ارتباط معانی حمد با معانی ربّ
پس از روشنشدن معانی رب و عبادت و استعانت، پسندیده است، سخنی دیگر در بارة حمد آورده شود. گفتیم معنای رب پنج بخش دارد: ۱- به دستآورندة سودها. ۲- دورکننده زیانها. [هردوی این معناها در الرحمن الرحیم میگنجد؛ نه این که به دستآورندة سودها و دورکنندة زیانها باشد، بلکه ریشة ماده رحمت به معنای به دستآورندة سودها و دورکنندة زیانهاست]. ۳- مالِک و مَلِک. ۴- معبود مُطاعُ الاَمر. ۵- معین. گفتیم حمد یعنی شناخت خداوند با صفاتش؛ سپس دگرگونیهایی در درون؛ و آنگاه آغازکردن زبان ستایش، و پس از آن، موضعگیری در برابر آنها. پس این دگرگونی در درون، ستایش با زبان و موضعگیری با جوارح و اعضا، حمد در برابر پروردگار خواهد بود. بنابر این، چون ربوبیت پنج امر است، حمد نیز پنج امر خواهد بود: ۱- شناخت صفات به دستآورندة سودها و دورکنندة زیانها که در رحمن و رحیم جای میگیرد؛ و پدید آمدن رغبت درونی در برابر آن صفات. ۲- شناخت مالِک و مَلِک و پدید آمدن رهبت درونی در برابر آنها. این دو متعلق به درون است؛ و انقلاب درونی در انسان ایجاد میکنند. ۳- بعد زبان، این شناخت و انقلاب درونی را به ستایش معتبر میکند. آنگاه به موضعگیری عملی در برابر معبود و مُعِین نوبت میرسد. ۴- بایستی در برابر معبود، اطاعت بیچون و چرا با آن توضیحی که داده شد، داشته باشد. ۵- در برابر معین، یاری و دستگیری بخواهد. پس حمد، یعنی شناختِ آن دو دسته از صفات؛ و راغب و راهبشدن در برابر خداوندی که آن صفات را دارد؛ و تعبیر از آن با ستایش زبانی؛ و آنگاه عبادت و استعانت در برابر او. پس حمد تمام زندگی را در بر میگیرد.
توجه به این نکته ضروری است که در سورة حمد برای توضیح معانی رب و حمد دو روش متمایز به کار گرفته شده؛ یعنی در بیان سه معنای نسختِ رب، اسم به کار برده شده است: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣ مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤﴾ [۱۸]اما در بیان دو معنای دیگر اسم به کار نرفته؛ و نفرموده است: المعبود المعین، بلکه در اینجا موضعگیری را بیان کرده است: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾ [۱۹]: این وجه تمایز برای این است که در اصل باید هم پنج معنای رب بیان شود؛ هم پنجگونة موضعگیری در برابر آنها، اما میبینیم در سه معنای نخست تنها معانی رب بیان شده است. گویی موضعگیریها (ی سه معنای نخست حمد) به عهدة ادراک خود انسان گذاشته شده، تا آنها را درک کند؛ و تحقق بخشد. اما در معانی چهارم و پنجم معناهای رب – به طور مستقیم – بیان نشدهاند (برای نمونه با تعبیر معبود و معین)، بلکه موضعگیری در برابر آنها (به جای معنای مستقیم حمد) آورده شده است، زیرا در برابر رحمن و رحیم و مالک – که اسم هستند – موضعگیری چنین است: شناخت و ایجاد انقلاب درونی رغبت و رهبت؛ و برای آن که شناخت و آن رغبت و رهبت ایجاد شود، آوردن خود اسم – که بر معنا دلالت دارد – کافیاست. پس نیازی به آوردن موضعگیری نیست. گویی در خود اسمها پنهان شدهاند؛ اما موضعگیری در برابر معبود و مُعِین باید عملی باشد؛ یعنی عبادت و استعانت، کردار است؛ نه پدیدة درونی. برای همین در پی آیه آمده است: «نعبد – نستعین» یعنی در برابر معبود و معین – تنها – شناخت و انقلاب درونی کافی نیست، بلکه باید وارد میدان عمل شد؛ و خداوند را عبادت و استعانت کرد.
[۱۸] « بخشندة مهربان است * مالک روز جزاء است». [۱۹] « تنها تو را میپرستیم؛ و تنها از تو یاری میجوییم».