیچ احتیاجی به کسی ندارد.
دلیل اینکه اول آخرت ذکر شده به قول علماء:
۱- چون آخرت سرای باقی و جاویدان است.
۲- برای مراعات فاصله در آیات است.
۳- در آخرت نتیجه اعمال انسان مشخص میشود و انسان حسرت صدقهندادن را میخورد.
﴿فَأَنذَرۡتُكُمۡ نَارٗا تَلَظَّىٰ١٤﴾: پس شما را از آتشی که زبانه کشد بیم دادم.
خداوند متعال انسان را از آتش شعلهور هشدار و انذار میدهد چرا که صدقه گناهان را پاک و انسان را از آتش دور میکند و اگر صدقه ندادید و تقوا پیشه نکردید به آتش میرسید.
﴿لَا يَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى١٥﴾: بدان داخل نمیشود و نمیسوزد مگر بدبختترین انسانها در آتش شعلهور نمیسوزند مگر کسانی که شقی هستند و شقی کسانی هستند که خداوند برای آنان سعادت نوشته است.
شقی:
۱- تقوای الهی ندارد.
۲- به سعادت اخروی نمیرسند.
۳- کافر هستند.
۴- به حرف خداوند ایمان ندارند و تصدیق خلف نمیکنند.
﴿ٱلَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ١٦﴾: کسی که دروغ انگاشت و رویگردان شد.
﴿كَذَّبَ﴾: تکذیب زبانی و قولی.
﴿تَوَلَّىٰ١٦﴾: از دستور و فرامین الهی رویگردان شد ، تکذیب جوارح و عملی.
﴿وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى١٧﴾: و پرهیزگار از آن دور داشته خواهد شد.
انسان باتقوا از آن آتش شعلهور دور خواهد بود.
اشارۀ این آیه به قول علماء:
۱- در شرح حال و مدح ابوبکر صدیق که زیاد صدقه میداد و باتقوا بود.
۲- اشاره به همه مردم به طور عام.
﴿ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ١٨﴾: کسی که مال خود را میدهد تا خویشتن را پاکیزه بدارد.
چنین شخصی مالش را برای رضای خداوند صدقه میدهد و باعث میشود که تزکیه شده و گناهانش پاک شود و به آتش جهنم وارد نشود.
﴿وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ١٩﴾: و کسی نزد او نعمتی ندارد که پاداش آن را ببیند.
این آیه اشاره به ابوبکر صدیق میباشد که قصدش از صدقهدادن ریا و رضایت مردم نبود و فقط برای رضای خدا و تقوای الهی این کار را میکرد و هرکس که بر او منّتی داشت که سزاوار پاداش بود، وی را بر آن پاداش میداد و حتی برابر کارهای نیکی که پیامبر جبا او میکرد وی را پاداش داده و برایش جبران میکرد به جز یک نیکی و آن هم دعوتدادن به اسلام و تعلیم هدایت و دین حق بود که نتوانست پاداش آن را بدهد.
هدف ابوبکر از صدقه:
۱- پاکی گناهان: تزکیه.
۲- منتظر جواب از طرف خلق و یا استفاده شخصی نبود.
۳- هدف اصلی او از صدقه دیدار خداوند بود که بهترین نعمت در بهشت است.
﴿إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ٢٠﴾: بلکه برای کسب رضایت پروردگار والاترش میبخشد.
اعمال او خالص و برای رضای پروردگارش میباشد.
﴿وَلَسَوۡفَ يَرۡضَىٰ٢١﴾: و به راستی خشنود خواهد شد.
﴿يَرۡضَىٰ﴾: خشنودی و رضایت:
۱- در دنیا: خَلَف و جایگزینی مال بعد از صدقه و اثرات مثبت فراوانی که صدقه در زندگی میگذارد و صاحب صدقه از آن بهرهمند میشود.
۲- رضایت در آخرت: اجر و پاداش فراوان اخروی و رضایت الله متعال.