برخیز: جستجویی در معجزات و نشانه های رسول الله صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

شتر او را اجابت می‌کند...

شتر او را اجابت می‌کند...

خانواده‌ای از انصاریان شتری داشتند که با آن آب از چاه می‌کشیدند... اما روزی آن شتر بر آن‌ها شورید و نتوانستند از آن استفاده کنند و نه بر آن سوار شوند. برای همین کارشان بر زمین ماند و چون فقیر بودند نمی‌توانستند شتر دیگری بخرند.

نزد رسول خدا ج آمدند و گفتند: ما شتری داشتیم که بر آن آب می‌کشیدیم، اما اکنون از ما اطاعت نمی‌کند و بار نمی‌کشد و کشت‌ها و درختان تشنه‌اند...

پیامبر ج به یارانش فرمود: «برخیزید»...

یاران به همراه ایشان به راه افتادند... به باغ رسیدند و پیامبر ج به سوی آن شتر رفت...

انصار ترسیدند که آن شتر به رسول خدا ج آسیبی برساند... به او گفتند: ای پیامبر خدا... این شتر هم‌اکنون مانند سگ هار است و می‌ترسیم به تو زیانی برساند...

پیامبر ج فرمود: «زیانی به من نخواهد رساند» و نزد شتر رفت.

شتر که پیامبر ج را دید به سوی ایشان آمد و در برابرش به سجده افتاد!

سپس پیامبر ج سر شتر را گرفت و آن را که کاملا آرام و مطیع بود با خود تا کنار چاه آورد و پایش را بست.

صحابه به شگفت آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا... این چارپا که عقل ندارد به شما سجده می‌برد؛ ما که عاقلیم بیش از او شایسته سجده بردن برای شماییم.

پیامبر ج فرمود: «برای هیچ انسانی شایسته نیست که به انسانی دیگر سجده برد، و اگر سجده کردن انسانی برای انسان دیگر شایسته بود دستور می‌دادم که زن به سبب حق بزرگی که شوهر به گردن او دارد به وی سجده بَرَد» [٢٠].

[٢٠] ابونعیم دربارهٔ این حادثه و امثال آن می‌گوید: یا آنکه پیامبر از زبان جانوران آگاهی یافته بود، که این نشانه‌ای برای اوست، مانند سلیمان÷که سخن پرندگان را می‌دانست؛ یا آنکه از طریق وحی به آن آگاهی یافته بود، و در هر صورت در این حادثه معجزه و نشانه‌ای موجود است.