۱۶: باب نادر فیما أخبَرَ بِهِ الکَهَنَةُ
مجلسی چون از ذکر أخبار بیاعتبار از قول أئمّه، فارغ شده، در این باب پرداخته به أخبار کاهنان و بافندگان و چهار صفحه از کتابش را به آنان اختصاص داده است، با اینکه خودش حدیثی نقل کرده که رسول خدا صفرموده: «مَن مَشى إلى ساحِرٍ أو كاهِنٍ أو كَذّابٍ یُصَدِّقُهُ بِما یَقُولُ فَقَد كَفَرَ بِما أنزَلَ اللهُ مِن كِتابٍ»، «هرکه نزد ساحر و یا کاهن و یا کذّابی برود و سخن او را تصدیق کند، به تحقیق به آنچه خدا از کتاب (آسمانی) نازل کرده کافر شده است» [سفینة البحار: ج۲، ص ۵۰۰]. اینان برای اثبات هدف خیالی خود حاضرند حتّی قول کاهنان را ترویج کنند!! آیا عجیب نیست که قرآن قول کاهنان را قابل اعتنا نمیداند [الحاقّة: ۴۲]. أما اینان برای اثبات عقیده خود به قول کاهنان متشبّث میشوند؟! فاعتَبِرُوا یا أولِى الأبصار.
در این باب مجلسی از کتاب «مشارق الأنوار» شیخ رجب برسی که از غُلاة احمق بوده و نزد علما اعتبار ندارد آورده و یا از مجاهیل یا از افراد مشکوکی چون «حسین بن علیّ بن سفیان البزوفری» [۱۳۲]قصّههایی نقل کرده است!.
[۱۳۲] یک نمونه از مرویّات او را در کتاب شاهراه اتّحاد صفحه ۲۲۰ به بعد، ملاحظه کنید.