حقوق بشر در اسلام

فهرست کتاب

۲-۳-۵- حق رعایت بهداشت

۲-۳-۵- حق رعایت بهداشت

اسلام به سلامت و تندرستی افراد اهتمام ورزیده است به اعتبار اینکه آن‌ها را به انجام واجبات دینی و معیشتی راهنمایی می‌کند. چون افراد بدین وسیله می‌توانند که به جامعه نفع برسانند و آمال و آرزوهای آن را بر آورده کنند [۲۱۶].

اهتمام به سلامتی افراد منجر به جامعه‌ای بدون بیماری می‌شود که دین و بدن و عقل قوی دارند. پیامبر جمی‌فرماید: انسان با ایمان و قوی نزد خداوند بهتر و دوست داشتنی‌تر از انسان مؤمن و ضعیف است و در تمام خوبی‌ها نیز این گونه است» [۲۱۷].

اسلام حق فرد را در رعایت بهداشت بیان کرده است و این حق را به عنوان واجبی بر گردن فرد گذاشته است. همچنانکه این حق را برای فرد به صورت الزام بر دوست قرار داده است [۲۱۸].

در مورد اعتبار واجب بودن رعایت بهداشت بر فرد، خداوند متعال به مردم امر کرده است که از تمام چیزهایی که به سلامتی آن‌ها ضرر می‌رساند دوری کنند، و شراب و زنا را بر آن‌ها حرام کرده است و حرام بودن این‌ها یکی از نشانه‌های حفظ سلامتی در اسلام می‌باشد خواه این سلامتی عقلی باشد یا جسمی فرقی نمی‌کند. در مورد تحریم نوشیدن می‌و شراب خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٩٠ $$. «می‌خوارگی و قماربازی و بتان و تیرها پلیدند و عمل شیطان می‌باشند پس از پلیدی دوری کنید تا اینکه رستگار شوید».

و در مورد حرام بودن زنا می‌فرماید: ﴿ وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا ٣٢ $$[الإسراء: ۳۲]. «و به زنا نزدیک نشوید که زنا گناه بسیار زشت و بدترین راه و شیوه است».

اسلام از تمام چیزهایی که به سلامتی و تندرستی ضرر می‌رساند و نیروی بدن را تحلیل می‌برد، نهی کرده است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ $$[البقرة: ۱۹۵]. «و خود را با دست خویش به هلاکت نیفگنید». و پیامبر جمی‌فرماید: «لاضرر ولا ضرار»(مالک، الموطأ، ۱۹۷۰، ص ۵۲۹). و همچنین می‌فرماید: «روزه بگیرید تا سالم بمانید» [۲۱۹].

پیامبر جاز زیاد خوردن تا سرحد سوء هاضمه گرفتن نهی کرده است. و می‌فرماید: «شکم آدمی را هیچ چیز بدتر پر نمی‌کند پس برای آدمی لقمه‌ای چند بس است که پشت وی بدان راست نگه داشته شود. پس ناچاراً باید یک سوم شکمش را برای غذا، یک سوم را بری نوشیدن و یک سوم را برای نفس کشیدن بگذارد» [۲۲۰].

همچنانکه اسلام به نظافت تشویق کرده است و فرقی نمی‌کند که این نظافت در جسم باشد، یا در محیطی که انسان در آن زندگی می‌کند باشد،

به وضو گرفتن قبل از نماز و غسل جنابت و غسل روز جمعه امر کرده است. پیامبر جمی‌فرماید: «غسل روز جمعه بر هر شخص محتلم و غیر محتلم است. و از عطری که نزد خود دارد به خود بزند» [۲۲۱].

همچنان که اسلام توجه به غذای بهداشتی و آب پاک را تشویق کرده است، از نوشیدن از دهانه ظرف نهی کرده است، چون احتمال سرایت بیماری وجود دارد. و پیامبر جمی‌فرماید: «بدن تو بر تو حقی دارد» [۲۲۲].

همچنین به ورزش و اموری که در تقویت بدن تأثیر دارند اشتیاق نشان داده است، چون این امور منجر به مقاومت بدن در مقابل بیماری‌ها می‌شود. پیامبر جمی‌فرماید: «به فرزندان خود شنا و تیراندازی بیاموزید و به زنان ریسندگی بیاموزید» [۲۲۳].

همچنین اسلام به رعایت بهداشت اهتمام ورزیده است و در عبادات به خاطر بیماری رخصت قرار داده شده است. به همین دلیل برای مریض رخصت قرار داده شده است که در ماه رمضان اگر ترس زیاد شدن بیماری، یا دیر افتادن شفا وجود داشته باشد می‌تواند روزه نگیرد و بعد از شفا یافتن و تمام شدن بیماری باید قضا کند، و همچنین برای زن شیرده و باردار نیز وقتی ترس جانشان وجود داشته باشد، یا ترس جان فرزندش وجود داشته باشد می‌توانند در طول روز روزه نگیرند و بعداً آن را قضا کنند یا قضا کنند و غذا نیز بدهند.

برای کسی که روزه گرفتن بر او سخت است، مباح است که روزه نگیرد و به جای هر روزی که روزه نگرفته است غذای مسکینی را بدهد. همچنین برای شخص مسافر رخصت وجود دارد که در طول ماه رمضان روزه نگیرد و این بخاطر مشقت و سختی است که در سفر وجود دارد و بر سلامتی فرد تأثیرمی گذارد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۗ$$[البقرة: ۱۸۵]. «پس هر که از شما این ماه را در یابد، باید که آن را روزه بدارد. و اگر کسی بیمار یا مسافر باشد چندی از روزهای دیگر را روزه بگیرد».

