زنان پیرامون پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و نقد و بررسی ادعای خاورشناسان

فهرست کتاب

حملۀ احمقانه سازمان ملل به اسلام

حملۀ احمقانه سازمان ملل به اسلام

برای این که زن و مرد مسلمان معاصر، عمق تهمت و دروغ و تعصب کینه‌توزانه و پست ناشی از تفکر صلیبی و صهیونیستی را دریابند، بر آن شدیم که بحث خود را دربارۀ تهمت‌های خاورشناسان به وسیلۀ نمونه‌هایی از تهمت‌های دروغ آن‌ها به پایان برسانیم که این افتراها از طرف بزرگترین سازمان رسمی غرب صادر شده است؛ یعنی سازمان ملل متحد. غربی که در آنجا زن با سخترین و فاسق‌ترین زندگی در طول تاریخ خود مواجه بوده است.

گزارش منتشرشده از طرف سازمان ملل، چنین بیان می‌دارد:

«... زن شرقی همیشه در محرومیت بوده است و فاصله و اختلاف بسیاری میان او و مردان می‌باشد و خاستگاه این محرومیت به دین اسلام و مانع‌شدن آن در راه آگاهی و قیام زن و برابری او با مرد، برمی‌گردد» [۳۰۸].

ما دلیلی جز کینه نسبت به شریعت اسلام که مصدر عزت و کرامت زن مسلمان است، در مورد تهمت‌های خاورشناسان و مبلغان مسیحی نمی‌یابیم. و دلیل ما دربارۀ این مسأله این است که خاورشناسان از عنصر تطبیق و مقایسه خود را به نادانی می‌زنند: با این که بنا به قول محمد عبدالله سمان، مقایسه، عنصر جوهری در حوزه پژوهش علمی است و جای بحث علمی دارد [۳۰٩].

این‌ها کسانی هستند که بر تهمت‌های جاهلانۀ خود عملاً پافشاری دارند، و از سر قصد، از مقایسه بین زن در جاهلیت قبل از اسلام و وضع زن بعد از اسلام، خود را به غفلت می‌زنند – که در اول کتاب به آن اشاره کردیم – بلکه از مقایسه میان وضع زن تحت لوای اسلام و وضعیت او در جاهلیت مدرن، نیز خود را به غفلت می‌زنند، و این که در کشورهای غرب واقعاً زن چگونه زندگی می‌کند – با این که برای هر صاحب خردی این مسئله ملموس و قابل مشاهده است – که زنان آنجا چه بد زندگی دارند، زن در آنجا وجودی است که مورد ظلم واقع شده و خوار گشته و به ابتذال و پستی کشیده شده است، برخلاف پندار آن‌ها و فریادهایشان نسبت به آزادی و مساوات!! و این وضع چگونه مساوات است؟!! این مساوات پستی و تحقیر و انحطاط است، این مساواتی است که آن‌ها به زن داده‌اند، تا به جاروکردن خیابان‌ها و حمل بار مسافران بپردازد.

و آیا این آزادی است که دربارۀ آن با افتخار سخنرانی می‌کنند؟!! و میزان آن چقدر است؟ نتیجه این‌ها چه می‌باشد؟؟

زن غربی از هر قیدی با نام آزادی و کرامت زن رها شده و به پست‌ترین صورتی تنزل کرده است. تا حدی که زن کالایی بی‌ارزش برای مردان بدکار و فاسد شده و کار به جایی رسیده که در بسیاری از شهرها مانند دیگر کالاهای تجاری به معرض فروش گذاشته شود!!.

استاد احمد محمد جمال می‌گوید: «... این آزادی موهوم و مساواتی خیالی است که به زن امروز داده شده تا سببی به خاطر کناره‌گیری مرد از او و بی‌توجهی نسبت به حق او و مرگ وجدانی مرد در برابر حرمت و کرامت زن می‌باشد [۳۱۰]!.

کذب این آزادی و مساوات ظالمانه هنگامی آشکار می‌شود که – معروف‌ترین نمونه فریب‌خوردن - «مارلین مونر» قبل از خودکشی با نصیحت به دختران جوان می‌نویسد: «... از این بزرگی دروغین بپرهیزید – از این زرق و برق‌هایی که تو را فریب می‌دهد دوری کن. من بدبخترین زن روی زمین هستم، توانایی ندارم که مادر باشم... من زنی هستم که خانه و زندگی خانوادگی را بر هر چیز ترجیح می‌دهم – سعادت واقعی زن، زندگی خانوادگی با شرافت و پاک است، این زندگی خانوادگی رمز سعادت زن و حتی بشریت است» [۳۱۱].

