مقدمه
الحمد لله رب العالمين وصلى الله وبارك على محمد وعلى آل محمد.
از آن جاییکه نماز ارزش ویژة دارد، به یاری خدا در بارة آن مطالبی را به اختصار بیان کردهایم. با درآمدی بر نماز و تفسیر سورة فاتحه سخن را آغاز نمودهایم. تا هنگام شرح فلسفة نماز، بحثها فراوان و از هم گسسته نباشد.
میدانیم که انسان برای بندگی آفریده شده است:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾[الذاريات: ٥٦] [۱].
بندگی، یعنی فرمانبرداری بیچون و چرا از دین خداوند. دین الهی، مجموعه قانونهایی است که انسان را برای به کارگیری درست مظاهر رحمت خداوند در زمینة تزکیة نفس هدایت میکند؛ یعنی انسان از لحظة پانهادن به دوران آگاهی تا زمانیکه میمیرد، باید در زندگییش از پروردگارش بیچون و چرا فرمانبرداری نماید؛ چون برای این هدف آفریده شده است.
برای تزکیة نفس انسان در زمینههای گوناگون، همچون؛ ایجاد ارتباط با خداوند و چگونگی ارتباط با خود و همنوعان و نظامیکه حاکم است؛ و نعمتهای خداوند، تکلیفهایی بر او واجب شده است که با بهجاآوردن آنها تحقق هدف آفرینش، یعنی به تزکیة نفس میرسد.
برای خداوند: انسان مسؤول است همیشه با او در ارتباط باشد.
برای خود: مسؤولِ شناختنِ معروفها و منکرها، سپس تحقّقبخشیدن به معروفها در خود و دوریگزیدن از منکرهاست.
برای همنوع: از نزدیکترین کس، یعنی همسر – که زوج و مکمل اوست – شروع میشود؛ سپس به اصول (پدر و مادر) و فروع (فرزندان و خویشان و نزدیکان) آنگاه به دیگران (همة انسانهای کرة خاکی) – که به عبارتی از خویشان هستند – میرسد. در این زمینه نیز انسان مسؤول و موظّف است، آنچه در اختیار دارد؛ و دیگران بدان نیازمندند، به آنان برساند؛ و آنچه در اختیار دیگران است؛ و او بدان نیاز دارد، بر پایة قانون و ضابطههایی از آنان دریافت کند؛ و به معنای واقعی در اجتماع زندگی نماید. این نوع زندگی یعنی این که استعداد انسانها پس از قرارگرفتن در کانالهای ویژة خود باهم پیوسته و هماهنگ شوند؛ و وظیفة که بر دوش انسان است، با به کارگرفتنِ این استعدادها، تحقّق یابد.
برای دستگاه حاکم: اگر حاکم بنابر آن چه خداوند فرو فرستاده، فرمانروایی کند، انسان باید آن را بشنود و بپذیرد؛ و نسبت به (نقصها و خطاها) ناصح باشد. اما اگر حاکم بنابر آن چه خداوند فرو فرستاده، فرمان نراند، وظیفة دیگری دارد؛ یعنی باید زمینة براندازییش را فراهم کند؛ سپس در عمل نیز آن را بر اندازد؛ و به جای آن حکومتی خدایی برپا کند. به طبع این زمینهسازی زمان زیادی میبرد.
برای نعمتها: برای به دستآوردن و به کارگیری نعمتها، قانون و ضابطة وجود دارد که انسان مسؤول رعایت آنهاست.
آنچه گفته شد، خلاصة بندگی خدا است که بر دوش انسان گذاشته شده است.
[۱] «و جن و انس را نيافريدم مگر براى اين كه مرا عبادت كنند».