نیاز مؤمن به تلاوت قرآن
این نکته را بایست افزود که شخصیت مؤمن قرآن است؛ یعنی هرکسی در اندازة خودش باید به جایگاهی برسد که به او بگویند: شخصیت این مؤمن قرآن است؛ آنگونه که روایت شده – اگر هم روایت ایراد داشته باشد، معنایش درست است؛ و از بسیاری آیات قرآنی گرفته شده. در اینجا – تنها – برای توضیح بیشتر آورده شده – از ام المؤمنین عایشه لپرسیدند: خلق و خوی پیامبر جچگونه بود؟ فرمود: «كَانَ خُلْقُهُ القُرْآنُ».
«خوی او خوی قرآنی بود».
گفتیم با گذر واژگان از قلب و تکرار آنها، شخصیتی برای انسان درست میشود. به تعبیر دیگر، هنگامیکه مفهومی از قلب میگذرد، حالتی گذرا برای قلب پدید میآید؛ برای نمونه زمانیکه مفهوم توکل و خشیت و... و مراقبت و... از قلب میگذرد، به طور موقت از این مفهومها، حالی به انسان دست میدهد؛ اما با تکرار بسیارشان، ملکة ذهن و مقام میشوند؛ و جزئی از شخصیت انسان میگردد.
مراد از برنامة پرورشی دین خدا این است که شخصیت انسان به مجموعة از این ملکهها تبدیل شود. قرآن به ملکههای انسان، هدایت خدایی میدهد؛ در نتیجه شخصیت انسان قرآنی میشود؛ و چون قرار است مؤمن چنین شخصیتی داشته باشد، با قرآنبودن و آیاتِ آن را خواندن (پیگیریشان کردن)، مطلوبِ اساسی انسانِ مؤمن پسندیده خواهد بود. شب مناسبترین زمان برای تلاوت آیههای قرآن است. پس دعوتگری که میخواهد دیگران را به راه بندگی خدا بکشاند، باید هر شب بخشی از آیات قرآن را تلاوت کند. میتواند این آیات را در غیر نماز یا در نماز نافله (نماز شب) بگنجاند؛ همچنین میتواند بخشی از آیات را در نمازهای مغرب و عشا تلاوت کند.