و به خاطر این آزادی موهوم و مساوات خیالی که به زن داده شد، در شب تاجگذاری ملکه زیبایی در انگلستان، جنبش آزادی زن، طالب از بین‌بردن جهانی شد که مردان ساخته‌اند، و بیش از سیصد زن شعاری را حمل می‌کردند که بر روی آن نوشته بود: «ما به بازار گوشت بشری اعتراض داریم، زن بازیچه‌ای در دست مردان گشته است...» [۳۱۲].

این آزادی و مساوات مغرضان، در کنفرانس پژوهش آمریکایی در لوس آنجلس به شکل رسوایی اخلاقی وحشتناکی آشکار شد که ده هزار دختر جوان در کالیفرنیا به تنهایی دارای بچه‌های نامشروع هستند و تازه این تعداد دخترانی که در ایالت‌های دیگر آمریکا زایمان این چنینی داشته‌اند بالغ بر (۲۰۰ هزار دختر جوان) است، در یک مدرسه راهنمایی به تنهایی حدود (۲۵۰) دانش‌آموز دختر علائم حاملگی داشته‌اند [۳۱۳].

آشکارا دشمنی موهوم تمدن غرب – را در فریاد یکی از استوانه‌های بزرگ آن می‌بینیم که می‌گوید: «... ما با مشکلاتی مواجه هستیم که به حل سریع آن نیازمندیم، اکنون با این که ما در مداوای امراضی چون اسهال کودکان و سل و دیفتری و تب و تیفوئید وغیره که باعث مرگ می‌شود، راه‌حل‌ها پیدا می‌کنیم ولی اکنون جای این‌ها را امراض عصبی و مسائل روانی گرفته است...» [۳۱۴].

این انحراف خطرناک از فطرتی که خداوند در ذات مردم گذاشته نتایجی را به دنبال خواهد داشت که عبارتند از:

- یک میلیون طفل که هر ساله از زنا زائیده می‌شود.

- وضعیت حدود یک میلیون سقط جنین در آمریکا.

- انتشار امراض آمیزشی و سوزاک و شانکر و ایذر.

- افزایش نسبت خیانت‌های زناشویی و گرفتن معشوقه‌ها.

- ازدیاد مسایلی چون خودکشی نزد دختران و پسران جوان.

- افزایش حالات نادر جنسی خطرناک.

- آشفتگی زندگی خانوادگی و اختلاف و افتراق میان زن و شوهر که منجر به آوارگی و بدبختی آن‌ها می‌شود تا جایی که مایه جنگ و نزاع علیه خود و خانواده و سرزمین‌شان می‌شوند.

- پشیمانی زن غربی از کارکردن زنان در خارج خانه.

- اشتیاق زنان غربی برای زندگی در ممالک اسلامی که در آن مناطق به مساوات می‌رسند.

آری، این‌ها از نتایج دوری از فطرتی که خداوند برای آن‌ها آفریده است، می‌باشد که خداوند می‌فرماید: ﴿فَأَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَيۡهَاۚ لَا تَبۡدِيلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ[الروم: ۳۰]. «پس تو ای رسول مستقیم رو به جانب آئین پاک اسلام آور و پیوسته از طریق دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد و این است آئین استوار حق».

و متأسفانه ما بسیاری از زنان را می‌بینیم که فریب این تهاجمات احمقانه و پرمکر را خورده‌اند، و در این گمراهی و سرگردانی سیر می‌کنند و آنچه را که برای زنان غربی روی داده، بی‌توجه گشته‌اند و شروع کرده‌اند به طلب برابری برای مسلمان شرقی، با این که مراد از آن شعارهای دروغین و مغرضانه را به خوبی می‌دانند.

در قدیم ضرب المثلی بود که «آن کسی که افراد با تجربه را بیازماید، عقلش ویران شده است» اگر عقل دچار تباهی نشده باشد، هرگز زن عزت و کرامتش را در سایۀ اسلام رها نمی‌کند.

خداوند سبحان وتعالی در کتاب ارزشمند قرآن می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ[النساء: ۱]. «ای مردم، بترسید از پروردگار خود آن خدایی که همه شما را از یک تن آفرید».

همینطور می‌فرماید: ﴿فَٱسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ[آل عمران: ۱٩۵]. «پس خدا دعاهایشان را اجابت کرد که البته خداوند عمل هیچکس را مرد و زن را بی‌مزد نگذارد».

و خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ١٣[الحجرات: ۱۳]. «ای مردم ما همۀ شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید بزرگوارترین شما نزد خدا با تقواترین مردمند و خدا (بر نیک و بد مردم) کاملاً آگاه است».

