پیشگفتار
پیش از شروع بحث و بررسی دربارۀ زنان پرورشیافته در مکتب نبوت، که اسلام آنان را به عنوان زنان نامور و راهنمای الگوی بشریت قرار داده، ناگزیریم که اشارهای داشته باشیم به وضعیت زن در قرون پیشین؛ تا از آن، تحولاتی تاریخی را که بر زن در طول سالیان پی در پی گذشته، روشن سازیم. این که چگونه انسان کوتاه فکر کوشید، برای زن راهی را ترسیم نماید تا در آن گام بردارد و از روش او پیروی کند و نتیجۀ آن همه کوششهای مهمل چه بوده که حقوق زن را تباه کرده و او را چونان انسان سردرگمی قرار داده است که نمیداند راه حل چیست؟ چون در برابرش از خط سیر تاریخی پیش از اسلام، جز راههایی که با قید و بندهای ستم و گمراهی محاصره شده بود، وجود نداشت.
و اسلام چگونه آمد و چرا تنها راه حلی بود که او را از بیابان گمراهی نجات داد؟ چگونه اسلام با نظم ساختاری و الهیاش تنها راه حلی بود که برای زن، مسیری مشخص و روشی صحیح ترسیم کرد.
اسلام نقش زن را در زندگی مشخص کرد و گسترۀ مسؤولیتها و تکالیف زن را در جامعه معین کرد.
اسلام به زن حقوق و جایگاه والایی را اعطا کرد که هرگز مانند آن در هیچیک از امتها و ملتهای دیگر سابقه نداشته است.
اکنون به بررسی وضعیت زن در میان ملتهای دیگر میپردازیم تا از هرگذر آن، زنان مسلمان دریابند که نعمت اسلام چه جایگاهی والا وشان و منزلتی رفیع را به آنان هدیه داد و چه توهینها و ستمهایی را که از ساحت آنان دور ساخت. از قدیم گفتهاند: «چیزها با ضدشان شناخته میشوند».