حقوق بشر در اسلام

فهرست کتاب

پایان

پایان

درس حقوق انسان در اسلام یک تحقیق بنیادین است که موضوع این رساله می‌باشد که چهار فصل است. که منظور از آن ابراز باروری و سودمندی اسلام در این موضوع است.

بنیان نهادن حقوق انسان در اسلام یک بنیانگذاری دینی است. که معیارهایی برای سرشت انسانی محض از آن خارج می‌شود، که آن را در لیست کرامت انسانی قرار می‌دهند.

این تحقیق به من این امکان را داد که اسلام را از قفس اتهام بیرون بیاورم. خواه این نسبت از طرف مسلمانانی باشد که می‌خواهند اسلام را از تمام ارزش‌های انسانی که به وسیله آن به بالاترین درجه ترقی می‌رسند، خلع کنند وخواه از طرف مسلمانانی باشد که برای توجیهه دیدگاه خود به مناقشه روی می‌آورند که اسلام از آن بیزار است.

موضوع کرامت انسانی از دیدگاه اسلام، قاعده اساسی برای حقوق انسان است که رنگ فراگیر و احترام را به این حقوق می‌بخشد، اصل تسامح و مدارایی که اسلام بیان کرده است بر تغییر و اختلاف میان بشردر جنس و رنگ و عقیده و مقام و ثروت و فقر تأکید می‌کند و از کرامت انسانی نمی‌کاهد و در نتیجه حقوق وی را ضایع نمی‌کند.

از دیدگاه اسلامی آزادی حق بنادین است. و با اسلوب علمی در ساختاری گذاشته شده است که اصالت اسلام را در بیان این حق آشکار می‌کند. حقوقی که ارزش‌های انسانی و اصول تشریعی بر آن مترتب می‌شود. و آن آزادی درونی (ذاتی) است که متعلق به اراده و اختیار است. و آزادی بیرونی که متعلق به بعد جمعی بودن انسان است که به آزادی‌های عمومی معروف است که در این اسلام از کرامت انسانی توسط خداوند و جانشینی وی در روی زمین سرچشمه می‌گیرد. تا آزادی کامل برای بهره برداری از هستی داشته باشد و بتواند آن را طبق روش جانشینی که عبادت و سیادت می‌باشد، تسخیر و بهره برداری کند. در خلال این تحقیق روشن شد که ارتباط محکمی میان رشد و حقوق انسان‌ها وجود دارد. چون رشد از دیدگاه اسلامی با بعد مادی و معنوی آن در اصل خوشبخت کردن و تکریم انسان است. و این امر در عصر حاضر جز با اجرای اصل ضمانت و تعهد اتمام نمی‌شود. و این امر بر دولت واجب است که برای رسیدن به این هدف همکاری کند.

حقوق انسان در چارچوب قرارداد اسلامی و به دور از هر گونه توجیه و اسقاط می‌باشد. توجیهاتی که اسلام را از دعاوی که در این مورد مبالغه می‌کند، خارج می‌کنند.

مسیری که در این تحقیق پیموده‌ایم. همان اصل و بنیان گذاردن است که بنابر التزام من به این هدف، تعلیم را از نصوص دینی اصلی گرفته ام که بر طبق مقاصد بزرگ اسلام و کلیات اساسی آن و بر حسب آنچه که کلمات به من اجازه می‌دادند و عقل مرا یاری می‌داده است، به پایان رسانده‌ام.

عمیق کردن دقت حقوق انسان و ریشه گیری آن در خلال بنای آن بر کرامت انسانی، بر طبق عقیده اسلامی در این عصر امری ضروری است. عصری که در آن مدام به حقوق انسان بی‌حرمتی می‌شود.

تکیه کردن به اسلام در زمینه حقوق انسان ضمانتی را برای این حقوق تشکیل می‌دهد و دعوت به ترکیب و ساخت مشروع حقوق انسان محسوب می‌شود.

و این حقوق تا جایی که لازم است باید به طور فراگیری چاپ بشوند و رنگ جهانی به خود بگیرند. چون این حقوق برای انسان به مجرد انسان بودنش، جدای از ویژگی‌هایش گذاشته شده است. مثلاً مساوات همان اصل اساسی منظم کننده حقوق انسان است. بنابراین نباید که خصوصی کردن را بنابر امتیاز امت‌ها از همدیگر اهمال کنیم.

آنچه که قابل ملاحظه است این است که، جامعه‌های عربی و اسلامی ما، نیازمند نشر فرهنگ حقوق انسان است. و به اعتقاد من این امر جز با تدریس آن در مدارس و سازمان‌ها و دانشگاه‌ها امکانپذیر نیست. تا کودکان بر اساس آن ترببیت شوند و در بافت اجتماعی ما نفوذ کنند.

بنای حقوق انسان بر اصول بزرگی است که اسلام ما را با آن مواجه کرده است و ما را واداشته است که در مقابل دو معیاری بودن سر خم نکنیم همان چیزی که دولت‌های قدرتمند در روابطشان بر آن تکیه می‌کنند همان کشورهایی که توسعه یافته نام دارند.

این دیدگاه اسلام در مورد انسان است که وی را با تکریم خداوندی گرامی داشته است، و این روش فراگیر اسلام در بیان حقوق انسان برای همه است. تا از اصول ارزشمند آن و دعوت همیشگی و شایسته به تمام مکان‌ها و زمان‌ها اشاره کرده باشد.

﴿ وَٱللَّهُ يَقُولُ ٱلۡحَقَّ وَهُوَ يَهۡدِي ٱلسَّبِيلَ ٤ $$[الأحزاب: ۴]. «و خداوند سخن حقّ مى‏گوید. و او [به‏] راه [راست‏] رهنمون مى‏شود».

وصلی الله وسلم علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.