شفای چشمان علیس
پیامبر خدا ج همراه با یاران خود به سوی خیبر رفتند و قلعههای آن را به محاصره در آوردند. محاصره مدت زیادی به طول انجامید و نتوانستند دژهای خیبر را بگشایند.
تا اینکه پیامبر خدا ج خطاب به یارانش فرمود: «فردا پرچم را به دست مردی میدهم که خداوند فتح را به دستان او قرار خواهد داد. او الله و پیامبرش را دوست دارد، و الله و پیامبرش نیز او را دوست دارند».
مردم همهی شب را به این فکر میکردند که چنین شرفی به که خواهد رسید؟ و همه آرزو داشتند پیامبر ج پرچم را به آنان بدهد.
هنگام صبح مردم به نزد پیامبر ج رفتند و همه امیدوار بودند پرچم به آنان داده شود.
آنگاه پیامبر خدا ج فرمود: «علی بن ابیطالب کجاست؟»
گفتند: چشمانش درد میکرد ای پیامبر خدا...
علی دچار چشم درد شدید بود به طوری که چیزی نمیدید. پیامبر ج کس به نزد علی فرستاد و او را آوردند در حالی که توسط کس دیگری راهنمایی میشود.
پیامبر ج چشمان علی را باز کرد و در آن آب دهان انداخت و برایش دعا کرد و چشمان علیس در دم شفا یافت، گویی که پیش از آن هیچ مشکلی نداشت!
سپس پیامبر ج پرچم را به دستان علیس داد.
علیس گفت: ای پیامبر خدا... آیا با آنان برای این بجنگم که مانند ما باشند؟
فرمود: «برو تا به میدان نبردشان برسی سپس آنان را به اسلام دعوت کن و از حق الله که بر آنان واجب است آگاهشان ساز که به الله سوگند اینکه الله به واسطهی تو یک نفر را هدایت کند برایت بهتر از شتران سرخ است» [٢٥].
***
[٢٥] به روایت مسلم.