خداوند سبحان و تعالی برای زن مقامی مانند مردان در ارزش انسانیت، به طور مساوی قرار داده است که ﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡو این معلم بشریت و رسول کریمش است که به زن ارزش می‌دهد و دربارۀ تکریم او می‌فرماید: «زنان نیمۀ دیگر مردان هستند» [۳۱۵].

و می‌فرماید: «بهترین شما کسی است که برای خانواده‌اش خیر بخواهد و من هم برای خانواده‌ام خیر می‌خواهم» [۳۱۶].

و رسول خدا جبرای مسلمانان وعظ می‌نمود و به آن‌ها می‌فرمود: «شما را به نیک‌رفتاری با زنان توصیه می‌کنم» [۳۱٧].

و مردی نزد رسول خدا جآمد و گفت: با چه کسی از مردم بیشتر از همه باید خوش‌رفتار کرد؟ فرمود: مادرت. گفت: در مرتبه بعد با چه کسی؟ فرمود: مادرت. مرد گفت: بعد از آن با چه کسی؟ فرمود: مادرت. مرد گفت: پس از مادرم با چه کسی؟ فرمود: پدرت [۳۱۸]. و حضرت جبه کسانی که دخترانی داشته باشند و به آن‌ها نیکی کنند بشارت بهشت دادند و فرمود: «کسی که سه دختر یا سه خواهر یا دو دختر یا دو خواهر دارد، باید به بهترین وجهی با آن‌ها رفتار کند و اگر از خدا بترسد، اهل بهشت می‌شود» [۳۱٩].

و می‌فرمود: «کسی که دختری داشته باشد، و او را زنده بگور نسازد و خوار نکند و پسرانش را بر او ترجیح ندهد، خداوند او را داخل بهشت می‌کند» [۳۲۰].

و حضرت جدر انتسابش به زن افتخار می‌کرد و می‌فرمود:

«من پسر عاتکه‌ها از سلیم هستم» و به زن به عنوان بهترین متاع حیات دنیوی می‌نگریست می‌فرمود: «بهترین متاع دنیا همسر خوب است، هرگاه به او بنگری تو را شاد می‌سازد و اگر از او دور شوی، از تو محافظت می‌کند».

این جایگاه اسلام دربارۀ زن است. مادر و همسر و دختر بزرگ یا کوچک. بعد از این ارزش دیگر چه تکریمی می‌توان به زن کرد؟

آیا از این کرامت – در تمدن موهوم جدید – به زن اروپایی و آمریکایی چیزی رسیده است؟ آیا این سازمان ظالم و گمراه می‌تواند سعادت واقعی زن را به او بدهد؟ اگر کسی به نوشته‌هایی که دربارۀ زنان و مردان که اسلام آورده‌اند، مراجعه کند، کاملاً می‌فهمد که انگیزه‌های اصلی اسلام‌آوردن‌شان تکریم انسانی و آرامش است که در نظام‌های دیگر نیافته‌اند.

[۳۰۸] نقل از مجله ازهر، جلد پنجم، مجلد ٩، ص ۴۲۸ / ۴۲٩. [۳۰٩] بنگرید به کتاب تهمت‌های یونسکو بر اسلام، استاد محمد عبدالله سمان، ص ۳۸. [۳۱۰] بنگرید به کتاب «مفتریات علی الاسلام»، استاد احمد جمال. [۳۱۱] نقل از کتاب المرأة بین الفقه و القانون، ص ۳۱۵. [۳۱۲] به نقل از کتاب تهمت‌های به اسلام، ص ٩۱. [۳۱۳] همان منبع. [۳۱۴] به نقل از کتاب انسان موجود ناشناخته، (الکسیس کارل). [۳۱۵] ابوداود، شماره ۲۳۶، ترمذی ۱۱۳، این حدیث حسن است. [۳۱۶] ترمذی ۳۸٩۲، ص ۲٩۲، و اسناد این حدیث صحیح است. [۳۱٧] بخاری در ادب، (٧ / ٧۸)، مسلم شماره ۱۴۶۸ در رضاع باب وصیت دربارۀ زنان. [۳۱۸] بخاری در ادب باب من احق الناس بحسن الصحبة، (٧ / ۶٩) و مسلم در نیکی به والدین به شماره ۲۵۴۸. [۳۱٩] ابوداود در ادب شماره ۵۱۴٧ و ترمذی در نیکی وصلة به شماره ۱٩۱۳ و بخاری و مسلم همانطور آورده‌اند. [۳۲۰] ابوداود در ادب شماره ۵۱۴۶ و ضد آن به دست نیامده و دیگر رجال حدیث مطمئن هستند.