حضور قلب در نماز چگونه است؟
انسان زمانی میتواند حضور قلب و توجه به پروردگارش، را در نماز تقویت کند، که بر خواهشهای نفسانیاش، چیره باشد. در غیر این صورت، قلبی که از شهوت شکست بخورد و در اسارت هوس گرفتار باشد و شیطان در آن جای گیرد، چگونه از وسوسه و پریشانی رهایی مییابد؟
قلب سه گونه است:
۱- قلبی که از ایمان و تمام خوبیها خالی است. این قلب در واقع تاریک است. شیطان با وسوسه کردن، در آن سکونت دارد، آنجا را خانهی خود قرار میدهد، از ماندن در آنجا احساس آرامش میکند، مطابق خواستهی خود، در آنجا امر و نهی میکند و با قدرت، در آنجا جای میگیرد.
۲- قلبی که به نور ایمان منوراست، چراغ ایمان در آن روشن میباشد، اما این قلب هم در معرض حملهی تاریکی شهوت و تندباد هوس قرار میگیرد و شیطان به چنین قلبی رفت و آمد میکند، اینگونه قلبها میتوانند جولانگاه و فرمانبر شیاطین باشند. جنگ میان شیاطین و صاحب چنین قلبهایی، حالت نوسان دارد و احوال این انسانها، با توجه به کمی و زیادی نیروی ایمان، متفاوت است. برخی بر دشمن چیره میشوند و برخی از او شکست میخورند.
۳- قلبی که سرشار از نور ایمان است و روشنی خود را از ایمان میگیرد، حجاب و مانع شهوت، از آن زدوده شده است و تاریکیها از آن ریشه کن شدهاند. این شخص، نوری شعلهور در دل دارد و هرگاه شیطان بخواهد نزدیک آن شود، طعمه آن آتش میشود. این قلب، مانند آسمانی است که ستارگان از آن نگهداری میکنند. اگر شیطان نزدیک آن برود، شهابهای آتشین در پی او میروند و او را دور میکنند. آری، آسمان از مؤمن محترمتر نیست و پاسداری الله متعال از مؤمن، بیشتر از آسمان است؛ آسمان جایگاه عبادت فرشتگان و وحی است؛ اما قلب مؤمن، محل استقرار توحید و محبت الله متعال و معرفت و ایمان است؛ از اینرو، در نگهداری آن از نیرنگ دشمن، حق تقدم دارد. شیطان نمیتواند چیزی را از آنجا بدست بیاورد، مگر پنهانی.
برای این توضیح، نمونهی زیبایی نقل کردهاند، بدین شرح:
سه خانه است:
۱- خانهای که گنج و جواهر پادشاه در آن است.
۲- خانهای که در آن گنج و جواهر بنده در آن است.
۳- خانهای که هیچ چیز در آن نیست.
اگر دزد بیاید و قصد سرقت، از این خانه را داشته باشد، کدام خانه را انتخاب میکند؟
خانهی خالی! این امکان ندارد؛ زیرا خانهی خالی چیزی ندارد که دزد آنرا به سرقت ببرد. این است که وقتی به ابن عباسسگفته شد: یهودیها میگویند: ما در هنگام نماز، وسوسه نمیشویم. ابن عباسسدر پاسخ فرمود: شیطان با قلب ویران و خالی چه کاری دارد؟
خانهی پادشاه! این نیز محال است؛ زیرا چنان از آن خانه پاسداری و نگهداری میشود، که دزد امکان نزدیک شدن به آن را هم ندارد و خود پادشاه از آن نگهداری میکند و با وجود نگهبان در پیرامون آن خانه، دزد جرأت رفتن را به خودش نمیدهد. تنها خانهای که برای دزد باقی میماند، خانهی سوم است و آن خانهای است که در معرض هجوم دشمن قرار دارد.
انسان عاقل و خردمند، باید در این مثال دقیق شود و آنرا به خاطر بسپارد؛ زیرا این مثال، با توضیح زیر منطبق است. قلبی که از تمام خیر و خوبیها خالی است، قلب کافر و منافق است؛ این قلب، خانه و پایگاه شیطان است، شیطان از این قلب چه چیزی را میتواند به سرقت ببرد؟ گنج، تردید، اوهام و وسوسههای شیطان، همه در این قلب قرار دارند.
قلبی که سرشار از جلال، عظمت، محبت، مراقبت و شرم از الله متعال است؛ آیا شیطان جرأت رفتن به چنین قلبی را دارد؟ اگر قصد سرقت از چنین قلبی را بکند، چه چیزی را به سرقت میبرد؟ شاید در برخی اوقات بر صاحب قلب چیره شود و با استفاده از غفلت او، اندکی را به غارت ببرد. با توجه به بشر بودن صاحب قلب، این اندازه از غفلت، طبیعی است و شیطان تا حدودی به مقصود خود خواهد رسید.
اما قلبی که در آن توحید الله متعال، معرفت، محبت ایمان به الله متعال و وعدههای او وجود دارد و با این وجود شهوت، اخلاق، انگیزههای هوس و طبیعت، نیز در آن دیده میشود.
این قلب، که میان دو دعوتگر قرار دارد، گاهی ندای دعوتگر ایمان، معرفت، محبت و ارادت به الله متعال در آن طنینانداز میشود و گاهی دعوتگر شیطانی، هوس و طبیعت بشری در آن گستاخی میکند. این قلب مورد طمع و جولآنگاه شیطان است، و الله متعال هرکس را که بخواهد، پیروز میگرداند:
﴿وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ١٢٦﴾[آل عمران: ۱۲۶].
«و پیروزی جز از جانب الله شکستناپذیر سنجیدهکار نیست.»
شیطان، راهی برای ورود به این قلب ندارد، مگر اینکه متوسل به اسلحههای خود شود. شیطان اگر اسلحههای خود را در این قلب ببیند، آنها را برداشته و با آنها به قلب حمله میکند. اسلحههای شیطان، شهوت، شبهه، وهم و آرزوهای دروغین هستند و شیطان، در حالی داخل قلب میشود، که اینها در قلب باشند. اگر انسان (صاحب قلب) نیز اسلحههای مجهزی مانند ایمان به الله داشته باشد، به وسیلهی آن مقاومت نموده و با شیطان مبارزه میکند و در غیر این صورت، از شیطان شکست میخورد. ولا حول ولا قوة إلا بالله.
هرگاه انسان، در خانهاش را به روی دشمن بگشاید، او را به داخل خانه راه دهد و اسلحه را در اختیار او بگذارد، دشمن با همان اسلحه، با وی میجنگد. مسئولیت این شکست و ذلّت برعهدهی صاحب خانه است و کوتاهی از طرف خود اوست.