۳۰- باب یوم خروجه و ما یدلّ علیه وما یحدث عنده وکیفیّته و مُدّة مُلکه
در این باب مجلسی أخباری آورده که اکثر آن مخالف قرآن و سُنَنِ إلهی و در واقع أخباری أحمقانه و مهمل است. وی در این باب ۸۴ خبر از همان راویانِ بیاعتبارِ أبواب قبل، جمع کرده است. در این باب نیز مانند سایر ابواب مکرّرات زیاد است و یک خبر را در ده باب و بیست محلّ تکرار کرده! ما تعدادی از أخبار این باب را به عنوان نمونه از نظر خوانندگان میگذرانیم:
×۱ و ۱۷- خبر اوّل از قول حضرت صادق÷میگوید قائم روز جمعه و خبر ۱۷ و ۳۰ از قول حضرت باقر÷میگوید قائم روز شنبه خروج میکند! آیا این اخبار ضدّ و نقیض نشانه دروغگوییِ رُوات نیست؟! در خبر ۱۷ و ۲۹ برخلاف اخباری که میگویند مهدی در شعبان یا رمضان قیام میکند خروج مهدی را مُحَرّم دانستهاند!.
×۲ و ۱۸ و ۶۳- خبری است مضحک که میگوید بر رُکنی که حَجَرُالأسوَد در آن است مرغی (پرندهای) فرود میآید و اوّلین کسی که با قائم بیعت میکند همان مرغ است. و قسم میخورد که پرنده مذکور همان جبرئیل÷است! چرا امام قسم میخورد؟! دیگر آنکه مگر فرشتگان -همچنانکه عوام میپندارند- به شکل پرندهاند؟! مهمتر از همه اینکه مگر بر غیر پیغمبرآنهم جبرئیل نازل میشود؟!! دیگر آنکه چرا بیعت میکنند؟ مگر قرار است که فرشتگان از امام تبعیّت کنند؟!! (فتأمّل جدّاً).
×۳ و ۵ و ۱۶- دروغی واضح و برخلافِ سُنَّتِ إلهی است زیرا میگوید قائم وقت ظهورش در صورت جوانی چهل ساله است؟!! (بعضی از أخبار که سیساله گفتهاند!) درصورتیکه قرآن فرموده: ﴿ وَمَن نُّعَمِّرۡهُ نُنَكِّسۡهُ فِي ٱلۡخَلۡقِۚ أَفَلَا يَعۡقِلُونَ ٦٨ ﴾[یس: ۶۸] [۲۴۳]. «و هرکه را عمر بیفزاییم او را در خلقتش باژگونه میسازیم (او را از توانایی و دانایی به ناتوانی و نادانی خردسالی بازمیگردانیم) آیا (در اینحقیقت) نمیاندیشند؟». همچنین فرموده: ﴿وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا (تَحۡوِيلًا) (تَحۡوِیلًا)﴾[الأحزاب: ۶۲ و فاطر: ۴۳]. «و هرگز در سُنَّت خداوند تبدیل (تغییر) نخواهی یافت». اینگونه روایات یقیناً جعلِ راویان خدا نشناس است.
×۴- از «علیّ بن ابراهیم» احمقِ قائل به تحریف قرآن است که از قول ضُعَفایی چون «عمرکی» و «محمّد بن جهمور» نقل کرده که حضرت باقر العلوم÷فرموده: «حمسعق» شماره سال قائم است؟!! و «ق» کوهی است محیط به دنیا از زمرّد سبز که سبزی آسمان از آن کوه است!! (قابل توجّه علمای نجوم و فیزیک!!) و علوم هرچیزی در (ع، س، ق) است!!! نویسنده گوید: از چنان راویانی بهتر از این صادر نمیشود!.
×۶- حدیثی برخلاف قرآن است زیرا میگوید مهدی با کراهت نیز مردم را به اسلام آوردن وادار میکند و کافری در زمین باقی نمیماند مگر آنکه ایمان میآورد. و در این موضوع در صفحات گذشته به قدر لازم سخن گفتهایم که قرآن میفرماید پیامبر حقِّ مجبور کردنِ مردم به ایمان را ندارد بلکه وظیفه او جُز ابلاغ نیست و ایمانِ اجباری را خدا نخواسته است و یهود و نصاری تا روز قیامت باقی خواهند بود.
×۷- ممکن است از أخبار کَیسانیّه باشد که علمای ما مورد استفاده قرار دادهاند!.
