بررسی علمی در احادیث مهدی

فهرست کتاب

مهدی موعود و غیبت او

مهدی موعود و غیبت او

متأسّفانه چنانکه می‌دانیم بعداز رحلت جانسوز رسول أکرم صفرقه‌های مختلفی درمیان مسلمین پدید آمدند که تعدادشان بسیار زیاد است و این مقاله به هیچ‌وجه گنجایش ذکر همه آن‌ها را ندارد و برای اطّلاع از أحوال و عقاید آن‌ها باید به کتب مفصّلی مراجعه شود که درباره فرقه‌های گوناگون جهان اسلام، تألیف شده‌اند. أمّا در اینجا فقط به عنوان نمونه به ذکر چند فرقه از فرقه‌هایی که تعدادی از آن‌ها خود را دوستدار حضرت علیّ بن أبی‌طالب÷معرّفی می‌کردند اکتفا می‌کنیم تا خواننده محترم بداند که مسال‌های مشابه مسأله پسر حضرت امام حسن عسکری÷و غیبت او، قبلاً نیز درمیان مسلمین سابقه داشته، سپس در مقاله حاضر موضوع «مهدی موعود و غیبت او» و روایات مربوط به این موضوع را مورد تحقیق و بررسی قرار می‌دهیم.

پس از وفات حضرت امام حسن بن علی÷عدّه‌ای برادر بزرگوارش حضرت امام حسین بن علی÷را دعوت کردند تا با وی بیعت کنند أمّا پس از شهادت آن بزرگوار عدّه‌ای در شکّ و حیرت افتاده و گفتند عمل آنحضرت با عمل برادرش حضرت حسن بن علی÷موافق نیست زیرا امام حسن با آنکه سپاهش بیشتر از برادر بود با معاویه صلح کرد و از او مستمرّی دریافت می‌داشت أمّا امام حسین÷با کمی یار و یاور جنگید و شهید شد! از این عدهّ گروهی به امامت «محمّد بن خنفیّه» (برادر پدری امام حسین) قائل شده و گفتند مقام او حتّی از حضرت حسن مجتبی÷بالاتر است و آنحضرت به فرمان وی به جنگ معاویه رفت و به دستور او دست از کارزار کشید!!.

بعد از در گذشت محمّد بن حنفیّه عدّه‌ای گفتند او نمرده است و در کوه رَضوَی پنهان است و صبحگاهان آهوان نزد او می‌آیند و او از شیر آنان می‌آشامد و یک شیر در سمت راست او پلنگی در سمت چپ اوست!!.

أمّا گروهی از طرفداران «محمّد بن حنفیّه» گفتند که وی بمرد و امامت به پسرش «عبدالله بن محمّد» که مهتر فرزندان وی بود، رسید! که این دسته را به نام «أبو‌هاشم» که کنیه عبدالله بود، «هاشمیّه» نامیدند.

بعد از مرگ أبوهاشم عدّه‌ای گفتند که وی در گذشت و برادرش «علیّ بن محمّد» را جانشین خود ساخت. أمّا گروهی گفتند که وی وصیّت کرده که پس از او «محمّد بن علیّ بن عبدالله بن عبّاس بن عبدالمطّلب» جانشین وی شود و فرقه «راوندیّه» را به وجود آوردند!.

نمونه دیگر طرفداران «عبدالله بن معاویه»‌اند که چون او توسّط أبومسلم خراسانی کشته شد، یاران وی سه دسته شدند: گروهی گفتند که عبدالله معاویه نمرده بلکه زنده است و در کوه‌های اصفهان جای دارد! گروهی گفتند که او مرد و پس از خود کسی را جانشین خود نکرد و گروه دیگر به تناسخ روح در مورد وی معتقد شدند!!.

متأسّفانه تمامی فِرَق اسلامی برای باوراندن حقّانیّت خود به مردم و پیشبرد سیاستشان روایاتی جعل کردند. از آن جمله روایاتی است که به نفع ابومسلم خراسانی جعل شده است! مانند روایتی که می‌گوید: «إذا رَأیتُمُ الرّایاتِ السُّودَ مِن جانِبِ الخُراسانِ فَالمَهدِیُّ فِیهِم»، «هرگاه پرچم‌های سیاه را از جانب خراسان دیدید، مهدی درمیان آنهاست»!!. که پرواضح است این حدیث را پیروان أبومسلمِ خراسانی که پرچم‌های سیاه داشته‌اند جعل کرده‌اند تا مسلمانان را با خود همراه کنند! [۲].

