پیامبران پیشین و تعدد زوجات
پیش از این بیان کردیم که تعدد همسران، در میان جوامع انسانی و اعراب پیش از اسلام به طور عام شایع بوده است و اکنون سخن را به بحث دربارۀ انبیاء بنی اسرائیل÷اختصاص میدهیم؛ زیرا اکنون بزرگترین خردهگیران بر مسأله تعدد زوجات پیامبر جبر تعدد همسران رسول ج، مشرکان یهودی و مسیحیاند.
۱- تعدد زوجات ابراهیم ÷شیخ الانبیاء
ابراهیم ÷سه زن بنابر آنچه در تورات و انجیل آمده، داشته است.
الف- هاجرعلیها السلام: او مادر اسماعیل ÷است. در عهد قدیم از سفر تکوین اصحاح شانزدهم چنین تصریح شده است: «هنگامی که هاجر‘برای ابراهیم ÷پسری به دنیا آورد نام پسری را که هاجر‘برای او به دنیا آورده بود، اسماعیل ÷گذاشت» [۲٧۱].
ب- ساره‘: او مادر اسحاق ÷است، در سفر تکوین اصحاح هفده در این باره آمده است: «خداوند به ابراهیم ÷فرمود: سارا زن توست؛ او را سارا مخوان؛ بلکه او را ساره صدا بزن. او پسری به دنیا خواهد آورد و او را اسحاق بخوان» [۲٧۲].
ج- قطورة: او مادر زمران، بقشان، مدان، مدیان، شباق و شوحان است. در سفر تکوین اصحاح بیست و پنج آمده است: «ابراهیم ÷باز گشت و زنی به نام (قطورة) اختیار کرد و او برایش این فرزندان را آورد: زمران و بقشان و مدان و مدیان و بشباق و شوحان» [۲٧۳].
۲- تعدد زوجات یعقوب ÷
یعقوب ÷این چهار زن را داشت:
الف- لیئة: او برای یعقوب ÷پنج پسر و دختر آورد که عبارتند از: رأوبین و شمعون و لاوبی و یهوذا [۲٧۴]و زبولون و دینة.
ب- راحیل: او برای یعقوب ÷دو پسر آورد: دانا و یوسف ÷و در تورات چنین آمده است: «و راحیل خدا را یاد کرده و خدا سخن او را شنید و بر او رحمت فرستاد و راحیل آبستن شد و پسری به دنیا آورد و سپس گفت: خدایا ننگ را از او به دور کن و او نام فرزندش را یوسف ÷نهاد و گفت: خدایا پسری دیگر هم به من بده [۲٧۵]. و دانا نامی برای بنیامین دلسوز و یار یوسف ÷است).
ج- زلفة: او مادر جادا و أشیر است:
«و هنگامی که لیئة دید دیگر فرزندی به دنیا نمیآورد، زلفة را به عنوان کنیزی برای خود گرفت و او را به یعقوب بخشید که جادا و أشیر را برای یعقوب به دنیا آورد [۲٧۶].
د- بَلِهَة: او مادر نفتالی است. این زن، کنیز راحیل بود که آن را به یعقوب ÷شوهرش بخشید، همانطور که در تورات آمده است: (راحیل او را به یعقوب بخشید) بلهة کنیز راحیل بود هنگامی که با یعقوب ÷ازدواج کرد، حامله شد و برای یعقوب ÷پسری به دنیا آورد که نامش را نفتالی نهاد [۲٧٧].
۳- تعدد زوجات موسی ÷
موسی ÷سه زن داشت:
الف- صفورة: او یکی از دخترانی بود که موسی ÷در امر آب به آنها کمک کرده بود. او پس از ازدواجش با موسی ÷، برای او فرزندی زایید به نام جرشوم [۲٧۸].
ب- زن کوشیة: در سفر عدد، اصحاح دوازدهم آمده است: «و مریم و هارون با موسی به دلیل زن کوشیهایی که گرفته بود گفتگو کردند و موسی زنی کوشیه گرفته بود [۲٧٩].
ج- دختر القینی: در تورات آمده است که موسی ÷با یکی از دختران ازدواج کرده بود و در سفر قضاۀ چنین آمده است: «و پسران القینی از موسی حمایت کردند...» [۲۸۰].
