بررسی کلی نماز و تفسیر سوره فاتحه

فهرست کتاب

جمعه و جماعت

جمعه و جماعت

بندگی – تنها – هنگامی به شیوة کامل تحقق می‌یابد که گروهی با هم باشند؛ و چون نماز، رأس بندگی است، شریعت خداوندی، نمازگزاردن را با جماعت مشروع کرده. هنگامی‌که گروهی باهم به نماز می‌ایستند، گویی با زبان حال می‌گویند: ما در زمینة بندگی باهم هستیم؛ زیرا در به‌جاآوردن بزرگترین راه بندگی (نماز) باهم هستیم. با جماعت نمازگزاردن به معنای با جماعت بندگی‌کردن است. هنگامی‌که شرایط اقامة نماز جمعه فراهم شود؛ و ظرف‌هایش آماده گردد، نماز جمعه مظهرِ یک جامعة اسلام به معنای کامل آن می‌شود. جامعة زنده و پا برجاست که نماز جمعه هر هفت روز یک بار مظهرِ تحقق آن باشد. در نتیجه انسان باید در ادای نمازهای جماعت نیز این حالت را داشته باشد؛ البته این اشارت‌ها بسیار گذراست؛ چون مطالب بسیارند؛ و نمی‌توان به حصر یا تفصیل در بارة آن‌ها سخن گفت.

موضع دیگر در بارة به صف‌ایستادن در نماز است. هنگامی‌که مأمومان در صف جماعت می‌ایستند، امام به چگونه ایستادن آنان توجه نماید؛ و صفوف‌شان را درست کند؛ ولی متأسفانه مانند بسیاری از چیزهای مهم – که رها شده‌اند – این کار نیز رها شده؛ و دیگر به آن توجه نمی‌شود. نکتة دیگر این که هم مأمومان و هم امام باید حال ویژة داشته باشند؛ همانگونه که بندگان غیر خدا هنگامی به پیشگاه اله خود می‌رسند؛ نظم ویژة به خود می‌گیرند؛ برای مثال همه به صف می‌ایستند. بعد یکی جلو می‌رود؛ و به نمایندگی از همه سخن می‌گوید. دیگران نیز با او هماهنگ‌اند، و او را تأیید می‌کنند. در اینجا نیز هنگامی امام به صف‌ها توجه می‌کند؛ یا آن‌ها را درست می‌نماید، در نگاه او گویی این گروه در پیشگاه خداوند ایستاده‌اند؛ و او باید به گونة آن‌ها را نظم دهد که صورت و کیفیتِ ناپسندی نداشته باشند.

پس از ان که امام مأمومان را آماده کرد، خودش جلو می‌رود؛ و نماز را آغاز می‌کند. شاید نتوانستم همة حال را بیان کنم؛ و بیان‌شدنی هم نیست؛ اما اگر انسان خودش هم به آن توجه کند، شاید مسایل دیگر این زمینه برایش آشکار شود؛ چرا که این‌ها به روان انسان مربوط‌اند.

همچنین در هر گروهی کوشش شود، کسی‌که در مسایل دینی از دیگران پیش‌گامتر است، در نماز نیز او پیش‌گامتر باشد؛ نه آنچنان که گروهی دین را از سیاسیت جدا می‌کنند، کسی امامت را به عهده گیرد که در هیچ مسألة دینی، سخنش را به یک ریال نمی‌خرند؛ و در قضیة کوچکی از مسایل شخصی یا خانوادگی یا هر مسألة دیگر حاضر نیستند با او مشورت کنند؛ اما در نماز – که بزرگ‌ترین بندگی‌ست – پشت سرش می‌ایستند. باید پشت سر کسی ایستاد که در همة کارهای بندگی پیشگام باشد؛ و همراه او به خداوند ادای وظیفه کرد.

به همین مختصر بسنده می‌کنیم؛ و سخن‌گفتن را در این زمینه همین جا به پایان می‌بریم. خداوند ما را موفق گرداند تا «مقیم صلاة» شویم.