۱-۲-۲- حقوق انسان در قانونها و عهدنامههای بین المللی
قبل از اینکه به حقوق انسان در قوانین و عهدنامههای بین المللی بپردازیم، نباید تأثیر رسالتهای آسمانی را فراموش کنیم. چون این یک حقیقت است و ممکن نیست که یک دین آسمانی نازل شده باشد و به هر حال تأثیری در بشر نداشته است. به گونهای که نژادشناسان تأثیر آن را حتی در قبایل بدوی نیز ثابت کردهاند.
اسلام با آمدن خود این حقوق را بنیاد نهاد و جایگاه ارزشمندی را در میان سایر مخلوقات به انسان داد پس چه ضرری به اسلام میرسد وقتی بگوییم که: این حقوق را به طور تفصیلی در بر نمیگیرد؟ آیا در این کناره گیری اسلام از جزئیات، گشادگی عقل نیست تا تلاش کند و مسایل را بررسی کند [۴۷].
ریشه دار بودن حقوق انسان در اسلام از طریق مجموعه قراردادهایی است که اسلام حقوق را بر آن بنا نهاده است و آن وحدت پیدایش، وحدت عقیده، و نظریه جانشینی میباشد [۴۸].
اسلام از نظر ریشه دار بودن تفکر حقوق بشر، مطابق واقعیت زندگی جلو رفته است و این یک نظر فردی یا تفکر آرمانی یا شعارهای بزرگ و توخالی نیست. رسول گرامی جاولین عهدنامه کامل حقوق انسان را در روز حجة الوادع صادر میکرد. و حقیقتاً اسلام تأکید زیادی بر متون این عهدنامه دارد. به دلیل رتبه و درجهای که پیامبر جقرار داده تا در آن فرصت کم و در آن جمع بزرگ و روز حجة الوادع بیان میکند. تا با اسلوب و روشی منحصر به فرد در برابر جمعیت، به ذهنها هشدار بدهد و به عقلها یادآوری بکند و جانها را هوشیار کند [۴۹].
[۴۷]- (السعفی، د. ت). [۴۸]- (السعفی، د. ت). [۴۹]- (خضر، د. ت، ص۴۴).