عدهّ‌ای از مسلمانان به امامت حضرت أبوجعفر الباقر محمّد بن علیّ بن الحسین÷قائل شدند ولی چون امام باقر به سؤال «عَمرو بن ریاح» جوابی داد و سال بعد به همان سؤال جوابی دیگر داد «عمرو بن ریاح» به همراه گروهی، ازا و کناره گرفتند و گفتند چرا به یک سؤال دو جواب مختلف داده است؟! [۳].

گروهی از مسلمین گفتند که امام کسی است که با شمشیر قیام و اقدام کند بنابراین حضرت علی و حسن و حسینشامام بوده‌اند و بنابراین قاعده پس از آن‌ها زید بن علیّ بن الحسین امام است و پس از او پسرش یحیی و پس از او عیسی و پس از او «محمّد بن عبدالله» معروف به «نفس زکیّه». أمّا پس از شهادت وی عدّه‌ای گفتند که او نمرده ولی پنهان است و به زودی قیام می‌کند! در زمان او عدّه‌ای نیز به امامت حضرت صادق÷قائل بودند. آنحضرت پسرش اسماعیل را به عنوان جانشین خود معرّفی فرمود أمّا اسماعیل قبل از وی از دنیا رفت. عدّه‌ای گفتند اسماعیل نمرده زیرا امام صادق او را جانشین خود ساخته است. این‌ها فرقه اسماعیلیّه را تشکیل دادند که ناصر خسر و شاعر معروف ایرانی براین مذهب بود. عده‌ای نیز می‌پندارند که محمّد بن اسماعیل امام است و او نمرده بلکه در شهرهای روم زندگی می‌کند!.

پس از وفات امام صادق÷نیز عدّه‌ای گفتند وی نمرده بلکه پنهان گشته و به زودی قیام می‌کند. عدّه‌ای دیگر گفتند که نؤه او «محمد بن اسماعیل بن جعفر» جانشین وی است. عدّه‌ای به حدیثی استناد کردند که امام صادق÷فرموده: «امامت با بزرگ‌ترین فرزند امام است» پس به امامت «عبدالله بن جعفر» ملقّب به «أَفطَح» که بزرگ‌ترین فرزند امام صادق بود قائل شدند و فرقه «فطحیّه» را به وجود آوردند. عدّه‌ای گفتند که موسی جانشین پدر خویش است و پس از شهادت حضرت امام موسی کاظم÷در زندان، گروهی گفتند که آنحضرت نمرده بلکه زنده است و از زندان فرار کرده و به زودی میان شما باز خواهد گشت! عدّه‌ای نیز گفتند وی مرده است ولی دوباره زنده می‌شود!.

فرقه‌ای گفتند که پس از موسی بن جعفر÷امامی نباشد و امامت تمام شده و این‌ها را «واقفیّه» گویند. گروهی نیز گفتند ما ندانیم مرده است یا زنده، زیرا أخبار زیادی هست که او به زودی درمیان ما خواهد بود و بر ظالمین قیام خواهد کرد! دست‌های نیز گفتند: فرزند امام کاظم÷موسوم به علیّ بن موسی الرّضا÷جانشین اوست.

پس از آن حضرت نیز عدّه‌ای گفتند جانشین وی برادرش أحمد بن موسی بن جعفر ملقّب به «شاهچراغ» است! گروهی دیگر به فرقه زیدیّه گراییدند و عدّه‌ای گفتند پسرش محمّد جانشین اوست و چون محمّد بن علی کودک خردسالی بود عدّه‌ای او را قبول نکردند.

این‌ها چند نمونه از فرقه‌هایی بود که قبل از حضرت امام حسن عسکری÷در جهان اسلام پدید آمدند و ظهور آن‌ها واقعاً تأمّل برانگیز است أمّا چنانکه گفته شد در این مقاله ما در چهار فصل به مسأله پسر آن حضرت که از وی به عنوان «مهدی موعود» یاد می‌شود و روایات مربوط به وی می‌پردازیم. امید است که کوشش ما مورد قبول خدای متعال قرار گیرد و ما و شما را در راه یاری دینش کمک کند و خوانندگان، این حقیر را از دعای خیر فراموش نکنند. إن أرِیدُ إلاّ الإصلاح ما استطعتُ وماتوفیقی إلاّ بالله.

[۲] و یا حدیثی که در مقدّمه ابن خلدون (ترجمه محمّد پروین گنابادی) ج۱ ص۶۱۹ و ۶۲۰ و ۶۲۵ و ۶۲۶ آمده است. (برقعی) [۳] در این مورد مفید است که رجوع شود به تحریر دوّم کتاب عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول، ص۱۶۶ و ۱۷۴ تا ۱۷۶ و ۱۹۹ تا ۲۰۵. (برقعی)