۴-۱-۱- نیکی به والدین
خداوند متعال میفرماید: ﴿ ۞وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ$$﴾[الإسراء: ۲۳]. «پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیکی کنید». این آیه کریمه را خداوند متعال با ذکر اصل کلی شریعت آغاز کرده است که توحید خداوند متعال است، و بعد از آن اصل دوم از اصول شریعت را بیان کرده است که نیکی به والدین میباشد یعنی به هر امر و سفارش آنان عمل کنید.
امر به نیکی کردن والدین به امر به عبادت خداوند متعال عطف شده است. چون خداوند متعال همان خالق انسان است که شایسته عبادت است چون انسانها را به وجود آورده است. و به خاطر اینکه خداوند والدین را علت ایجاد مردم قرار داده است به نیکی و احسان به آنها امر کرده است. و خالق شایسته عبادت و پرستش است و بینیاز از احسان و نیکی است. چون عبادت بزرگترین قدردانی در مقابل بزرگترین منت است. ولی والدین که سبب وجود هستند مستحق احسان و نیکی هستند نه عبادات چون آنها محتاج احسان و نیکی هستند نه عبادت، و چون آنها به وجود آورنده حقیقی نیستند. و خداوند متعال والدین را بر اساس مهربانی و شفقت به فرزندانشان آفریده است و به فرزندان امر کرده است که جواب این مهربانی و شفقت را با نیکی و احسان به والدین جبران کنند [۳۲۲].
همچنان که شیخ محمد بن طاهر بن عاشور میگوید: هدف اسلام از امر نیکی به والدین و صله رحم دو چیز میباشد [۳۲۳]: یکی هدف درونی و نفسانی است که تربیت افراد امت بر اساس اعتراف به زیبایی خالق است که همان شکرگزاری است. با تأسی از اخلاق خداوند متعال در اسم خودش که شکور (بسیار شکرگزار) میباشد به شکر و قدردانی از نعمتها و روزیی که به انسانها داده است امر کرده است، همچنین به تشکر والدین برای نعمت شکلی و صوری وجودی که به آنها دادهاند، امر شده است. چون والدین سبب وجود انسان و نعمت تربیت و رحمت و مهربانی برای آنها هستند امر به شکرگزاری فضایل آنها شده و به رقابت بر شکرگزاری آنها اشاره شده است.
دوم: هدف عمرانی و ساختاری است. پیوندهای خانواده باید پیوندهایی محکم و قوی باشد و به آنچه که این استحکام را میان افراد خانواده محقق میکند امر شده است، و آن برخورد و معاشرت خوب است تا در درون آنها دوست داشتن همدیگر پرورش بیابد. و هدف سومی نیز به آن اضافه میشود که این ارتباط و اتصال با عبادت خداوند و توحید وی و نیکی به والدین به عنوان واسطه ای میان قانون خانوادههای نزدیک و قانون روابط گسترده انسانی میباشد تا با این پیوندها همگی پیوندهای دیگر را به هم ارتباط بدهد تا منبع تشریع و توجیه نیز یکی بشود.
رابطه خانواده بعد از رابطه با خدا و یکی بودن قبله است. -و خداوند آگاهترین مردم است- و از پدر و پسر به مردم با رحمتتر است. پس فرزندان را به رعایت والدین و والدین را به رعایت فرزندان سفارش کرده است. و این وصیت و سفارش را به معرفت واحد الهی و ربوبیت ربط داده است [۳۲۴].
وقتی حق والدین بعد از حق خداوند متعال است به این دلیل میباشد که والدین شایستهترین مردم برای نیکی کردن به آنها والدین هستند. سپس نیکی کردن به دیگران به تربیت نزدیکان و خویشان است. و این امر تابع نیکی و احسان به والدین است چون با نیکی به والدین، شخص در اخلاق نیکوکارانه فرو میرود و شخصیتی پیدا میکند که به تمام انسانها نیکی میکند. تا مفاهیم عالی و ارزشمند این دین تحقق پیدا کند همان دینی که منزلت والدین تا درجه عظیمی رسانده است وقتی که خداوند متعال نیکی به آنها را با توحید خود ذکر میکند و میفرماید: ﴿ ۞وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ$$﴾[الإسراء: ۲۳]. «پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیکی کنید». و شکر خود را با شکر آنها ذکر میکند و میفرماید: ﴿ أَنِ ٱشۡكُرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيۡكَ $$﴾[لقمان: ۱۴]. «که هم سپاسگزار من و هم سپاسگزار پدر و مادرت باش».
