درک معانی واژگان و حکمتهای قرآنی
پیش از آغاز تفسیر و تبیینِ سورة فاتحه باید گفته شود، واژگانیکه قرآن برای ادای مفاهیمِ دینی به کار گرفته، همان کلمات متداول در میان عربهاست که در عین رعایتِ اصلِ وضع آنها، معناهای الهی نیز به آنها افزوده شده. بنابر این، هنگامِ برخورد با تعبیرات و اصطلاحاتِ قرآنی، دو امر بایست مد نظر باشد؛ یکی این که واژگان معنای لغوی خود را دارند؛ و این معانی از آنها سلب نشده، دوم این که این معانی کیفیتی ربّانی یافتهاند؛ برای نمونه واژة صیام به معنای خودداریکردن با عزم و جدیت است؛ و با «صوم» فرق دارد. «صوم» به معنای «خودداریکردن» است. صیام بر وزنِ فِعال است؛ و مصدرهاییکه بر وزنِ فِعال هستند، معنای ابا و سخت امتناع ورزیدن را میدهند. پس معنای لغوی صیام، سخت امتناع ورزیدن و سخت خودداریکردن، در قرآن محفوظ است؛ اما خودداری از چه چیز؟ اینجاست که قرآن به واژة صیام، ویژگی ربانی داده؛ و منظور خودداری کردن از چیزی است که نفس به سوی آن کشش دارد؛ مانند: خوردن و آشامیدن و مسایل جنسی.
پس برای این که ما معانی این تعبیرات قرآنی را بفهمیم، ابتدا بایستی معنای لغوی آن را در نظر داشته باشیم؛ سپس در پی یافتن و شناختن ویژگییی باشیم که این کتاب ربانی به آنها داده؛ و در تعبیرها نهفته است. در تعبیرها نیز در پی حکمتها و حقیقت آنها باشیم؛ یعنی برای دانستن حقیقت روزه و حکمت آن، نباید خیال پردازی کنیم، مانند این که روزه برای تندرستی سودمند است؛ و اینگونه تعبیرها، بلکه حقیقت و حکمت روزه در تعبیر صیام نهفته است که به معنای سخت خودداری کردن از خواهشهای نفس و لذتهایی است که به طبع نفس به آنها کشش و گرایش دارد؛ و با تمام توان انسان را به سوی آنها میکشاند. بدین سبب «سخت خودداریکردن» تکلیف شده است. وقتی این «سخت خودداریکردن» تحقق یافت، انسان در دورة پرورشی به خودداریکردن از چیزهایی خو میکند که باید از آنها دوری کند؛ بنابر این، میتواند ا ز چیزی که ناپسندیده است خودداری کند. این چنین پرهیزکار شده است: ﴿لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ﴾ [۶]پس ما حقیقت روزه را در تعبیر «صیام» و حکمتش را پیرامون همین تعبیر مییابیم.
[۶] «تا پرهیزگار شوید».