حدیث غدیر، مولای مومنان و ما اهل سنت

فهرست کتاب

«افضل‌ ابوبكر و بعدش‌ عمر» از زبان‌ مولي‌

«افضل‌ ابوبكر و بعدش‌ عمر» از زبان‌ مولي‌

اهل‌ سنّت‌ بر این‌ عقیده‌اند كه‌ از میان‌ افراد این‌ امت‌، افضل‌ از همه‌ ابوبكر است‌ و بعد از او، عمر و بعد از او، عثمان‌ و بعد از او، علی‌ ش.

از مولای‌ مؤمنان‌ در تفضیل‌ شیخین‌ صریح‌ترین‌ سخنان‌ روایت‌ شده‌ است‌.

به‌ تواتر ثابت‌ است‌ كه‌ ایشان‌ بر بالای‌ منبر در تردید عقیده‌ی‌ كسانی‌ كه‌ او را از شیخین‌ افضل‌ می‌پنداشتند می‌گفت‌:

«ای‌ مردم‌! بدانید كه‌ بهترین‌ فرد این‌ امت‌ بعد از رسول‌ امت‌، ابوبكر است‌ و بعد ازاو، عمر و اگر می‌خواستم‌ نفر سوم‌ را هم‌ نام‌ می‌گرفتم» [۱۸۸].

منظور ایشان‌ از نفر سوم‌ قطعاً حضرت‌ عثمان‌ سبود كه‌ در آن‌ زمان‌ به‌ دلیل‌ اغتشاش‌ به‌ وجود آمده‌ از شهادت‌ آن‌ خلیفه‌ و وجود قاتلان‌ و منافقان‌ در پیرامون‌ خویش‌، نمی‌توانست‌ به‌ صراحت‌ از ایشان‌ نام‌ ببرد. اما در روایتی‌ دیگر آمده‌ كه‌ ایشان‌ وقت‌ پایین‌ آمدن‌ از منبر گفت‌: «سپس‌ عثمان‌، سپس‌ عثمان‌» [۱۸۹]. و در روایت‌ «اصبغ‌ بن‌ نباته‌» هم‌ آمده‌ است‌ كه‌ وی‌ پس‌ از ابوبكر و عمر، عثمان‌ را برترین‌ فرد امت‌ نامید [۱۹۰].

روایت‌ شده‌ كه‌ حضرت‌ علی‌ مرتضی‌ سدر زمان‌ خلافت‌ خویش‌ شنید كه‌ كسانی‌ او را برتر از ابوبكر سمی‌پندارند. شدیداً برآشفت‌ و بر بالای‌ منبر به‌ همه‌ خاطرنشان‌ ساخت‌ كه‌ برتر از همه‌ ابوبكر ساست‌ و تذكر داد كه‌ دیگر از هیچ‌ كس‌ چنین‌ سخنی‌ نشنود و گرنه‌ او را عقوبت‌ خواهد كرد [۱۹۱].

مروی‌ است‌ كه‌ فرمودند:

«هر كس‌ مرا بر ابوبكر و عمر برتر داند، حق‌ّ من‌ و حق‌ّ اصحاب‌ رسول‌ اللهجرا انكار كرده‌ است‌» [۱۹۲].

و این‌ عیناً مفهوم‌ سخنی‌ است‌ كه‌ از حضرت‌ عمّار سبا این‌ الفاظ‌ روایت‌ شده‌ است‌:

«هر كس‌ یكی‌ از اصحاب‌ رسول‌ اللهجرا بر ابوبكر و عمر برتر بداند، اومهاجرین‌ و انصار را تخطئه‌ و بر اصحاب‌ رسول‌ اللهجطعن‌ نموده‌است‌» [۱۹۳].

ابو جُحیفه‌ ـ یار مخلص‌ حضرت‌ علی‌ سبر این‌ باور بود كه‌ حضرت‌ علی‌ ساز ابوبكر سافضل‌ است‌. وقتی‌ شنید مردم‌ شیخین‌ را برتر می‌دانند، دچار غم‌ گردید. حضرت‌ علی‌ سموضوع‌ را دریافت‌. او را به‌ خلوت‌ برد و چنین‌ مورد نصح‌ قرار داد:

«آیا تو را به‌ بهترین‌ فرد این‌ امت‌ خبر ندهم‌؟ بهترین‌ فرد امت‌، ابوبكر است‌ و بعداز او عمر».

و خاطر نشان‌ ساخت‌ كه‌:

«سوگند به‌ خدا كه‌ محبت‌ من‌ با بغض‌ آنان‌ در یک قلب‌ جمع‌ نمی‌شود».

ابو جحیفه‌ چون‌ این‌ سخن‌ را از زبان‌ مولای‌ خود شنید سوگند یاد كرد كه‌ آن‌ را برای‌ همه‌ باز گوید و كتمانش‌ نكند [۱۹۴].

یک بار محمد بن‌ حنفیه‌ ـ فرزند حضرت‌ علی‌ ساز ایشان‌ پرسید: پدر! پس‌ از رسول‌ الله جچه‌ كسی‌ برتر است‌؟ فرمود: ابوبكر. پرسید: بعد از او چه‌ كسی‌؟ فرمود: عمر. محمد بن‌ حنفیه‌ می‌گوید: در اینجا ترسیدم‌ كه‌ اگر بپرسم‌ بعد از او چه‌ كسی‌ برتر است‌، جواب‌ دهد: عثمان‌. لذا خودم‌ گفتم‌: بعد از عمر شمایید پدر؟ فرمود: من‌ یک فرد مسلمان‌ بیش‌ نیستم‌ [۱۹۵]. (و این‌ جمله‌ را تواضعاً فرمود).