سفارش به والدین در اسلام با حدیث نیکی و احسان به آنها ادامه مییابد به گونهای که نیکی به آنها مقدم بر جهاد در راه خدا است. از ابن مسعود سروایت شده که میگوید: از پیامبر جسوال کردم که کدام عمل نزد خدا و رسولش محبوبتر است؟ فرمود: «نماز خواندن سر وقت» گفتم: بعد کدام عمل؟ فرمود: «نیکی به والدین». گفتم: بعد کدام عمل؟ فرمود: «جهاد در راه خدا» [۳۲۵].
روایت شده است که مردی نزد پیامبر جآمد و گفت: من دوست دارم که در راه خدا جهاد کنم ولی نمیتوانم. پیامبر جفرمود: «آیا یکی از والدینت زنده هستند». گفت: مادرم زنده است. پیامبر جفرمود: «خداوند تو را به نیکی کردن به او امر کرده است، اگر این کار را بکنی، حاجی و معتمر (کسی که به حج عمره رفته است) و مجاهد (مبارز) هستی» [۳۲۶].
اسلام رسیدگی به یکی از والدین یا هر دوی آنها را سبب وارد شدن به بهشت قرار داده است. چون این کار نیکی کردن به آنها محسوب میشود و اگر این کار را نکند مخالفت آنها را کرده است. پیامبر جمیفرماید: «مخالفت کرده است، مخالفت کرده است، مخالفت کرده است». گفتند: چه کسی ای رسول الله جفرمود: «کسی که با خودبینی و غرور و کبر به پدر و مادرش رسیدگی کند وارد بهشت نمیشود» [۳۲۷].
همچنین امر به نیکویی به والدین و احسان به آنها همراه نهی از شرک به خداوند ذکر شده است. همچنان که در آیه میآید: ﴿ ۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡٔٗاۖ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنٗا $$﴾[النساء: ۳۶]. «(تنها) خدا را عبادت کنید و هیچ چیزی را شریک او مکنید و نیکی کنید به پدر و مادر».
در آیات دیگری از قرآن نیکی به والدین ستوده شده و به عنوان یکی از صفات انبیاء قرار داده شده است. خداوند متعال میفرماید: ﴿ یَٰیَحۡیَىٰ خُذِ ٱلۡكِتَٰبَ بِقُوَّةٖۖ وَءَاتَیۡنَٰهُ ٱلۡحُكۡمَ صَبِیّٗا ١٢ وَحَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَوٰةٗۖ وَكَانَ تَقِیّٗا ١٣ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَیۡهِ وَلَمۡ یَكُن جَبَّارًا عَصِیّٗا ١٤ $$﴾[مریم: ۱۲-۱۴]. «[گفتیم:] اى یحیى، به جدّ [و جهد احکام] کتاب [آسمانى] را بگیر. و به او در کودکى حکمت دادیم. و از فضل خود، بدو مهر و محبت فراوان دادیم و برکت و پاکی نصیبش کردیم و او پرهیزگار و متقی بوده. و او نسبت به پدر و مادرش نیک رفتار و نیکوکار بود و زورگو و سرکش نبود». خداوند متعال از قول حضرت عیسی ÷میفرماید: ﴿ قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلَنِي نَبِيّٗا ٣٠ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَأَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا ٣١ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِي وَلَمۡ يَجۡعَلۡنِي جَبَّارٗا شَقِيّٗا ٣٢ $$﴾[مریم: ۳۰-۳۲]. «[عیسى] گفت: من بنده خدا هستم. به من کتاب [آسمانى] داده و مرا پیامبر گردانیده است. و مرا هر جا که باشم خجسته داشته است و مرا تا آن گاه که زنده باشم به نماز و زکات سفارش کرده است. و [مرا] به مادرم نیکوکار [ساخته] و مرا گردنکش [و] نگون بخت قرار نداده است».
اسلام بیان کرده است که نیکی و احترام به والدین باعث افزایش عمر و فراوان شدن رزق و روزی میشود. پیامبر جمیفرماید: «کسی که بخواهد عمرش زیاد بشود و رزق و روزیش فراوان، باید به والدین نیکی و مهربانی کند و صله رحم به جای آورد» [۳۲۸].
طول عمر وقتی مفید است که بتوان آن را برای انجام کارهای نیک مغتنم بشماری. پیامبر جمیفرماید: «بهترین شما کسی است که عمرش زیاد و اعمالش نیک باشد». همچنین فراوان بودن رزق و روزی زندگی کریمانهای را برای شخص مهیا میکند و امکان بخشش از آن مال را در کارهای خیر و احسان پیدا میکند. شایستهترین مردم برای نیکی کردن به آنها والدین میباشند. چون بدین ترتیب خیر دنیا و آخرت را کسب میکند.
