بررسی کلی نماز و تفسیر سوره فاتحه

فهرست کتاب

تعریف حمد

تعریف حمد

۱- حَمد: از مصدر حَمِدَ – یحمَدُ است. اگر واژة ستایش رسا باشد، شاید بتوان گفت به معنای ستایش است. در کتاب‌های عربی گفته شده: حمد عبارت است از «الثناء بالجميل على الجميل الإختياري». معنای دیگر آن، چنین است: «الثناء على جهة التعظيم» پس حمد یعنی «الثناء بالوصف الجميل على الجميل الإختياري على جهة التعظيم».

(ثنا و ستایش‌کردن با زبان، ستایش کسی‌که کار نیکویی را به اختیار خود انجام داده است؛ و ستایش نیز باید با واژگانی زیبا انجام شود؛ و بایستی به شیوة بزرگ‌داشت باشد). زیرا شاید انسان به صورت استهزا، عبارت‌های ستایش‌آمیزی در بارة کسی بگوید؛ اما این کار حمد نیست. بنابر این، ستایش‌گر نخست باید در بارة ستایش‌شده (آن که در برابر کار خوب و نیکویی‌که انجام داده، ثنا و ستایش می‌شود). و فعلی‌که انجام داده، شناخت و معرفت داشته باشد. باید بداند که ستایش‌شده کیست؛ برای نمونه علیم است؛ حکیم است؛ قادر است؛ قوی و عزیز است؛ و مانند این‌ها. بنابر این در حمد، شناخت، نخستین مرحله است؛ اما شناختِ تنها کافی نیست، بلکه پس از آن باید در درون خود نسبت به آن ذاتی‌که چنین کردار نیکویی دارد، محبت و علاقه‌مندی پدید آورد؛ اعم از آن که کردارش برای ستایش‌گر نعمت باشد یا نه؛ زیرا آن کردار در ذات خود کردار نیکویی است؛ و او با اختیار این کردار نیکو را انجام داده؛ و از وصف نیکو برخوردار شده است. هنگامی‌که این شناخت در وی پدید آمد؛ و با توجه به آن نسبت به ستایش شوند (ذاتِ متصف به آن وصف) محبت ایجاد شد، زبان به حرکت درمی‌آید؛ و او را می‌ستاید.

پس ستایش (حمد) تنها کار زبان نیست، بلکه با درون هم در ارتباط است؛ و در روان و قلبِ انسان ریشه دارد؛ یعنی نخست باید شناخت سپس حبّ و علاقه پیدا شود، تا این ستایش باید برای بزرگداشت باشد؛ یعنی اگر کسی انسانی را ستایش کرد؛ اما در برابر آن وصفی (کاری) که برای‌اش او را ستایش کرده، موضع درستی نگرفت، ستایش وی برای بزرگ‌داشت: «على جهة التعظيم» نیست؛ برای مثال بگوید: «تو توانایی!» اما از او نترسد؛ و موضعی بگیرد که در برابر ناتوانان گرفته می‌شود، نه در برابر انسانی توانمند، چنین کسی اگر بهترین ستایش‌ها را بر زبان بیاورد، حمد نیست؛ چون «على جهة التعظيم» نبوده است. و گرنه چگونه می‌شود به کسی گفت: توانا؛ اما به چشم ناتوان به او نگریست؛ پس اگر به کسی گفتیم که دانشمند است، باید همچون یک دانشمند با او برخورد نماییم، برای نمونه از او دانش بیاموزیم؛ نه این که به چشم نادان به او بنگریم. این ستایش حمد نخواهد بود. نتیجه آن که حمد رفتار را بازسازی می‌کند.