قیام اللیل، نافلهای در شب
هنگامیکه انسان در این پنج نماز به اطمینانی رسید که میتواند به شایستگی آنها را به جا آورد. نافلة بر آنها افزوده شود که انسان با بجا آوردن آن، پاسی از شب را از خواب دوری کند. این نماز از آنجا که افزون بر پنج نماز واجب است. «نافله» نامیده میشود؛ و چون رکعتهایش فرد است، به آن «وِتر» میگویند؛ و چون انسان هنگام به جاآوردناش از خواب دوری میگزیند – چه پیش از خوابیدن چه در اثنای شب چه در آخر شب و هنگام سحر - «تهجد» نامیده میشود؛ و از آنجا که برای به جاآوردن آن بایست ایستاد، «قیام اللیل» نیز خوانده میشود.
هنگامیکه انسان توانایی خواندن نماز را یافت؛ و آن پنج نماز را «مقیم» شد، بندة خداوند میشود؛ بندة خدا به کمتر از این پنج فرض بنده نمیشود؛ همانگونه که در رشدِ بخش جسمانی، اندازة مشخص و معینی مواد غذایی نیاز است که با کمتر از آن، انسان رشد و تندرستی کامل به دست نمیآورد؛ و مغلوب ناتوانی و بیماری و... میشود، در زمینة تغذیة زندگی روح هم – دست کم – به این نماز واجب، نیاز است؛ و با خواندن این پنج واجب، انسان بندة عادی خدا میشود.
پس از آن برای کسانیکه استعدادهای بالاتر دارند؛ و اگر میخواهند بندگیشان ژرفتر و گستردهتر گردد، تا پیشوای دیگران شوند، باید این نافله (نماز شب) هم افزوده گردد؛ البته نماز تهجد، ویژة این کسان نیست؛ ولی میتوان گفت برای آنان نیاز است؛ و برای بقیة مردم مستحب. پس برای ژرفسازی و گستردهنمودن دایرة بندگی، این نافله هم انجام میشود؛ زیرا زمانیکه بندگی عمیق و وسیع شد، توانایی پیشوایی بندگان عادی پیدا میشود.