۴- زنان داوود ÷
داود ÷نه زن داشت. از آنجا که در این مقام جای سخن دربارۀ همۀ آنها نیست، تنها به ذکر برخی بسنده میکنیم:
الف- میکال: او دختر شاوُل است. در تورات آمده که شاول خودش میکال دخترش را به زنی به داود داد [۲۸۱].
ب- ابیجال: او زن نابال بود زمانی که ابیجال وفات یافت، نزد آن زن فرستاد تا او را برای داود خواستگاری کنند. ابیجال هم فوراً پذیرفت و سوار الاغی شد در حالی که پنج دختر جوان همراه او بودند نزد داود پیامبر رفت و زن او شد [۲۸۲].
ج- أخنینو عم البرز عیلیة: در اصحاح ۲٧ آمده است: «و داود نزد أخیش در جبت به همراه دو زنش: اخینو عم البرز عیلیة و ابیجال زن نابال کرملیة اقامت کرد» [۲۸۳].
د- معکة دختر تلمای.
هـ- مجیت.
و- ابیطال.
ز- عجلة.
نام این زنان تمامی در سفر صموئیل دوم با این جملات آمده است: (و برای داود در حبرون پسرانی به دنیا آمد و نخستین فرزند او أمنون از اخنینو عم البرز عیلیة، و دومی کیلاب از ابیجال، سومی أبشالوم پسر معکه دختر تلمای، چهارمی ادونیا پسر مجیت، پنجمی شفطیا پسر ابیطال و ششمی بیژعام از عجلۀ اینها فرزندانی بودند که برای داود ÷در حبرون به دنیا آمدند [۲۸۴].
ح- و پس از آمدن داود ÷از حبرون او پادشاه بنی اسرائیل شد. شماری از کنیزان و زنان را از اورشلیم به همسری خویش گرفت، همانطور که در صموئیل دوم در اصحاح پنجم چنین آمده است: «و داود پس از آمدن از حبرون کنیزان و زنانی از اورشلیم گرفت که برای او پسرانی و دخترانی به دنیا آوردند. فرزندانی که برای داود در اورشلیم به دنیا آمدند عبارتند از: شموع و شوباب و ناثان و سلیمان و یجار و الیشوع و نافج و یافیع و الیشمع و البداع و الیفلط» [۲۸۵].
۵- زنان سلیمان ÷
پیامبر خدا سلیمان ÷آنگونه که در تورات تصریح شده است هفتصد زن داشت و سیصد تن کنیز و این نکته عین متنی است که در سفر ملوک اول از اصحاح یازده آمده است:
«... و برای سلیمان هفتصد بانو و سیصد کنیز بود...» [۲۸۶].
۶- تعدد زوجات در دین مسیح ÷
بر همگان روشن است که مسیح ÷بسیاری از قوانینی را که موسی ÷آورده بود تصدیق کرد و شریعت ناقص پیش از خود را تکمیل نمود، در انجیل متی آمده است: «گمان مبرید که من آمدهام تا مذهب با انبیاء را نقض کنم، من برای نقضکردن نیامدهام بلکه برای اکمال آمدهام» [۲۸٧].
از این کلام چنین استنباط میشود که مسیح ÷قانون پیشین تعدد زوجات را تأیید کرد و پذیرفت.
در اناجیل اربعه، به طور کلی متنی نیست که تعدد زوجات را حرام بشمرد؛ بلکه مفاد برخی از رسائل پولس، جایزبودن مسأله تعدد زوجات را میرساند.
از پولس، دربارۀ شرط اسقفشدن یا کاهنشدن و شماسۀ پرسیدند، او گفت: «برای اسقف شایسته است که بدون ترس و عار، تنها با یک زن ازدواج کند».
و همچنین این مسئله دربارۀ شماسۀ و کهنۀ هم صدق میکند.
و مفهوم ظاهری آن این است، که بر مردان دین، واجب است که به داشتن تنها یک زن قناعت کنند، زمانی که توانایی رهبانیت ندارند، اما غیر مردان روحانی با هر تعداد زنانی که بخواهند میتوانند ازدواج کنند و تعدد زوجات برای آنها حرام نیست.