تفضیل‌ ابوبكر و عمر باز زبان‌ حضرت‌ علی‌ مرتضی‌ سیک موضوع‌ متواتر و بسیار محكم‌ است‌.

محدّث‌ بزرگ‌، امام‌ ذَهَبی‌ :گفته‌ كه‌ این‌ نقل‌ را بیش‌ از هشتاد راوی‌ از ایشان‌ روایت‌ كرده‌اند. بر مبنای‌ همین‌ قوّت‌ و صحّت‌ روایت‌ مزبور است‌ كه‌ متشیع‌ بزرگ‌، عبدالرزاق‌ :گفته‌ است‌:

«چون‌ علی‌ شیخین‌ را بر خود تفضیل‌ می‌داد، من‌ هم‌ آن‌ دو را از علی‌ افضل‌ می‌دانم‌.در غیر این‌ صورت‌ هرگز آنان‌ را افضل‌ نمی‌گفتم‌. برای‌ هلاكی‌ من‌ همین‌ كافی‌ خواهدبود كه‌ علی‌ را دوست‌ داشته‌ باشم‌ و سپس‌ مخالفتش‌ نمایم‌» [۱۹۶].

حفص‌ بن‌ غیاث‌ از شریک شیعی‌ نقل‌ كرده‌ كه‌ گفت‌: «نبی‌جوفات‌ یافت‌ و مسلمانان‌ ابوبكر را به‌ خلافت‌ برگزیدند. آنان‌ اگر كسی‌دیگر را از او افضل‌ می‌دانستند حتماً همان‌ را انتخاب‌ می‌كردند. ابوبكر پس‌ از خود،عمر را به‌ خلافت‌ برگزید و او در اجرای‌ حق‌ و عدل‌، پایش‌ را درست‌ بر نقش‌ قدم‌ابوبكر گذاشت‌. عمر وقتی‌ وفاتش‌ فرا رسید، شور را بین‌ شش‌ نفر دایر كرد و آنان‌عثمان‌ را به‌ خلافت‌ برگزیدند. اگر آنان‌ كسی‌ دیگر را افضل‌ از او می‌دانستند، حتماًهمان‌ را انتخاب‌ می‌كردند» [۱۹۷].

خلاصه‌، شراط‌ افضلیت‌ در خلافت‌ خاصه‌ (خلافت‌ راشده‌) و افضلیت‌ خلفای‌ راشد به‌ ترتیب‌ خلافتشان‌، در آن‌ زمان‌ از بدیهیات‌ بود كه‌ همه‌ به‌ آن‌ اعتراف‌ داشتند و نیازی‌ به‌ بحث‌ هم‌ نداشت‌.

[۱۸۸] سنن‌ ابن‌ ماجه‌: مقدمه‌/ح‌ ۱۰۶ + معجم‌ كبیر طبرانی‌: ۱۰۷/۱ + مسند احمد (با الفاظ‌ و طرق‌ مختلف‌) + تاریخ‌ ابن‌ عساكر: /۴۷ح‌ ۱۰۷۰۳ + البدایة والنهایة: ۱۵/۸ +... مجموعه‌ی‌ بسیاری‌ از این‌ اثر مشهور را بخوانید در: جامع‌ المسانید و السنن‌: ۱۶۶/۲۰ و ۹۳۵ الی‌ ۹۴۸ (اغلب‌ از مسند احمد). [۱۸۹] البدایة والنهایة: ۱۵/۸. [۱۹۰] تاریخ‌ ابن‌ عساكر: /۴۲ح‌ ۱۰۷۰۲. [۱۹۱] مستدرک حاكم‌ + صواعق‌ محرقه‌ + استیعاب‌ ابن‌ عبدالبر + كتاب‌ السنة، علامه‌ ابوالقاسم‌ + سیر أعلام‌ النبلاء (سیرة الخلفاء الراشدین‌): ۱۵. [۱۹۲] تاریخ‌ ابن‌ عساكر: ۲۸۷/۴۷. [۱۹۳] همان‌. [۱۹۴] به‌ تخریج‌ ابوذر هروی‌ و دار قطنی‌ (صواعق‌ محرقه‌: ۶۱) + طبرانی‌ در معجم‌ اوسط‌ (تاریخ‌ الخلفاء سیوطی‌: ۵۹). [۱۹۵] صحیح‌ بخاری‌: فضائل‌ اصحاب‌ / باب‌ «فضل‌ أبی‌ بكر س» + سنن‌ ابو داود: السنّة/ح‌ ۴۴۶۴. [۱۹۶] میزان‌ الاعتدال‌: ۶۱۲/۲ + مكتوبات‌ امام‌ ربّانی‌: دفتر دوم‌/ حصه‌ی‌ هشتم‌، مكتوب‌ ۲۴. [۱۹۷] تاریخ‌ كبیر ابن‌ عساكر: ۱۳۲/۴۱.