بررسی کلی نماز و تفسیر سوره فاتحه

فهرست کتاب

نماز، راه پیوند با خداوند

نماز، راه پیوند با خداوند

در همة ادیان، از گذشته تا به امروز، برای این که انسان بتواند اخلاص در بندگی را به خوبی تحقق بخشد خداوند او را مکلف به برپایی نماز یا اقامة صلاة کرده است. اگرچه شیوه‌های به جا آوردن نماز در ادیان گوناگون باهم تفاوت دارد، روحِ عمل یکی است؛ یعنی انسان همیشه باید با رفتاری ویژه با خدا ارتباط داشته باشد، تا بدین ترتیب، بتواند در قالب کردارهایی‌که در طولِ زندگی انجام می‌دهد، روحِ اخلاص بدمد؛ و دو پایة بندگی تحقق یابند. پس تنها هنگامی انسان می‌تواند خدا را بندگی کند که با خداوند در ارتباط باشد. ارتباط با خداوند هم به قالب ویژة نیازمند است. این قالب، «صلاة» نامیده می‌شود.

بدین دلیل، وقتی خداوند متعال، پیامبرش موسی ÷را به پیامبری برگزید و اصل نبوت برپا شد:

﴿وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُكَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا يُوحَىٰٓ ١٣[طه: ١٣].

«و من تو را برگزیده‌ام، پس بدان چه وحی می‌شود گوش فرا ده!».

بعد از آن بنشِ اساسی و توحید را به او ابلاغ می‌کند:

﴿ إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠[طه: ١٤].

«من ام؛ من! خدایی‌که معبودی راستین جز من نیست».

سپس به او فرمود:

﴿فَٱعۡبُدۡنِي[طه: ١٤].

«پس مرا بپرست».

چون – تنها – من إله هستم، موضع بندگی را – که مقتضای توحید است – بگیر! آنگاه فرمود:

﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ[طه: ١٤].

«و برای یاد من نماز را برپا دار».

اگر انسان به یاد خدا نباشد، با او در ارتباط نیست؛ و اگر قالب‌ها را نیز تحقق بخشد، روح قالب‌ها (اخلاص) وجود ندارد؛ در نتیجه بندگی رخ نداده است. پس به طور خلاصه می‌توان گفت: اگر نماز نباشد، از خداوند پسندیده یاد نخواهد شد؛ و اگر یاد خدا نباشد، ارتباط با خدا برقرار نیست؛ و اگر ارتباط نباشد، اخلاص پدید نمی‌آید؛ و کالبد رفتار، از روح اخلاص برخوردار نیست؛ در نتیجه بندگی رخ نداده است.

به همین شیوه، در سراسر قرآن هنگامی از بندگی سخنی می‌آید، نماز در رأس آن است؛ البته نماز دو جنبه دارد: یکی زیمنه‌ساز بندگی است؛ و دیگری خود، نه تنها جزو بندگی است، بلکه از مهم‌ترین بخش‌های آن است. به همین سبب پس از این که در متن قرآن (سورة فاتحه) با این واژگان: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ [۳][الفاتحة: ٥] مسؤولیتِ انسان مشخص شد، در آغاز شرح این متن – دیگر سوره‌های قرآن، شرح سورة فاتحه ‌اند. – در سورة بقره، پس از آوردن بینشِ اساسی ایمان به غیب و بیان بندگی، در آغاز عبارتِ ﴿وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰة [۴][البقرة: ٣] آمده؛ آنگاه فرموده است: ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣ [۵][البقرة: ٣] باید یاد آوری کرد که بندگی در دو مطلب خلاصه شده است: یکی «اقامة صلاة» و دیگری انفاق «مِمّا رَزَقَ اللهُ». برگزار کردن نماز برای ایجاد ارتباط با خداوند و تأمین روح برای قالب کردارها، و انفاق ثروت برای چگونگی ارتباط انسان با نعمت‌ها و با هم‌نوعان است. دیگر کردارها – همگی – یا فروع این دو هستند؛ یا در خدمت آن‌ها. پس هیچ کاری بیرون از این دو نیست.

اگر این موضوع را به تصویر بکشیم، می‌توان گفت: بندگی، حرکتی است که گام نخست‌اش برگزاری نماز و گام دوم‌اش انفاق از روزی‌های خداوند است. همانگونه که وقتی کسی پیمودنِ مسیری را آغاز می‌کند، دو گام بر می‌دارد: یک گام با پای راست و دیگری با پای چپ؛ و گام‌های بعدی، همه تکرار این دو گام‌اند. گامِ نخست بندگی، اقامة صلاة و گامِ دوم انفاق مما رزق الله است. بقیة بندگی – به شیوة – تکرار این دو گام است. با دقت در قرآن دریافته می‌شود، آیة نیست که یکی از این دو بی دیگری آمده باشد؛ برای نمونه:

﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢[الكوثر: ٢]

«پس برای پروردگارت نماز بگزار! و قربانی کن!».

نَحر، سربریدن شتر است. شتر از مهم‌ترین ثروت‌های دریافت‌کنندگان نخستین قرآن است. پس هنگامی فرموده: ﴿وَٱنۡحَرۡیعنی گران‌بهاترین و ارزنده‌ترین ثروت خود را در راه خدا انفاق کن! از این درست جمله‌ها در قرآن، بسیار است. بدین ترتیب، منزلتِ صلاة روشن می‌شود.

[۳] «تنها تو را می‌پرستیم». [۴] «و نماز را بر پا می‌دارند». [۵] «و از آنچه روزی‌شان داده‌ایم انفاق می‌کنند».