درسی فراموشنشدنی برای همۀ مادران و زنان در طول تاریخ
کردار نیک را هرچند اندک باشد، حقیر مشمار، و بدان که تو برای ایفای نقش خود به منظور اعتلابخشیدن به اسلام بزرگ و فداکاری و ایثار در این راه فرا خوانده شدهای و نباید حتی برای یک لحظه از خاطرت محو شود، که دشمنان اسلام علیه تو توطئهچینی میکنند. آنها میخواهند تو را از این مسئولیت مهم بازدارند و مانع کوشش تو در خدمت به دین و پیریزی جامعه اسلامی شوند.
تو را برحذر میدارم، از این که خودت را قانع سازی و وجدانت را توجیه کنی که ضعیف هستی و در بنای جامعه اسلامی نقشی نداری؛ این توجیهات همه از الهامات شیاطین جنی و بشری است.
در اینجا و در خاتمۀ بحث از سیرۀ زنان صحابی به پیرزنی سیاهپوست میرسیم که زندگی او هم درسی است بر مدار تاریخ برای مسلمانان، که او چگونه متواضعانه نهایت کوشش خود را برای رضای خدا به کار برد.
او زنی سیاهپوست بود، که به او «ام محجن میگفتند و در صحیح بخاری، به غیر این اسم، نام برده شده است و از اهالی مدینه بود [۲۲٩].
ام محجن لبانویی فقیر و با بنیهای ضعیف بود و رسول خدا جاو را سرپرستی میکرد. ایشان به همه مساکین کمک میکرد و از احوال آنها سرکشی مینمود و به آنها غذا میرساند... ای رهبران و سردمداران ملل! آیا با چنین اموری آشنا هستید؟...
ام محجن لمیدانست، که در برابر عقیده راستین خود و جامعه اسلامی وظیفهای دارد. او چه میتواند انجام دهد، حال آن که پیرزنی ضعیف است؟؟ ولی او هرگز از موضع خود عقب ننشست و فرصت نداد که ناامیدی به قلبش راه یابد؛ چون ناامیدی هرگز به قلبهای باایمان راه نمییابد.
بدین ترتیب او به راهنمایی ایمان و عقیده راستین خود به ایفای نقش پرداخت و مسؤولیت نظافت و پاکسازی مسجد و آب و جاروبکردن این مکان مقدس را بر عهده گرفت؛ خانهای که در اسلام اهمیت والایی دارد! خانهای که چونان دانشگاهی بود که دانشمندان و قهرمانان بسیاری از آن بیرون آمدند و مانند پارلمانی محسوب میشد، که پنج نوبت در روز، برای رایزنی و گفتگو میان افراد تشکیل میشد و در عین حال انجمنی بود، برای تربیت عملی و اساسی در ساختن امتها.
مسجد، در عهد رسول خدا جچنین نقشی مهمی داشت و در روزگار اصحابش نیز چنین بود؛ و شایسته است، که امروز و پس از این هم استوار و برپا باشد و چنین نقشهای مهمی را ایفا کند. به همین دلیل است که ام محجن لاز هیچ کوشش متواضعانه در پاکسازی و نظافت این مکان مقدس و استراتژیک دریغ نمیورزید، و تا جایی که میتوانست کار میکرد و هرگز پاکسازی و آب و جاروبکردن و آمادهساختن مسجد را برای رسول خدا، و یارانش که در آنجا گردهم میآمدند، امری ناچیز و کوچک نمیشمرد.
ام محجن لبه این امر اهتمام ورزید، تا زمانی که در عهد رسول خدا جوفات یافت. پیکر او را شبانه زنان صحابی برداشتند و چون پیامبر جخوابیده بود، از بیدارکردن ایشان خودداری کردند. سپس بر ام محجن لنماز خواندند و او را در بقیع الغرقد به خاک سپردند.
بامدادان رسول خدا جاو را نیافت و از اصحابش دربارۀ ام محجن لپرسید و آنها گفتند: ای رسول خدا! او را به خاک سپردیم، نزد شما آمدیم، ولی خوابیده بودید، نمیخواستیم شما را بیدار کنیم. فرمود: بروید. آن زنان هم همراه ایشان رفتند تا قبر ام محجن لرا به ایشان نشان دادند. سپس رسول خدا جایستاد و دیگران پشت سر ایشان صف بستند و بر ام محجن لنماز میت خواندند [۲۳۰].
از ابوهریره سنقل شده که او گفت: زنی سیاهپوست (یا پیرزنی) مسجد را اداره میکرد، رسول خدا جاو را نیافت، دربارۀ او جویا شد، گفتند: وفات یافت. فرمود: «برای چه مرا خبر ندادید؟» گفتند: میپنداشتیم که مرگ او برای شما اهمتی ندارد. فرمود: مرا به مدفن او ببرید. ایشان را راهنمایی کردند و پیامبر جبر او نماز خواند؛ سپس فرمود: این قبرها برای مردگان درونش تاریک است و خداوند به برکت نماز من، قبرهای آنها را نورانی خواهد کرد» [۲۳۱].
رحمت خدا بر ام محجن لکه زنی فقیر و ضعیف بود، ولی با این حال با تمام توانش در راه اسلام کار میکرد و همه مسلمانان در طول تاریخ باید از کردار او درس بگیرند. او هیچکاری را در راستای دینش، بیارزش نمیشمرد، به این دلیل، پس از مرگ ام محجن ل، حضرت رسول خدا جبر اصحابش خرده میگیرد که چرا ایشان را خبردار نکردهاند، تا مراسم تشییع پیکر او را برگزار کند و بلکه به این امر کفایت نفرمود و با شتاب به سوی قبر او رفتند، تا برایش نماز بخوانند و به واسطه نماز ایشان، قبرش نورانی گردد.
ای مادر... ای خواهر... آیا پس از این دانستی که در برابر دین و ملت تو چه چیزی برای تو پسندیدهتر است؟ پیش از این که در پاسخدادن، شتاب کنی با ما همراه شو، تا از طریق آشنایی با این زنان، واجباتی که بر گردن تو است را بدانی. لذا بیعت النساء را باید بشناسی.
[۲۲٩] اصابة، (۸ / ۱۸٧). [۲۳۰] اصابه، (۸ / ۱۸٧)؛ موطأ، (۱ / ۲۲٧)؛ نسائی، (۱ / ۶٩) حدیث مرسل است و معنای آن در حدیثی که به روایت بخاری و مسلم آمده است رسیده. [۲۳۱] بخاری /آن را در باب مساجد روایت کرده است، باب جاروکردن مسجد و پاککردن آلودگیها و کثافات و گرد و غبار، (۱ / ۱۱۸) و مسلم /در جنازه باب نماز سر قبر به شماره /٩۵۶/.