و همچنین می‌فرماید: ﴿ وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖۖ$$[البقرة: ۱۸۴]. «و برکسانی که توانایی انجام آن را ندارند لازم است که کفاره بدهند، و آن خوراک مسکینی است».

و همچنین می‌فرماید: ﴿ يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ$$[البقرة:۱۸۵]. «خداوند آسایش شما را می‌خواهد و خواهان زحمت شما نیست».

از سخنان عمر بن خطاب سدر مورد تشویق به رعایت بهداشت است که می‌گوید [۲۲۴]:

- شما را از چاقی برحذر می‌دارم چون (چاقی در بدن) گره ایجاد می‌کند.

- شما را از پرخوری برحذر می‌دارم چون برای نماز خواندن تنبلی ایجاد می‌کند و برای بدن نیز مفسده است و منجر به بیماری می‌شود.

- میانه روی در غذا خوردن وظیفه شماست. چون از اسراف دور است و برای بدن درست تر است و برای عبادت قوی‌تر است».

اسلام رعایت بهداشت را در صورت‌های مختلفی به اعتبار اینکه حق افراد بر دولت است بیان کرده است، از جمله «داستان بدویان است وقتی که به مدینه رسیدند، اسلام آوردند ولی دچار وبا شدند و پیامبر جیک شتر صدقه به آن‌ها داد که از شیر و بول آن بنوشند. تا سالم و سر حال شدند» [۲۲۵].

اسلام حق رعایت اجتماع را بر عهده شخص مریض گذاشته است. عمر بن خطاب سوقتی که از شام بر می‌گشت بر گروهی از جذامیان گذشت و مقداری از بیت المال را به آن‌ها داد و بدین ترتیب آن‌ها را از گدایی کردن در میان مردم منع کرد [۲۲۶].

همچنان که ولید بن عبدالملک مقداری از درآمدها را به آن‌ها اختصاص داد و برای هر شخص فلج و زمین گیری خادمی گذاشت که کارهای وی را انجام بدهد، و برای هر نابینایی، راهنمایی گذاشت تا از وی مراقبت کند. همچنان که ابن طولون در انتهای مسجد خود اتاقی ساخت و داروخانه‌ای با داروها و شربت‌های مختلف درست کرد و برای این مکان خادم و پزشک مخصوص تعیین کرد تا نمازگزاران بیمار را معالجه کند، همچنین بیمارستان نظامی ساخت و خوب آن را مرتب کرد و خود در روز جمعه‌ها از داروخانه و کار پزشکان و درمان بیماران دیدن می‌کرد» [۲۲۷].

همچنین اسلام به عیادت بیماران امر کرده است و این امر جز به خاطر خوشحالی و تسلی دادن آن‌ها نیست. چون شخص بیمار در اثنای بیماری حالت روحی‌اش تغییر می‌کند پس عیادت وی را خوشحال می‌کند و مهربانی کردن با او شفای او را جلوتر می‌اندازد. و او را به سلامتی خود امیدوار می‌کند. و پیامبر جاین امر را بیان کرده و عیادت بیمار را به عنوان حقی بر دیگران گماشته است و می‌فرماید: «وقتی که کسی مریض و ناخوش احوال شد از او عیادت کنید» [۲۲۸].

عمر بن خطاب سوالیان خود را به عیادت بیماران امر می‌کرد تا به کار آن‌ها رسیدگی کند و هنگامی که گروه‌هایی نزد عمر می‌آمدند از امیرشان سؤال می‌کرد و آن‌ها از وی به نیکی یاد می‌کردند. سپس عمر سمی‌گفت: آیا از مریض‌های شما عیادت می‌کند؟ وقتی آن‌ها می‌گفتند: خیر، آن امیر را عزل می‌کرد [۲۲۹].

[۲۱۶]- (العینی، ۱۳۹۴، ص۴۸۹). [۲۱۷]- (مسلم،۴/ ۲۰۵۲). [۲۱۸]- (العیلی، ۱۳۹۴، ص ۱۸۹). [۲۱۹]- (الغزالی، ۱۳۸۹، ج ۸، ص ۱۴۹۸). [۲۲۰]- (احمد، المسند، ج۴، ۱۳۲، الترمذی، السنن). [۲۲۱]- (مسلم، الصحیح، ج۲/ ۵۸۱). [۲۲۲]- (البخاری، ۴/ ۲۸). [۲۲۳]- (البیهقی، ۱۳۵۳، شماره ۶/ ۴۰۱). [۲۲۴]- (العقاد، ۱۹۵۳، ۲۵۴) (العیلی، ۱۳۹۴، ص۴۹۰). [۲۲۵]- (البخاری، ۱۳۸۸، شماره۱/ ۳۳۳). [۲۲۶]- (العیلی، ۱۳۹۴، ص۲۹۱). [۲۲۷]- (العیلی، ۱۳۹۴، ص ۲۹۱). [۲۲۸]- (البخاری، ۱۳۸۸، شماره۳/ ۱۱۲). [۲۲۹]- (الطماوی، ۱۹۶۹، ص۲۷۸).