دنیای جن ها و شیاطین

فهرست کتاب

۱۰- القای شبهات

۱۰- القای شبهات

از جمله ابزارهایی که شیطان توسط آن فرزندان آدم را به گمراهی می‌کشاند، ‌ایجاد تزلزل در عقیده، با ایجاد شک و شبهه است. رسول الله صدر مورد برخی از این‌گونه شبهات، به ما هشدار داده است. در بخاری و مسلم، از ابوهریرهسروایت شده‌ است که‌ ‌رسول الله صفرمودند:

«يَأْتِي الشَّيْطَانُ أَحَدَكُمْ فَيَقُولُ: مَنْ خَلَقَ كَذَا؟ مَنْ خَلَقَ كَذَا؟ حَتَّى يَقُولَ: مَنْ خَلَقَ رَبَّكَ؟ فَإِذَا بَلَغَهُ فَلْيَسْتَعِذْ بِاللَّهِ وَلْيَنْتَهِ».

(شیطان پیش شما می‌آید و می‌گوید: فلان چیز را چه کسی آفریده است؟ فلان چیز را چه کسی آفریده است؟ تا جایی که می‌گوید: پروردگارت را چه کسی آفریده است؟ هرگاه، به این‌جا رسید، از شر او به الله پناه ببرد و باز آید). [۱۰۰]

حتی صحابهساز شک و شبهه‌های شیطان در امان نبودند. برخی از اصحابشنزد رسول الله صمی‌آمدند و از وسوسه‌های شیطانی شکایت می‌کردند. در صحیح مسلم، از ابوهریرهسروایت شده‌ است که‌ می‌گوید: گروهی از اصحاب نزد رسول اللهصآمدند و پرسیدند: ای رسول خدا ص! گاهی دچار وسوسه‌ای می‌شویم که نمی‌توانیم آن را بر زبان بیاوریم و گفتن آن را گناهی بزرگ می‌پنداریم؟ رسول الله ص فرمود: «آن‌چه شما حس می‌کنید،‌ همان ایمان است». [۱۰۱]

این همان ایمان بود که صحابهشرا از وسوسه‌ی شیطان دور می‌کرد و آن بزرگواران، آن وسوسه را نمی‌پسندیدند و گفتن آن را گناهی بزرگ می‌دانستند. از رسول الله صدرباره‌ی وسوسه سؤال شد؟ ‌فرمود: «تِلْكَ مَحْضُ الإِيمَانِ»(این‌گونه وسوسه، نشانگر ایمانی خالص است.)

آری، می‌بینیم که صحابهسدرباره‌ی دوری از وسوسه‌های شیطان، چه رنجی را تحمل می‌کردند. امام ابوداود در سنن خود، از ابن‌عباسسچنین روایت می‌کند:‌ شخصی نزد رسول الله صآمد و گفت: ای پیامبر خدا ص! گاهی دچار وسوسه و حالتی می‌شوم که سوختن در آتش و تبدیل شدن به زغال را، بر گفتن آن ترجیح می‌دهم. ‌رسول الله صفرمود:‌ «اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَدَّ كَيَدَهُ إِلَى الْوَسْوَسَةِ»(الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله را سپاس که نیرنگ شیطان را به وسوسه تبدیل کرده است. [۱۰۲]

از جمله شبهاتی که شیطان در عقل و دل انسان می‌افکند، آن است که الله متعال آن را برای ما بیان فرموده است:

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٖ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلۡقَى ٱلشَّيۡطَٰنُ فِيٓ أُمۡنِيَّتِهِۦ فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ ثُمَّ يُحۡكِمُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ٥٢ لِّيَجۡعَلَ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ٥٣ وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ٥٤[الحج: ۵۲-۵۴].

