زنان پیرامون پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و نقد و بررسی ادعای خاورشناسان

فهرست کتاب

در دین مسیح:

در دین مسیح:

در اناجیل اربعه، تصریحی بر منع تعدد زوجات وارد نشده است، بلکه از برخی رسائل پولس، دریافت می‌شود که تعدد زوجات در آن عهد جایز بوده، آنجا که می‌گوید: «بر اسقف واجب است که تنها یک همسر داشته باشد» [۲۶۲]. این اجبار که اسقف تنها باید با یک زن ازدواج کند، خود دلیلی بر جواز تعدد همسر برای غیر مسیحیان است.

از نظر تاریخی ثابت شده که مسیحیان پیشین با بیشتر از یک زن ازدواج می‌کردند و دربارۀ آبای کلیسای قدیم آمده که همسر بسیار داشتند.

عقاد در کتاب زن در قرآن، چنین آورده است: وسترمارک، تاریخ‌نگار مورد اعتماد، دربارۀ پیشینۀ تعدد زوجات می‌نویسد: «تعدد زوجات به اعتراف خود کلیسا تا قرن هفدهم باقی بود و همچنان تکرار می‌شد، به حدی که کلیسا و دولت از احصای آن عاجز مانده بودند.

معروف است که مارتین لوتر، رهبر مسیحیان [معترض] نخستین کسی بود که به نیکوبودن نظام تعدد زوجات اعتراف کرد، دلیل او کاهنانی بودند که از ازدواج کراهت داشتند، ولی هنگامی که از لباس رهبانیت بیرون می‌آمدند، با راهبه‌ای ازدواج می‌کردند. تمام این‌ها برای این بود که هدف او طرح قرائتی جدید از مسیحیت بود، تا جایی که او در مناسبت‌های مختلف دربارۀ تعدد زوجات بی‌هیچ اعتراضی سخن می‌گفت.

همچنین مسیحیت معاصر، به تعدد زوجات در آفریقا برای سیاه‌پوستان مسیحی بدون هیچ حد و اندازه‌ای اعتراف می‌کند.

دکتر مصطفی سباعی/در کتاب «المرأة بین الفقه والقانون» می‌نویسد: «مسیحیان در آفریقا تعدد زوجات را وسیله‌ای برای رواج و تبلیغ دین مسیح ÷می‌دانند؛ زیرا گروه‌های تبلیغی خودشان را در برابر این واقعیت اجتماعی دیدند که عبارت بود، از تعدد زوجات نزد آفریقایی‌های بت‌پرست. آنان مشاهده کردند اگر مانع تعدد زوجات آن‌ها بشوند، این دسته از آفریقائی‌ها به دین مسیحیت نمی‌گروند، لذا دربارۀ تعدد زوجات بدون حد و حساب در مورد آفریقائی‌های مسیحی با مسامحه و گذشت برخورد کردند» [۲۶۳].

وی در همان کتاب می‌نویسد: «غرب مسیحی خود را در برابر افزایش شمار زنان نسبت به مردان – به ویژه پس از دو جنگ جهانی – به عنوان چالشی اجتماعی یافتند که همچنان در یافتن راه حلی مناسب برای آن درمانده بودند، لذا یکی از راه‌حل‌ها را جواز تعدد زوجات دانستند.

در سال ۱٩۴۸ م کنفرانس جوانان در شهر مونیخ آلمان تشکیل شد و دربارۀ مشکل شمار نفوس زنان در آلمان که به شدت رو به افزایش بود و این که شمار آن‌ها پس از جنگ نسبت به مردان بیشتر شده بود، بحث کردند و راه‌حل‌های مختلفی برای این چالش ارائه گردید و در نتیجه قرار شد به توصیه کنفرانس، انجمنی تشکیل گردد تا به مطالعۀ جواز تعدد زوجات برای حل این مشکل بپردازند.

اندیشمندان غربی به نظام تعدد زوجات تمایل پیدا کردند و گفتند: این امر برای نجات جامعه و نیز برای این که به هر زنی امکان مادرشدن دهند که حق قانونی او است، جایز است.

گوستاولوبون در کتاب «حضارة العرب» می‌نویسد: «خاستگاه نظام تعدد زوجات در شرق نظام پاکیزه‌ای است که مساوات اخلاقی را در میان امت‌هایی که به این نظام پای بندند، پدید می‌آورد و بر تقویت بنیان خانواده و ارتباط بیشتر اعضای آن می‌افزاید و به زن احترام و سعادتی را می‌دهد که هیچکدام آن‌ها در اروپا دیده نمی‌شود».

عقاد در کتاب «المرأة فی القرآن» نظرات گروهی از فلاسفه اروپائی را دربارۀ تعدد زوجات از دکتر لیبون نقل کرده که گفته است: قوانین اروپایی به زودی تعدد زوجات را جایز خواهند کرد و از اهرنفیل، نیز نقل کرده است: تعدد زوجات برای پاسداری از پایدارماندن نسل آینده ضروری است [۲۶۴].

اما در اجتماع جاهلی، پیش از اسلام هیچ قید و بندی برای تعدد زوجات نبود. ابوداود /در سنن خویش از حارث بن قیس سروایت کرده است، که گفت: زمانی که اسلام آوردم هشت زن داشتم و این مسأله را برای رسول خدا، بیان کردم، فرمود: «از میان آن‌ها چهار زن را انتخاب کن» [۲۶۵]. ترمذی /از عبدالله بن عمر بروایت کرده است که غیلان بن سلمه ثقفی ساسلام آورد در حالی که ده زن در جاهلیت داشت که همگی با او مسلمان شدند و پیامبر جاو را مخیر فرمودند که تنها چهار زن را انتخاب کند» [۲۶۶].

همانگونه که پیشتر بیان شد، نظام تعدد زوجات تنها منحصر به دین اسلام نیست – آنگونه که خاورشناسان و پیروان غربزدۀ آن‌ها که دشمنان اسلام هستند، چنین اعتراف کرده‌اند – بلکه پیش از ظهور اسلام در میان ملل بی‌شمار و شرایع آسمانی که پیش از اسلام آمده است جاری بود و عرب هم در جاهلیت به امر تعدد زوجات پای بند بود. خداوند در کتاب گرامی‌اش به درستی فرموده است:

﴿أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَتَكُونَ لَهُمۡ قُلُوبٞ يَعۡقِلُونَ بِهَآ أَوۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَاۖ فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ٤٦[الحج: ۴۶].

«آیا این کافران در روی زمین به سر نمی‌برند؟ تا دل‌هاشان بینش و هوش یابد (و گوش‌شان به حقیقت شنوا گردد) که این کافران را چشم سر گرچه کور نیست، لیکن چشم باطن و دیدۀ دل‌ها کور است».

[۲۶۲] رسالة پولس اول تیموناس نقل از کتاب تعدد زوجات، شیخ عبدالله ناصح علون /، ص ۱۶. [۲۶۳] المرأة بین الفقه والقانون، ص ٧۴. [۲۶۴] المرأة فی القرآن، عقاد، ص ۸۲. [۲۶۵] ابوداود /در طلاق، باب کسی که اسلام بیاورد و بیشتر از چهار زن داشته باشد، شماره / ۲۲۴۲ /. [۲۶۶] ترمذی /در نکاح، باب آنچه دربارۀ مرد مسلمان که ده زن داشت آورده، شماره / ۱۱۲۸ /.