۲-۲-۲- بزرگداشت انسان به وسیله عبادت
تعریف عبادت: تمام اعمال و گفتار ظاهری و باطنی که موجب رضایت و خشنودی خداوند میشود، عبادت نام دارد.
عبادت؛ هدف وجود انسان است. خداوند متعال میفرماید: ﴿ وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦$$﴾[الذاریات: ۵۶]. «من پریها و انسانها را جز برای پرستش خود نیافریدهام».
همچنان که هدف تمامی موجودات نیز هست. ﴿ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَسۡجُدُۤ لَهُۥۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ $$﴾[الحج: ۱۸]. «آیا ندیدهای و ندانستهای که تمام کسانی که در آسمانها بوده و همه کسانی که در زمین هستند... برای خدا سجده میبرند».
عبادت از دیدگاه اسلام، منحصر به اعمال دینی که شخص مسلمان انجام میدهد، نیست، بلکه هر عملی بخاطر رضای خدا باشد، عبادت است. ﴿ قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣$$﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳]. «بگو، نماز و عبادت و زیستن و مردن من از آن خداست که پروردگار جهانیان است. خدا را هیچ شریکی نیست. و به همین دستور داده شدهام. و من اولین مسلمان هستم».
عبادت به معنای خاص آن، تحقق بعد انسانی را در دنیا و قیامت هدف قرار میدهد. نماز، زکات، روزه و حج تمامی اینها دارای اهداف فردی و اجتماعی هستند که ضابطه رفتار بشری است. و از حد فرد و جامعه به درجه تکریمی که خداوند بزرگوار برای انسان خواسته است، بالا میرود و اولین تکریم تحقق وحدانیت و یکی بودن خداوند است. چون کسی که خداوند را نپرستد، دیگری را میپرستد. انسان عبد خداوند و سرور تمامی موجودات غیر از خدا است. پس هر گاه که غیر خدا را پرستش کند عبد کسی میشود که در اصل سرور بوده است. و اینجا در موازین و معیارها با اختلال در روشی که بر انسان واجب شده است دگرگونی ایجاد میشود و سستی جای بزرگداشت و تکریم را میگیرد. خداوند متعال این گروههای بسیار بزرگ مخلوقات را در کاروان متواضع هستی یاد میکند و سجده همگی آنها را برای خداوند بیان میکند، جز اینکه انسان از آن اجتماع بزرگ جدا شده و به دو دسته تقسیم شده است: ﴿ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيۡهِ ٱلۡعَذَابُۗ...$$﴾[الحج: ۱۸]. «و بسیاری از مردمان هم، عذاب ایشان حتمی است».
سپس بعد از آن آورده است که: ﴿ وَمَن يُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّكۡرِمٍۚ $$﴾[الحج: ۱۸]. «و خدا هر که را بیارزش کند، هیچکس نمیتواند او را گرامی دارد».
پس انسان با تکریم و بزرگداشت خداوندی، گرامی داشته شده و با عزت وی عزیز داشته شده است و هر گاه به غیر خداوند نزدیک شده است، خوار و ذلیل میشود.
شیخ محمد ابوزهرة اشاره کرده است که عبادات به دو نتیجه منتهی میشوند:
الف) روی آوردن به وجدان دینی که مؤمن به اسلام را با غیر خود به عنوان یک گروه به حساب میآورد تا از این ائتلاف جامعه انسانی به وجود آید که همدیگر را دوست داشته باشند.
ب) هدف عبادت در اسلام تنهای تقوای سلبی نیست. چون این امر در دنیا به نفع انسان منجر میشود و به ایجاد جامعه دوست داشتنی، که بغض و نزاعی در آن نیست میانجامد. رابطه اخلاص برای خداوند باید پاک کننده قلب و دفع کننده شر باشد و باید این رابطه میان وی و مردم، بدون کمی و کاستی و زیاده روی الفت ایجاد کند [۱۰۹].﴿ وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ $$﴾[الذاریات: ۵۶].
وظیفه اصلی که انسان را با تمام هدفهای هستی ربط میدهد، همان عبادت خداوند یگانه و بدون شریک است. کسی که به این وظیفه خود بر اساس روشی که خداوند خواسته است عمل کند، هدف از وجود خویش را محقق ساخته است و کسی که از این وظیفه خودداری میکند در حقیقت هدف وجودی که به خاطر آن خلق شده است را باطل کرده است و تبدیل به انسانی بیوظیفه میشود و زندگی انسانی، خالی و بدون محتوا و بدون هدف خواهد شد. و این امر منجر به نابودی مطلق در دنیا و آخرت میشود. همچنان که ایمان قویترین محرک و انگیزه رفتار میباشد، عبادت نیز قویترین ضابطه رفتار میباشد. و عبادت بر حق همان تکریم و بزرگداشت این موجود انسانی است. پس هر گاه که این جانشینی را بر اساس روش الهی در روی زمین محقق ساخت، با انواع فعالیتهای مختلف به آبادانی زمین میپردازد تا این بزرگداشت را با بندگی خداوند و سروری سایر موجودات احساس کند.
بر عکس «اگر انسان تنها بنده خداوند نباشد و عبادت را مختص خداوند کند و این عبادت را به تنهایی انجام دهد، ضرورتا در عبودیت و بندگی غیر خداوند میافتد و این بدان معنا نیست که اگر انسان عبادت خداوند را انکار کند از بندگی رسته است بلکه با این کار در بندگی غیر خدا افتاده است پس رهایی انسان از عبودیت مطلق، محال است. چون انسان مخلوق است و تمامی مخلوقات به مقتضای خلقت شان بندگان ناچیز خداوند هستند، در حالی که انسان با این کارش خود را از آنها کنار میکشد و خداوند متعال بندگی انسان را محل آزمایش و امتحان قرار داده است» [۱۱۰].
همچنان که ایمان آرامش روحی و قلبی به انسان میدهد عبادت نیز اینگونه است چون یاد خداوند میباشد. ﴿ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨ $$﴾[الرعد: ۲۸]. «آن کسانی که ایمان میآورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکند. هان! دلها با یاد خدا آرام میگیرند».
ابن قیم در این مورد میگوید: «برای قلبها چیزی محبوب تر از خالق و به وجود آورنده وی است. چون وی اله و معبود و ولی و پروردگار و مدبر و رازق و میراننده و زنده کننده وی نیست. پس محبت او نعمت جانها و زندگی روحها و نیروی قلبها و روشنایی عقلها و روشنی چشمها و آبادانی زمین است» [۱۱۱].
[۱۰۹]- (ابوزهرة، د. ت،صص۹۷-۹۶). [۱۱۰]- (الدسوقی، ۱۴۰۶،ص۲۱). [۱۱۱]- (ابن القیم، ۱۳۵۷، ج۲، ص۱۹۷).