«و پیش از تو هیچ فرستاده و پیامبری نفرستادیم مگر آنکه چون (کتاب الهی را) تلاوت می‌کرد، شیطان چیزی در قرائتش القا می‌نمود؛ پس الله، شبهه‌افکنی شیطان را از میان می‌برد و آن‌گاه آیاتش را محکم و استوار می‌گرداند. و الله دانای حکیم است. تا شبهه‌افکنی شیطان را آزمونی برای بیماردلان و سنگدلان قرار دهد. و به‌راستی ستمکاران در دشمنی و اختلاف شدیدی به‌سر می‌برند که از حق دور است. و (نیز) کسانی که از علم و دانش برخوردار شده‌اند، بدانند که آیات الهی، حق و راستین و از سوی پروردگار توست و بدین‌ ترتیب به آن ایمان بیاورند و دل‌هایشان برایش نرم و خاشع شود. و بی‌گمان الله، مؤمنان را به راه راست هدایت می‌کند».

منظور از «تمنی»، در آیه‌ی یاد شده، احساس قلبی می‌باشد و آیه بدین معناست است که وقتی رسول الله صبا خود سخن می‌گفت و می‌اندیشید، ‌شیطان با نیرنگ در احساس قلبی او شبهه می‌افکند و می‌گفت: کاش از الله می‌خواستی که‌ به‌ دارایی تو بیافزاید! کاش از الله می‌خواستی که‌ همه‌ی مردم ایمان بیاورند.

پس آن‌چه را که شیطان به وسیله وسوسه در تفکّر رسول الله ص، می‌افکند،‌ الله متعال آن را به این صورت منسوخ می‌کرد که پیامبرش را به خود (الله) آگاه و به سوی حق راهنمایی می‌کرد. اگر پنداشته شود که منظور آیه چنین است که شیطان گفتاری غیر از قرآن را در قرآن وارده می‌کرد، بسیار دور از ذهن است و پذیرفتنی نیست و علاوه بر آن،‌ معصوم بودن رسول الله صدر امر تبلیغ، با این معنی مطابقت ندارد.

شقیق، در مورد شبهاتی که شیطان آن‌ها را در دل انسان می‌افکند،‌ می‌گوید: هر روز صبح، شیطان در چهار سوی من (جلو،‌ عقب،‌ راست و ‌چپ) برای ایجاد شک و وسوسه کمین می‌کند و می‌گوید: چرا از نافرمانی الله متعال می‌ترسی؟ ‌بی‌تردید الله متعال بخشنده و مهربان است. ‌آن‌گاه من این آیه‌ی را می‌خوانم:

﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ٨٢[طه: ۸۲].

«من کسی را می‌آمرزم، که برگردد و ایمان بیاورد و کارهای شایسته انجام دهد و هدایت شود

سپس شیطان از پشت سر نزد من می‌آید و مرا از نابودی فرزندانم، بعد از مرگم می‌ترساند. ‌آن‌گاه من این آیه را می‌خوانم: ﴿۞وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا[هود: ۶].

«هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست، مگر این‌که روزی آن بر عهده‌ی الله است».

سپس از سمت راست نزد من می‌آید و مرا در مورد زنانم می‌ترساند. ‌آن‌گاه من این آیه را می‌خوانم:

﴿وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ١٢٨[الأعراف: ۱۲۸].

«و سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است

سپس از سمت چپ نزد من می‌آید و می‌خواهد از راه خواهش‌های نفسانی وارد شود.‌ آن‌گاه من می‌خوانم:

﴿وَحِيلَ بَيۡنَهُمۡ وَبَيۡنَ مَا يَشۡتَهُونَ[سبأ: ۵۴]. «میان ایشان و آن‌چه آرزو دارند (که پذیرش ایمان ایشان و رهایی از عذاب است) جدایی می‌افتد

[۱۰۰] بخاری (۶/۳۳۶) شماره (۳۲۷۷۰) [۱۰۱] مسلم (۱/۱۱۹) شماره (۱۳۶) [۱۰۲] صحیح سنن ابی داود (۳/۹۶۴) شماره (۴۲۷۱)