×۸ و ۹ و ۱۱ و ۲۱- أخباری است از «مُفَضَّل بن عُمَر» که علمای رجال او را فاسد المذهب شمرده و گفتهاند که به أقوال او اعتمادی نیست! در خبر ۹ مدّعی است که حضرت صادق÷فرموده وقت قیام قائم دوازده پرچم بالا میرود که معلوم نیست کدام پرچم از آنِ کدام شخص است... راوی میگوید میگریستم و گفتم ما چگونه بدانیم که چرچم حقّ کدام است.... الخ. باید به راویِ خرافی -بلکه دروغگو- گفت بلند شدن دوازده پرچم که گریه ندارد، اگر از گمراهی خودت در زمان حضرت صادق÷میترسی که در زمان آنحضرت قائمی قیام نکرده بود و امام هم بنا به ادّعای شما لابُد میدانسته که فرزندِ ششمِ او قائم است و به جای آنکه بگوید أمر ما از خورشید آشکارتر است میگفت تو به زمان ظهور قائم نمیرسی پس نگران مباش!.
به نظر ما این اخبار را کسانی جعل کردهاند که سرِ سازگاری با بنیعبّاس را نداشته و قیام مهدی را در زمانی نزدیک میخواستهاند و برای آماده نگهداشتنِ مردم زمانه خود، حدیث جعل میکردند و هیچ تصوّری از مهدیِ هزار و دویست ساله نداشتهاند! مانند خبر ۲۲ که میگوید مهدی مانند حضرت ابراهیم÷صد و بیست سال عمر میکند و مانند جوان ۳۰ یا ۳۲ ساله ظاهر میشود!! در حالیکه تاکنون هزار و دویست سال گذشته و مهدی موهوم ظهور نکرده است!!.
همین کذّاب درخبر۱۱مدّعیاستکه حضرتصادق÷درتفسیرآیه: ﴿ فَإِذَا نُقِرَ فِي ٱلنَّاقُورِ٨ ﴾[المدَّثِّر: ۸]. «پس چون در صور دمیده شود» فرموده از ما (اهل بیت) امامی پنهان (غائب) است که چون خدا ظهور اورا بخواهد در دلش میاندازد که قیام کند واو قیام میکند [۲۴۴]!! در حالیکه سوره «مدّثِّر» از سورههایی است که در أوائل دوران مکّه نازل شده و درباره قیامت است و هیچ ربطی به مهدی ندارد. آیا رسول خدا صبر کفّاری که پیغمبر و توحید و قیامت را قبول ندارند آیه مربوط به مهدی را میخواند؟! أفلاتعقلون؟.
همین کذّاب خبر ۲۱ را نیز نقل و به آیه ۱۴۸ سوره بقره استناد کرده (به نمونه پنجم باب قبل، مراجعه شود، ص ۳۲۵) در این قصّه میگوید أصحاب مهدی شب از روی فرش (خانه) خود ناپدید میشوند و صبح در مکّه میباشند! و یکی از آنها روز در ابرها حرکت میکند [۲۴۵]و اسم و حسب نسبش شناخته میشود!! (مشابه افسانههایی که مادر بزرگها برای نوههای خود حکایت میکنند!).
×۱۲تا۱۵ و ۳۷ و ۷۸- به نمونه ۱۰ صفحه ۳۲۷ کتاب حاضر مراجعه شود.
×۱۹ و ۲۰- عدّهای از ضُعفا میگویند أصحاب مهدی با شمشیر حاضر میشوند (به صفحه ۱۰۹، «نکته دوّم» مراجعه شود) و بر شمشیرهایشان یک یا هزار کلمه نوشته شده که هر کلمه مفتاح هزار کلمه است!! (مصداق المعنی فی بطن الشّاعر) دیگر آنکه کدام را قبول کنیم یک کلمه یا هزار کلمه را؟! البتّه دروغ هرچه بزرگتر، بهتر!.
حدیث ۱۹ و ۳۴ و حدیث ۲۱ تا ۲۵ باب آینده میگویند مهدی طبق قانون داود و سلیمان قضاوت نموده و دلیل و بیّنه طلب نمیکند!! میپرسیم مگر مهدی یهودی است که به آیینِ منسوخِ یهودیّت حکم میکند؟! علاوه بر این، بدون مدرک و بیّنه حکم صادر کردن که فضیلت نیست. رسول خدا صنیز بدون دلیل و بیّنه حکم صادر نمیکرد و این کار را جائز نمیدانست.
