بررسی کلی نماز و تفسیر سوره فاتحه

فهرست کتاب

تناسب ذکرها با وضعیت روحی انسان

تناسب ذکرها با وضعیت روحی انسان

از مواردی که به وردها و ذکرها زیان می‌رساند؛ و ضربه وارد می‌کند، این است که بی‌زمینه‌سازی تربیتی آن‌ها به مردم تحویل داده شود که این وردها سنت است؛ و باید در زمان خودش خوانده شود. این‌ها – در آن صورت – تنها سخنانی‌ست که کسی بر زبان می‌آورد؛ و افزون بر آن که کسی سودی نمی‌برد، به حقیقت ذکر نیز ضربه وارد می‌شود. انسان مربّی باید روحیه و حالتِ متربی را در نظر بگیرد که چه چیز برای او مناسب است؛ برای مثال: دعای زیر یکی از ذکرها و دعاهایی‌ست که روایت شده:

«اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى ذِكْرِكَ، وَشُكْرِكَ، وَحُسْنِ عِبَادَتِكَ».

«پروردگارا! در یاد کردنت و شکر (نعمت‌ها)یت و در احسان در بندگیت مرا یاری کن».

پیامبر جاین دعا را بالای منبر برای همة مردم نخوانده، بلکه روزی معاذ همراه پیامبر بود. به معاذ فرمود: من تو را دوست دارم. معاذ هم عرض کرد: من هم شما را دوست دارم. سپس حضرت فرمود: ای معاذ! وصیت و سفارشی برای تو دارم که همیشه در جزء اخیر و آخر نماز این دعا را بخوانی. چرا حضرت این را برای دیگران نفرمود؟ شاید پیامبر خدا جدر مقطعی در معاذ، اندکی سستی و تنبلی یا بی‌مبالاتی در انجام وظیفة بندگی دیده بود که این نسخه و دارو را برایش تجویز نمود. بی‌گمان کس دیگری نیز به دعای دیگری نیاز داشته است. پس انسان اگر می‌خواهد ذکری را بر زبان بیاورد؛ و دعایی بخواند باید وضعیت خود را بشناسد؛ و براساس آن دعا بخواند. گاه کسی چون کار خوبی انجام داده؛ یا از کار بدی دوری گزیده است، به خود می‌بالد. در این صورت ذکر: «لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» پس از تبیینِ معنای آن، برایش لازم است تا مدتی آن را تکرار کند؛ و دریابد «دگرگونی از آنچه نابایسته و ناشایسته است؛ و توانایی و نیرو بر آنچه بایسته است؛ و باید انجام شود، جز به دست خدا نیست». پس انسان چیزی نیست، مگر آن که تنها زمینه را مساعد می‌کند که آن هم به دست خداست؛ و آنگهی آیا این زمینه‌سازی نتیجه‌بخش است یا نه؟ این‌ها همه به دست خداست. پس در این میان انسانی که می‌خواهد خود را مطرح کند، چه کاره است؟ شاید کسی به قصور و کوتاهی دچار شود؛ و بی‌مبالات باشد. برای چنین کسی نیز استغفار مقرر شود.

بدین ترتیب معنای دعا و ذکر – خود – بیان می‌کند، به چه حالتی مربوط است؛ برای مثال در قرآن آمده است: مؤمنانِ گذشته در میدان نبرد هنگامی‌که با دشمن روبه‌رو می‌شدند، چنین می‌گفتند:

﴿رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٥٠[البقرة: ٢٥٠].

«پروردگارا! بر ما شکیبایی فرو ریز! و گام‌های ما را استوا دار! و ما را بر گروه کافران پیروز گردان!».

یا دعاهای دیگری مانند این. پس شما نیز در چنین حالتی این دعا را بخوانید. یا مؤمنان در برابر فرعون این دعا را خواندند:

﴿رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٥[يونس : ٨٥].

«پروردگارا! ما را (آماج) بلا و آزار ستمکاران قرار مده».

پس شما نیز وقتی دچار چنان حالی می‌شوید؛ و در برابر فوعنی قرار می‌گیرید، این دعا را بخوانید؛ یا هنگامی‌که برای انجام مأموریتی به جایی می‌روید؛ و دلیل و راهنمایی ندارید – برای مثال در بیابانی هستید که نمی‌دانید به کجا بروید – همان دعایی را بخوانید که پیامبر خدا (موسی ÷) خواند:

﴿عَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يَهۡدِيَنِي سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ٢٢[القصص: ٢٢].

«امید است پروردگارم مرا به راهِ راست هدایت کند».