صحابه ش> خلفاي راشد را پيشبيني كرده بودند
یک بار دیگر احادیثی را كه تحت عنوان «حدیث موالات در كنارسایر احادیث...» قید شدهاند، مرور كنید. آنچه شما در پرتو آن فرمودهها دربارهی ترتیب خلفای راشد، برداشت میكنید، صحابه شدر دوران رسالت نیز برداشت كرده بودند و این مطلب به صورت یک قضاوت عمومی در اذهان همه وجودداشت و از كسی اختلافی هم در این مورد ثابت نیست.
برای روشنی بیشتر، یک حدیث دیگر كه گویای صریح این قضاوت و تصور عمومی صحابه شدر آن زمان میباشد، نقل میشود:
حضرت جابر سگوید:
«یک روز رسول الله جفرمودند: دیشب یک مرد صالح خواب دیده است. اودیده ابوبكر به رسولالله جچنگ زده و آویزان است و عمر به ابوبكر و عثمانبه عمر. ما وقتی از محضر رسولالله جبرخاستیم، با یكدیگر این تعبیر را ردو بدل میكردیم: مرد صالح خود رسولالله جهستند (خواب را خودشاندیدهاند) و آویزان شدن هر یكی به دیگری، بدین معناست كه آنان پس از او والیانامری هستند كه خداوند متعال پیامبرش را برای آن مبعوث فرموده» [۱۹۸].
پس از سپری شدن دوران رسالت و نبوت این تصور و قضاوت در اذهان عموم باقی بود.
در ایام خلافت ابوبكر صدیق سیک روز مردم به ایشان گفتند: والله ما كه ندانستیم خلیفه شمایید یا عمر؟ (اشاره به مرتبهی مؤثر عمر بن خطاب سدر اسلام)، فرمود: ان شاءالله كه اوست (او خواهد شد) [۱۹۹].
حضرت عمر سدر دوران خلافت خویش از حضرت حذیفه سكه محرم اسرار رسول خدا جبود، پرسید:
«به نظر تو مردم پس از من چه كسی را به ولایت این امر بر میگزینند؟ گفت: مردمبه عثمان نظر دارند. (و مطمئناً او ولیَّ امر میشود)» [۲۰۰].
حارث بن مضرّب گوید:
«با عمر حج گزاردم. شنیدم شاعر میخواند: «إن الأمير بعده عثمان». پس ازآن در زمان عثمان با عثمان حج گزاردم. شنیدم شاعر میخواند: «إن الأمير بعده علي»! [۲۰۱].
و اما برتری ابوبكر و بعد از او، عمر و بعد از او، عثمان و بعد از او، علی كه یكی دیگر از ریشههای ترتیب خلفای راشد در اذهان عمومی بود، نیز از مطالبی بود كه در زمان رسول خدا جمیان اصحاب ـ رضیالله عنهم ـ مذاكره میشد و آن حضرت جنیز آن را میشنیدند و انكاری نداشتند. (و مطلبی را كه رسول اللهجانكار نكند، به معنی صحت آن است).
حضرت عبدالله بن عمر بگوید: «ما در زمان رسول خدا ج میگفتیم: هیچ كس را با ابوبكر برابر نمیدانیم وبعد از او عمر و بعد از او عثمان. بقیهی اصحاب را به حال خود میگذاشتیم و درمیانشان تفاضل نمیكردیم» [۲۰۲].
و گوید: «در حالی كه رسول خدا جزنده بود، میگفتیم: بهترین فرد از امت رسول الله ج، ابوبكر است و بعد از او عمر و بعد از او عثمان س» [۲۰۳].
و در روایتی دیگر تصریح كرده كه این خبر به رسول الله جهم رسیده بود و ایشان انكار نكرده بود [۲۰۴].
بالطبع این موضوع نیز پس از زمان رسول خدا جدر اذهان و قلوب مردم باقی ماند و ثابت است كه تا صحابه شبودند، به كسی اجازه نمیدادند، خلاف آن چیزی بگوید.
[۱۹۸] سنن ابو داود: السنّة/ ح ۴۴۷ + مستدرک حاكم با تصحیح ذهبی: ۷۲/۳ + مسند احمد: ۱۳۲/۵، ح ۱۴۸۲۷ + صحیح ابنحبان (با ترتیب بن بلبان فارسی): ۲۶۰/۶، ح ۶۹۲۲ + تاریخ ابن عساكر: ۱۱۳/۴۱. [۱۹۹] عصر الصحابة ش: ۶۰. [۲۰۰] سیر أعلام النبلاء (سیرة الخلفاء الراشدین): ۵۵ + تاریخ ابن عساكر: ۱۲۱/۴۱. [۲۰۱] همان منابع + تاریخ الإسلام (ذهبی): ۴۷۴/۳. [۲۰۲] صحیح بخاری: فضائل أصحاب النبی ج / باب فضل ابی بكر سو باب فضل عمر سو باب فضل عثمان س+ جامع ترمذی: مناقب/ ح ۳۷۰۷ + سنن ابوداود: السنّة/ ح ۴۴۶۲ + مسند احمد: ۱۴/۲ و ۲۴ + صحیح ابنحبان (با ترتیب ابن بلبان فارسی): ۳۸۳/۶، ح ۷۲۶۰ + تاریخ كبیر ابنعساكر (با اضافهی اسم علی بعد از عثمان و عدم انكار رسول خدا ج: ۲۲۷/۳۲ و ۲۲۸ و ۱۰۸/۴۱ و ۱۱۰. [۲۰۳] سنن ابو داود: السنّة/ ح ۴۴۶۳. [۲۰۴] معجم كبیر طبرانی: /۱۲ ح ۱۳۱۳۲.