×۲۵ و ۶۵- مجهولی از «سیف بن عمیره» که بسیار ضعیف است نقل کرده که منصور دوانیقی -خلیفه عبّاسی- گفته: از حضرت باقر÷شنیدم که فرمود ناگزیر یک منادی از آسمان نامِ مردی از پسرانِ فاطمه از خاندان أبیطالب را ندا میکند! اگر این خبر را همه أهل دنیا برایم میگفتند من قبول نمیکردم ولی چون حضرت باقر گفته من قبول دارم و اگر چنین ندایی از آسمان برآید من أوّلین اجابتکننده آن خواهم بود!! میپرسیم پس چرا منصور ادّعای امامت حضرت باقر÷را قبول نداشت و چرا برای رسول خدا صندایی از آسمان برنمیآمد؟! چرا برای أمیر المؤمنین÷در سقیفه و یا برای امام حسین÷ندایی از آسمان شنیده نشد؟! ولی برای نواده آن حضرت، آسمان ندا برمیآورَد؟! (همچنین است سایر روایاتی که در آنها «ندای آسمانی» مذکور است). البتّه چون این أخبار منشأ شرعی ندارد در آنها ضدّ و نقیض کم نیست مثلاً در خبر ۵۸ هیمن باب به جای ندای آسمانی، گفته شده منتظر صدای ناگهانی از جانب دمشق باشید!!.
×۳۳- مدّعی است که رسول خدا صفرموده قائم سه اسم دارد: أحمد، عبدالله و مهدی!! نویسنده گوید این خبر أخباری را که میگویند نام قائم «محمّد بن الحسن العسکری» است ردّ میکند! در این خبر مهدی را اسم او دانسته در حالیکه مهدی لقبِ اوست! به اضافه اینکه این روایت با روایات باب «النّهی عن التّسمیة» (ر.ک. کتاب حاضر، ص ۱۲۱) مخالف ست!! مجلسی نیز این اختلاف را به روی خود نیاورده است!.
×۳۴- حدیثی مخالف قرآن و عقل است زیرا «أبوالجارودِ» بیاعتبار ادّعا کرده امام باقر÷فرموده قائم سیصد و نه سال یعنی بهاندازهای که اصحاب کهف در غار خوابیده بودند، حکومت میکند و آنقدر مردم را میکشد که جُز مسلمان باقی نمیگذارد [۲۴۶]!! و به قانون و سیره سلیمان بن داود عمل میکند!! نمیدانم چرا جاعلینِ أحادیث میخواهند رهبران دینی را آدمکش معرّفی کنند با اینکه تمام أنبیاء (و امام که پیرو راستین پیغمبر است) در مقابل کفر و عناد ولجاج مردم، وظیفهای جُزابلاغ پیامهای إلهی نداشتند چنانکه قرآن فرموده: ﴿......وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ﴾[العنکبوت: ۱۸]. «و بر پیامبر جُز رسانیدن آشکارِ (پیام خدا) نیست».أنبیاءموظّف بودند که بگویند: ﴿ وَمَا عَلَيۡنَآ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ١٧ ﴾[یس: ۱۷]. «و بر ما جُز رسانیدنِ آشکارِ (پیام خدا، وظیفهای) نیست». و فقط در صورت حمله و توطئه دشمنان دفاع میکردند نه اینکه مردم را به زور شمشیر مجبور به ایمان کنند و آدمکشی برخلاف سیره تمام انبیاء بوده است. دیگر آنکه میگوید مهدی به قانون سلیمان÷عمل میکند! باید پرسید مگر مهدی یهودی است؟! (شاید یهودیان مسلمان نما اینگونه روایات را میان مسلمین رواج دادهاند!) دیگر آنکه این روایت مخالف است با خبر ۵۹ و ۶۰ و ۶۲ که میگویند قائم نوزده سال فرمانروایی میکند! و اخباری که میگویند امام پنج یا هفت سال ریاست میکند!.
×۴۲- «بطائنیِ» واقفی که دوازده امام و طبعاً پسر حضرت عسکری÷را قبول نداشته روایت کرده از حضرت صادق÷که فرموده هرگاه عبّاسی بر منبر مروان بالا رود فرمانروایی بنیعبّاس از بین میرود... قسم به خدا گویا او را میبینیم که بین رکن و مقام ابراهیم با مردم بر کتابی جدید؟! بیعت میکند!!. أوّلاً «کتاب جدید» یعنی چه؟! آیا جُز این است که بطائنی [۲۴۷]قصد ایجاد توهّم تحریف قرآن را دارد؟! به اضافه اینکه هفتصد سال است «مُلک بنیالعبّاس» برچیده شده و مهدی ظاهر نشده است!! ولی روایات کسانی که به حکومت بنیعبّاس طمع داشتهاند هنوز در کتب ما باقی مانده و علمای ما از آنها دفاع میکنند!! آنچه بسیار ناگوار است اینکه چنین مهملاتی را به اسم دین اسلام ترویج میکنند و چقدر باید زحمت کشید تا به مردم تفهیم شود که این قصّهها ربطی به اسلام و قرآن ندارد!.
×۴۵ و ۴۶- میگوید در زمان مهدی شیطان برای فریب مردم ندا میدهد که مردی از بنیأمیّه بر حقّ است! در حالیکه هزار و دویست سال است که بنیامیّه منقرض شدهاند و امروز أثری از آنها نیست و بسیار مضحک است که ندای آسمانی از آنها نام ببرد!.
