۱: باب ولادته [۵۰]و أحوال أمّه
در باب تولّد او و أحوال مادرش چندین قول ضدّ و نقیض آورده است: مثلاً سال تولّد او مجهول است، زیرا در ص ۴ میگوید در سال ۲۵۶ و همچنین در ص ۱۵. و در ص ۲ روایت کرده که سال تولّد او در سال ۲۵۵ میباشد، و در ص ۲۳ گوید سال ۲۵۸ متولّد شده است. و در ص ۲۵ روایت نموده در سال ۲۵۷ به دنیا آمده است. و در ص ۱۶ ورایت نموده که در سال ۲۵۴ متولّد گردیده است. با توجّه به مجموع این روایات فقط میتوان گفت که سال تولّد او معلوم نیست!!.
أمّا روز تولّد: در ص ۲ روایت کرده ۱۵ شعبان، و در صفحه ۲۳ روایت کرده که ۲۳ رمضان. و در ص ۲۴ روایت کرده در روز ۹ ربیع الأوّل، و در ص ۱۹ روایت کرده از حکیمه عمّه او که شب نیمه ماه رمضان متولّد شده است. و در ص ۲۵ روایت کرده در ۳ شعبان پا به جهان گشود. و در ص ۱۵ نقل کرده که در روز ۸ شعبان. و در ص ۱۶ روایت کرده که شب جمعه ماه رمضان تولّد او بوده است. و در ص ۱۹ از عمّه او حکیمه نقل کرده که چون به دنیا آمد تکلّم کرد و شهادتین گفت و چند آیه از قرآن قرائت کرد!! و این مخالف قرآن است که فرموده: ﴿ وَٱللَّهُ أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا ﴾[النّحل: ۷۸]. «و خداوند شما را از شکمهای مادرانتان برون آورد در حالیکه هیچ نمیدانستید». به اضافه اینکه رسول خدا صتا چهل سال از آیات قرآن هیچ نمیدانست أمّا این طفل که یکی از أتباع اوست (فرضاً که به وجود آمده بود) وقت ورود به دنیا قرآن میخواند!! و باز راوی مجهولی به نام «محمّد بن ابراهیم الکوفی» در روایت ۱۴ از همین حکیمه ماجرای ولادت را به شکل دیگری نقل کرده است [۵۱]. در حالیکه از همین کتاب بحار معلوم میشود که حکیمه اصلاً طفل را ندیده، بلکه شنیده است (ص ۳۶۴). شما نگاه کنید چه دروغها به نام اسلام ساخته و پرداختهاند!!.
[۵۰] درباره فرزند حضرت عسکری÷رجوع کنید به تحریر دوّم «عرض اخبار اصول...» ص ۶۲۳. [۵۱] به مقاله «مهدی و غیب او» در ابتدای کتاب حاضر مراجعه شود.