نیکی و مهربانی با مادر بر نیکی و مهربانی با پدر مقدم است. چون مادر همان کسی است که فرد را حمل میکند، به دنیا میآورد و شیر میدهد. خداوند متعال میفرماید: ﴿ وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ إِحۡسَٰنًاۖ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ كُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ كُرۡهٗاۖ $$﴾[الأحقاف: ۱۵]. «و به انسان درباره پدر و مادرش به نیکوکارى سفارش کردهایم. مادرش با دشوارى به او آبستن شده و به دشوارى او را زاده است».
جمله ﴿ حَمَلَتۡهُ أُمُّهُۥ كُرۡهٗا وَوَضَعَتۡهُ كُرۡهٗاۖ $$﴾جمله معترضه است که بیانگر حق مادر به تنهایی است.
مردی نزد پیامبر جآمد و گفت: ای رسول خدا چه کسی شایستهترین مردم برای همنشینی خوب است؟ فرمود: مادرت. سپس گفت: دیگر چه کسی؟ فرمود: مادرت. گفت: دیگر چه کسی؟ فرمود: مادرت گفت: دیگر چه کسی؟ فرمود: پدرت» [۳۲۹].
نیکی به والدین واجب است هر چند که آنها کافر و ظالم باشند حق نیکی و احسان و فرمانبرداری از آنها در غیر معصیت خداوند وجود دارد. چون هیچ اطاعتی برای مخلوق در معصیت خداوند نیست، چون حق خداوند و توحید او از حق والدین بزرگتر و برتر است.
خداوند متعال میفرماید: ﴿ وَإِن جَٰهَدَاكَ عَلَىٰٓ أَن تُشۡرِكَ بِي مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَاۖ وَصَاحِبۡهُمَا فِي ٱلدُّنۡيَا مَعۡرُوفٗاۖ وَٱتَّبِعۡ سَبِيلَ مَنۡ أَنَابَ إِلَيَّۚ ثُمَّ إِلَيَّ مَرۡجِعُكُمۡ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ١٥$$﴾[لقمان: ۱۵]. «هر گاه آن دو تلاش و کوشش کنند که چیزی را شریک من قرار دهی که کمترین آگاهی از بودن آن سراغ نداری، از ایشان فرمانبرداری مکن. با ایشان در دنیا به طرز شایسته و به گونه بایستهای رفتار کن. راه کسانی را در پیش گیر که به جانب من رو کردهاند. بعد هم همه به سوی من بر میگردید و من شما را از آنچه میکردهاید آگاه میسازم».
از اسماء دختر ابوبکربروایت شده است که گفته است: «مادرم را از دست داده بودم در حالی که در زمان پیامبر جمشرک بود از پیامبر جسؤال کردم که: مادرم را از دست داده ام در حالی که وی به اسلام تمایل داشت آیا بر او نماز بخوانم؟ فرمود: «بله بر او نماز بخوان» [۳۳۰].
نیکی به والدین در اسلام به زمان حیات آنها منحصر نمیشود بلکه به زمان بعد از وفات آنها نیز ربط دارد. از جمله در قرآن کریم از زبان نوح ÷آمده است: ﴿ رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيۡتِيَ مُؤۡمِنٗا وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۖ $$﴾[النوح: ۲۸]. «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را، و همه کسانی را که مؤمنانه و باورمندانه به خانه من در میآیند و سایر مردان و زنان با ایمان را بیامرز».
و از زبان ابراهیم جآمده است: ﴿ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡحِسَابُ ٤١$$﴾[إبراهیم: ۴۱]. «پروردگارا! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بیامرز و ببخشای در آن روزی که حساب برپا میشود».
در سنت نیز آمده است که مردی نزد پیامبر جآمد و گفت: ای رسول خدا آیا بعد از وفات والدین نیکی کردن به آنها وجود دارد؟ فرمود: «آری، نماز خواندن بر آنها و طلب آمرزش برای آنها، اجرا کردن عهد و قرارهای آنها بعد از مرگشان، صله رحم با کسانی که با آنها مرتبط بودند، احترام به دوستان آنها» [۳۳۱].