از این عبارت فهمیده میشود که بسیاری از مسیحیان پیشین با بیش از یک زن هم ازدواج میکردند. مطلبی که در این باره میتوان اشاره کرد، این است که پادشاه فرانسه ناپلیون به آن استدلال کرد و برای بار دوم در حضور پاپ ازدواج کرد و پاپ هم بر او اعتراضی نکرد و در این باره نمونههای بسیاری است همانگونه که پیشتر دربارۀ قصۀ مارتین لوتر و دیگران به آن اشاره شد.
اکنون برای هر خردمندی روشن میگردد که همه پیامبران †حق چند همسرداشتن را برای خود روا میدانستند و این مسئله با واجبات و اهداف نبوی هیچ تعارضی نداشته است.
جای شگفتی بسیار دارد که خاورشناسان مغرض یهودی و مسیحی تنها ساحت مقدس پیامبر اسلام جرا به باد انتقاد و اتهام میگیرند و از متونی که در این باره در کتب خود و درباره پیامبران پیشین دارند، غفلت میکنند – با وجود آن که کتابهایشان دچار تحریف شده است.
خاتم الأنبیاء جمانند دیگر پیامبرانی که همسران متعدد داشتهاند، الگویی نیکو برای تمامی بشریت و در همه زمانها و مکانهاست، که چگونه با واقعیتهای زندگی اجتماعی رو به رو میشود و ضرورتهای فطرت انسانی را بدون هیچگونه افراط و تفریط میپذیرد.
اکنون به بحث دربارۀ حکمت تعدد همسران پیامبر جمیپردازیم و نظر خوانندۀ گرامی را به بحث کاملاً متفاوتی جلب میکنیم. این بحث با آنچه در ابتدای کتاب در شرح حال زنان پیامبر جکه میخواستیم نمونههای والا و الگوهای نیکویی از سیرۀ این زنان را نشان بدهیم، تفاوت دارد. ما در اینجا میخواهیم فلسفۀ این تعدد زوجات را نشان بدهیم، و فلسفه و حکمتی را که در پس هریک از این ازدواجها قرار داشت، بازگو کنیم؛ با این هدف به رد تهمتهای دشمنان اسلام بپردازیم.
[۲٧۱] کتاب مقدس، سفر تکوین، اصحاح ۱۶، فقره ۱۵. [۲٧۲] کتاب مقدس، سفر تکوین، اصحاح ۱٧، فقره ۱۵ – ۲۰. [۲٧۳] کتاب مقدس، سفر تکوین، اصحاح ۲۵، فقره ۱ – ۲. [۲٧۴] سفر تکوین، اصحاح ۲٩، فقره (۲۱ / ۲۵) و اصحاح ۳۰، فقره (۲۱). [۲٧۵] سفر تکوین، اصحاح ۳۰، فقره ۲۳ و ۲۴. [۲٧۶] سفر تکوین، اصحاح ۳۰، فقره (٩ / ۱۲). [۲٧٧] سفر تکوین، اصحاح ۳۰، فقره (۵ و ۸). [۲٧۸] سفر تکوین، اصحاح ۲، فقره (۲۱ و ۲۲). [۲٧٩] سفر عدد، اصحاح ۱۲، فقره (۱ و ۲). [۲۸۰] سفر قضاة، اصحاح اول، فقره (۱۶). [۲۸۱] صموئیل اول، اصحاح ۱۲، فقره (۲۸). [۲۸۲] صموئیل اول، اصحاح ۲۵، فقره (۳۸ و ۴۰). [۲۸۳] صموئیل اول، اصحاح ۲٧، فقره (۳ و ۴). [۲۸۴] صموئیل دوم، اصحاح ۳، فقره (۲ تا ۵). [۲۸۵] صموئیل دوم، اصحاح ۵، فقره (۳ – ۱۶). [۲۸۶] سفر ملوک اول، اصحاح ۱۱، فقره (۳ و ۴). [۲۸٧] انجیل متی، اصحاح ۵، فقره (۱٧ و ۱۸).