بیعتکننده زیر درخت
او ربیع دختر معوذ، بن حارث بن رفاعه بن حارث بن سواء بن مالک بن غنم بن مالک انصاری نجاری و مادرش ام یزید دختر قیس بن زعواء بن حرام ابن جندب بن عامر بن عدی بن نجار است.
ربیع ل از جمله زنانی بود، که درستی ایمان و عقیده استوارش را میتوان در بیعت او، همراه با دیگران زیر درخت، با رسول خدا جدید، که مایه عبرت و حیرت است. بیعتی که بیعت رضوان نامیده شده و توانست، رضای الهی را کسب کند. خداوند در کتابش فرمود: ﴿لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا١٨ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةٗ يَأۡخُذُونَهَاۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا١٩﴾[الفتح: ۱۸-۱٩]. «خداوند از مؤمنانی که زیر درخت (معهود حدیبیه) با تو بیعت کردند به حقیقت راضی گشت و از وفا و خلوص قلبی آنها آگاه بود که وقار و اطمینان کامل بر آنها نازل فرمود و آنان را به فتحی نزدیک پاداش داد و به غنیمت فراوان که از خیبریان خواهند گرفت موفق داشت و خداوند مقتدر و داناست».
ربیع دختر معوذ لاز زنان صحابی جلیلی بود که اسلام آنها را تربیت کرد و آنان در گسترش اسلام، مشارکت کردند، با انجام تکالیف خود به ساختن و پیریزی جامعۀ اسلامی یاری رساندند. او در راه خدا با رعایت حدودی که اسلام جاری گردانده بود، جنگید و با رسول خدا جبیعت کرد. ربیع لاز پیامبر جحدیث روایت میکرد و زنی آگاه به مسائل شرعی بود.
مسلمانان به او احترام میگذاشتند و بزرگان صحابه دربارۀ امور دین از او پرسش میکردند. ربیع لاز کسانی بود که گاه بعضی مسائل دربارۀ رسول خدا جتوصیف میکرد. از ابن عبیده بن محمد بن عمار بن یاسرشنقل شده است، که گفت: به ربیع گفتم: برای من رسول خدا جرا توصیف کن.
ربیع لگفت: «ای پسرم اگر او را میدیدی، انگار که طلوع خورشید را دیدهای» [۲۱۳].
او همچنین برای ما وضوی پیامبر جرا توصیف میکند، که ابوداود /در سنن خود، از قول ربیع لآورده است که گفت: «رسول خدا جبا ما سخن گفت و فرمود: «برایم آب بریز تا وضو سازم. از وضوی رسول خدا جبه یادش آمد و در این باره گفت: «دو دست را سه بار شست و ادامه حدیث» [۲۱۴].
همچنین از او نقل شده است، که گفت: هنگامی که من به خانۀ بخت رفتم، رسول خدا جبه خانهام وارد شد و بر فراش من نشست، پس زنان را گفت: که دف بزنند و بر کشتهشدن پدرانشان در روز جنگ بدر، گریه و زاری کنند. در این هنگام ربیع لافزود: یکی از آن زنان گفت: و در میان ما پیامبری است که آنچه فردا اتفاق میافتد، میداند. در این هنگام رسول خدا جبه او گفت: «این سخن را رها ساز و بگو آنچه را که میگفتی» [۲۱۵].
ربیع لبا ایاس بن بکیر از قبیلۀ بنی لیث ازدواج کرد و برای او محمد بن ایاس را به دنیا آورد. روزی میان او و ایاس، گفتاری رد و بدل شد، که ربیع لدانست زندگی با او سخت خواهد بود، پس به شوهرش گفت: مرا رها کن! همه چیز من برای تو.
مرد به او گفت: هرچه بخواهی انجام میدهم.
[ربیع ل]گفت: هرچه داشتم جز پسرم به او دادم، اما با من بگومگو کرد و به عثمان سمطلب را گفت: و او هم به من چنین گفت: آنچه شرط کرده بودی به او بده [۲۱۶].
ربیع لدر جنگها و پیکارهای مسلمانان شرکت میجست و به مسلمانان آب میرساند و به آنها خدمت میکرد و کشتهشدگان و مجروحان را به مدینه باز میگرداند و تمام همت خود را صرف شجاعان مسلمان در میدان جنگ کرد و از هرآنچه که میتوانست که سبب نیروبخشی به آنها شود دریغ نداشت و هرگاه اقتضا میکرد، که باید در جنگ مشارکت کند، به سوارکاری شجاع بدل میشد، که به سمت دشمنان خدا تیراندازی میکرد و در رویارویی با آنها مکرشان را به خودشان بازمیگرداند [۲۱٧].
ربیع لکه رحمت خدا بر او باد، در سال ۴۵ هجری در ایام خلافت معاویه سپس از آن که زندگیش سرمشق نیکی، تقوا، علم و جهاد در راه خدا برای زنان مسلمان شد، از دنیا رفت.
[۲۱۳] الإصابة فی تمییز الصحابة، (۸ / ۸۰). [۲۱۴] ابوداود، (۱ / ٩۰)؛ الإصابة، (۸ / ٧٩). [۲۱۵] بخاری در نکاح، باب زدن دایره در نکاح و ولیمه، (۶ / ۱۳٧)، ابوداود در ادب، باب نهی از غناء به شماره / ۴٩۲۲ / و ترمذی در نکاح باب آنچه آمده در اعلان ازدواج به شماره / ۱۰٩۰ /. [۲۱۶] اصابة، (۸ / ۸۰). [۲۱٧] حدیث شرکت او در جهاد را بخاری /آورده است و آن را عسقلانی در اصابة ذکر کرده است، (۸ / ۸۰).