×۴۸ و ۴۹- دو حدیث است که به سؤال «چگونه از میان دوندای آسمانی میتوان تشخیص داد که یکی حقّ و دیگری باطل است؟» جواب درست و مفیدی نداده است!! همچنین است حدیث ۵۰ و ۶۴.
×۶۶- این حدیث مشمول «نکته دوّم» (ص ۱۰۹) کتاب حاضر است. میگوید مهدی هنگام ظهور در مکّه، شمشیر رسول خدا صرا از غلاف بیرون میآورد و زرهِ آنحضرت را میپوشد!! غافل از آنکه زمانه شمشیر و زره به سرآمده و اگر مهدی با چنین هیئتی ظاهر شود مضحک خواهد بود!! (فتأمّل) در جنگ أخیرِ عراق با ایران، رفسنجانی یا خامنهای و یا سایر فرماندهان نیز با زره و شمشیر از جبهه دیدار نمیکردند! همچنین است خبر ۷۲ که مدّعی است شمشیر سخن میگوید؟!! عجیب است که شمشیر پیامبر سخن نمیگفت ولی شمشیرِ مهدی ناطق است!! و خبر ۸۲ که در خبر أخیر أصحاب مهدی با اسب به این سو و آنسو میروند و به زین اسب مهدی دست میمالند و برکت میطلبند!!... شعار ایشان: «یا لثّارات الحسین» است!! معلوم میشود أصحاب مهدیِ موهوم مردمی أحمقاند که انتقام خون أمام حسین÷را از مردم آخرالزّمان میطلبند!!!.
×۶۸- حدیثی است که به نفع حکومت کنونی نیست زیرا روایت شده از حضرت علیّ بن الحسین إکه فرموده قبل از قیام مهدی هرکه قیام کند مَثَلِ او مانند جوجهای است که از لانه خود قبل از آنکه پرهایش استوار شود، پرواز کند و أطفال او را بگیرند و با او بازی کنند! بنابراین مسؤولین کشور ما برخلاف این حدیث عمل کردهاند! (بعید نیست که اینگونه روایات را حکومتهای آن زمان به منظور جلوگیری از قیام مردم جعل کرده و میان عوام رواج داده باشند!).
تعدادی از أحادیث این باب بر نزول فرشته بر مهدی دلالت دارند که با موازین اسلامی سازگار نیست و نیازی به بررسی ندارند. اینک میپردازیم به خرافات باب بعدی که بسیاری از احادیث ابواب قبل در آن تکرار شده است.
[۲۴۳] مقایسه شود با آیات [النّحل: ۷۰ و الحج: ۵]. [۲۴۴] ر.ک. کتاب حاضر، صفحه ۱۷۳ شماره ۴۹ از باب «الآیات الـمُأوَّلَة بقیام القائم». [۲۴۵] نمیتوان ادّعا کرد که مقصود هواپیماست زیرا حرکت در ابرها را منحصر به روز دانسته در حالیکه هواپیما شبها هم در آسمان حرکت میکند. دیگر آنکه میگوید اسم وی و نام پدرش و حسب و نسبش شناخته میشود که تناسبی با هواپیما ندارد زیرا سوار بر هواپیما بودن ربطی به شناخته شدنِ نام و نسب برای سایرین ندارد! در واقع مقصودِ راوی از سیر در روز آن است که بگوید مردم روز حرکتِ او را در ابرها میبینند و از این طریق او و حسب و نسبش را میشناسند! در حالیکه در هواپیما سرنشینان آن معلوم نیستند. [۲۴۶] در خبر ۸۲ میگوید: اصحاب مهدی به هر شهری میرسند آن را ویران میکنند «لایَقصُدُونَ بِرایاتِهِم بَلدَةً إلا خَرَّبُوها»!! و در خبر ۸۳ میگوید قائم آنقدر از قریش را میکشد بهطوری که کسی از ایشان باقی نمیماند مگر بهاندازه غذای یک قوچ «یَقتُلُ قُرَیشاً حتّی لایَبقى مِنهُم إلا أكَلَةِ كَبشٍ»!! و یا در خبر ۷ باب «سیره واخلاقه...» میگوید: مهدی به جفر احمر عمل میکند یعنی مردم را سر میبُرَد!!! «مَا الجَفرُ الاَحمَر؟ قالَ فَاَمَرَّ اِصبَعَهُ عَلَى حَلقِهِ فَقالَ: هكَذا یَعنِی الذِّبحَ»!! (فتأمّل). [۲۴۷] درباره او رجوع کنید به «عرض اخبار اصول...» ص ۱۷۰.