اسلام علاوه بر نیکی به والدین، نیکی به دوستان آنها را از مکملات نیکی قرار داده است. از ابن عمربروایت شده است که میگوید: از پیامبر جشنیدم که میگفت: «کاملترین نیکیها، ارتباط و نیکی فرزند با دوستان پدرش است» [۳۳۲].
قرطبی در احکام خود گفته است که: «پیامبر جبه دوستان خدیجه هدیه میداد تا به آنها نیکی کند و وفاداری خود را به خدیجه ثابت کند؛ در حالی که وی همسر پیامبر بود. پس در مورد نیکی به والدین چه میاندیشی؟» [۳۳۳].
این در مورد والدین مسلمان بود، ولی اگر والدین مشرک باشند برای شخص مسلمان شایسته نیست که برای والدین مشرکش طلب آمرزش کند و طلب آمرزش ابراهیم برای والدینش منسوخ میباشد که میفرماید: ﴿ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡحِسَابُ ٤١ $$﴾[إبراهیم: ۴۱]. «پروردگارا! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بیامرز و ببخشای در آن روزی که حساب برپا میشود».
ترمذی و نسائی از علی سروایت کردهاند که میگوید: شنیدم که مردی را برای والدین مشرک خود طلب آمرزش میکند. گفتم: آیا برای والدینت استغفار میکنی حال آنکه آنها مشرک بودند؟ این جریان را برای پیامبر جبیان کردند و آیه زیر نازل شد که خداوند متعال میفرماید: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ ١١٣ وَمَا كَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِيمٞ ١١٤$$﴾[التوبة: ۱۱۳-۱۱۴]. «پیامبر و مؤمنان را نسزد که برای مشرکان طلب آمرزش کند هر چند که خویشاوند باشند. هنگامی که برای آنان روشن شود که مشرکان اهل دوزخند. طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش به خاطر وعدهای بود که بدو داده بود ولی هنگامی که برای او روشن شد که (پدرش)، دشمن خدا است، از او بیزاری جست. واقعاً ابراهیم بسیار مهربان و دست به دعا و فروتن و شکیبا بود».
طلب آمرزش ابراهیم ÷برای پدرش، بخاطر وعده ای بود که پدرش به وی داده بود. چون پدر ابراهیم به فرزندش وعده ایمان داده بود. پس استغفار برای او به منزله نو ایمان آوردگان است. چون ابراهیم متردد بود که پدرش بت پرست بوده باشد. وقتی که به او گفت: ﴿ وَٱهۡجُرۡنِي مَلِيّٗا ٤٦ $$﴾[مریم: ۴۶]. «برو، برای مدتی مدیدی از من دور شو». از خداوند برای او طلب آمرزش کرد شاید عبادت بتها را رد کرده باشد. همچنانکه این کلام وی دلالت میکند. ﴿ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُۚ $$﴾راه روشن شدن اینکه او دشمن خدا بوده است، یا با وحی بوده چون خداوند با استغفار ابراهیم آن را از وی پنهان داشته است و یا بعد از مرگ وی بر اساس شرک بوده است [۳۳۴].
[۳۲۲]- (ابن عاشور، د. ت، ج ۱۵، ص ۶۸). [۳۲۳]- (ابن عاشور، د. ت،ج۱۵، ص۷۳) [۳۲۴]- (فائز، د. ت، ص ۳۳۵). [۳۲۵]- (مسلم، الصحیح، ۱/ ۸۹ شماره ۱۳۹- ۱۳۸). [۳۲۶]- (ابو یعلی،۱۹۸۴، شماره ۵/ ۵۰)، الطبرانی، ۱۹۸۲، شماره ۱/ ۸۱). [۳۲۷]- (مسلم، الصحیح، ۴/ ۱۹۷۸، شماره ۲۵۵۱). [۳۲۸]- (احمد، المسند، ۳/ ۲۶۶، ابن مالک و البیهقی، ۶/ ۲۱۲، شماره ۷۹۴۷). [۳۲۹]- (مسلم، ۴/ ۱۹۷۴، شماره ۲۵۴۸). [۳۳۰]- (البخاری، ۱۳۸۸، شماره ۵/ ۲۳۳). [۳۳۱]- (البیهقی، ۱۳۵۳، شماره ۶/ ۱۹۹، ۷۸۹۶). [۳۳۲]- (مسلم، الصحیح، ۴/ ۱۹۷۹، شماره ۲۵۵۲). [۳۳۳]- (القرطبی، ج ۵، ص ۳۸۵۷). [۳۳۴]- (ابن عاشور، د. ت، ج ۱۱، ص۴۶- ۴۵).