انسان، مجموعهی از استعدادها
سورة فاتحه، انسان را همچون بذری میداند که مجموعة از استعدادها در آن نهفته است، و اگر زمینة رشد برایش فراهم گردد؛ و موانع موجود از سر راهش برداشته شود، به بالاترین مرحلة رشد خود و به زکات و پاکیزگی میرسد. خداوند متعهد شده است، زمینة رشد را برای انسان فراهم کند. چون او رحمان است (همة بخشایشها وصف اوست). همینطور رحیم است (بخشایشاش به همة آفریدگانش میرسد). و هر امکاناتی که نیاز باشد، تأمین میکند؛ و در اختیار انسان میگذارد؛ و هر مانعی را که بر سر راهش قرار گیرد، بر میدارد یا وسیلة از میانبردناش را در اختیار انسان میگذارد. پس این بذر و این مجموعة استعدادهای نهفته (انسان)، خداوندی (رحمان و رحیم) دارد که زمینة رشد او را فراهم کرده است، تا از امکانات بهره ببرد؛ و موانع را از میان بردارد. بدین ترتیب، رشد کند؛ اما چون هرگونه بهرهوری از امکاناتِ فراهمشده و رفع موانع، سودمند نخواهد بود، خداوند خود نیز شیوة درست بهرهوری را از این زمینه – که همان دین خداوندیاست – برای انسان فرستاده. در نتیجه انسان باید این دین را بشناسد؛ و بیچون و چرا در مسیرِ پیروی از آن قرار گیرد.
پیروی دین خدا ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ﴾ [۷]حرکت است؛ و هر حرکت و گامی از آن، به بودن امکانات و رفع موانعی نیازمند است؛ پس انسان برای به کارگرفتن این دین باید با خدا مرتبط باشد؛ و از او یاری بخواهد: ﴿وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ٥﴾ [۸]تا در هر مرحله، امکانات لازم برای حرکتکردن تهیه و موانع راه برداشته شود. هرگاه انسان اینگونه شد، در مسیرِ همواری قرار گرفته که او را به مقصدی با سرانجام سعادت و خوشبختی میرساند. ﴿صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ﴾ [۹]نه مانند کسانیکه راه را شناختهاند؛ اما آن را نمیپیمایند؛ و خدا بر آنان خشم میگیرد: ﴿غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ﴾نه مانند آنانیکه پس از دریافت هدایتِ خداوند از آن صرف نظر کردهاند؛ و اکنون آن راه را نمیشناسند: ﴿وَلَا ٱلضَّآلِّينَ٧﴾ [۱۰]پس در چند آیة نخست سورة حمد، راه روشن شده؛ سپس از خدا میخواهد که او را هدایت کند، تا در این راه قرار گیرد. در ادامة سوره، سرانجام و نتیجة پیمودن راه بیان شده است که به آن اشاره کردیم. آنچه گفته شد، گزیة از سورة فاتحه بود.
پس از روشن شدن، برای آن که انسان بتواند سالکِ این راه شود، به موقع از خداوند در پیمودن راه، راهنمایی میخواهد. ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ٦﴾ [۱۱][الفاتحة: ٦] که این همان روح مطلب یعنی دعا است.
همانگونه که پیشتر گفته شد، روح نماز، دعاست؛ و دعا در سورة فاتحه نیز – که مهمترین بخش «صلاة» است – اینچنین جلوهگری میکند. آنچه پیش از دعا در این سوره آمده، مقدمات و آنچه که پس از آن آمده، مکملات دعاست.
[۷] «تنها تو را میپرستیم». [۸] «و تنها از تو یاری میجوییم». [۹] «راه کسانیکه بر آنان نعمت دادی». [۱۰] «و نه گمراهان». [۱۱] «ما را به راه راست هدایت کن».