برخیز: جستجویی در معجزات و نشانه های رسول الله صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

آغاز

آغاز

در شرایط سختی قرار گرفته بودم... آن روز به دانشکده رفته بودم و درباره‌ی سیرت نبوی سخنرانی داشتم...

در برابر دانشجویان ایستادم... سال دوم تحصیل‌شان در دانشکده بود...

خواستم اطلاعات‌شان را بسنجم تا بدانم سطح کسانی که قرار است مخاطَبم باشند در چه اندازه‌ای است...

پرسیدم: بچه‌ها نام چهار تن از همسران پیامبر ج را بگویید...

این سوال ساده‌ای بود که مطرح کردم...

چهل نفر بودند...

یکی دستش را بلند کرد و با صدای بلند گفت: دکتر!.

گفتم: بفرما.

گفت: خدیجه.

یکی از انگشتانم را به نشانه‌ی شمارش بالا بردم و گفتم: خدیجه، آفرین.

نفر دوم دستش را بلند کرد و گفت: دکتر... عائشه...

گفتم: عالیه... عائشه...

بعد از آن کسی دستش را بلند نکرد!.

کسی چیزی نمی‌گفت... هر چهل نفر ساکت شدند!.

آن‌ها را نگاه می‌کردم و با چشمانم به آن‌ها می‌گفتم: پیامبرتان را نمی‌شناسید؟ مادران مومنان را نمی‌شناسید؟

ناگهان یکی از آن‌ها گفت: آها یاد اومد...

دکتر اسم یکی از همسران اشان یادم اومد!..

گفتم: کی؟

گفت: آمنه!..

گفتم: ایشان مادر رسول الله جهستن...

بیچاره فکر می‌کرد همسر پیامبر جهست!.

در حالی که خجالت می‌کشید نشست و چیزی نگفت...

سکوت بر آنان حاکم شد و غم و اندوه بر من!.

ناگهان یکی از آن‌ها خواست دلخوری من را از بین ببرد...

گفت: دکتر... اسم یکی از همسران ایشان یادم آمد...

گفتم: خوب... کی؟

گفت: فاطمه!.

تعدادی از دانشجویان خندیدند و تعدادی دیگر از تعجب دهانشان باز ماند! تعدادی دیگر هم هیچ عکس العملی نشان ندادند... شاید فکر می‌کردند جواب او صحیح است... یعنی فاطمه نام یکی از همسران پیامبر جاست!.

گفتم: فاطمهلدختر ایشان است...

او هم ساکت شد... همه‌ی کلاس ساکت شدند...

گفتم: بچه‌ها می‌شه پنج نفر از بازیکنان تیم ... رو نام ببرید؟ سعی می‌کردم تیمی را نام ببرم که خیلی به آن‌ها نزدیک نباشد تا با پاسخ صحیح‌شان کاملا مایوس نشوم! برای همین درباره‌ی تیم‌های خارجی پرسیدم تا شاید نتوانند جواب درست بدهند...

گفتم: کی می‌تونه بازیکنای تیم ملی برزیل رو نام ببره؟

همه‌ی دست‌ها بالا رفت... همه داد می‌زدند: من! من!.

نام بازیکنان تیم ملی برزیل از هر طرف به سمت من سرازیر شد! من هم اسم‌های آنان را با انگشت می‌شمردم... انگشتان دست اول تمام می‌شد و با انگشتان دست بعدی می‌شمردم... آن هم تمام می‌شد و دوباره می‌رفتم به انگشتان دست اول! اسم پانزده بازیکن را گفتند...

گفتم: ولی چیزی که من می‌دونم تیم فوتبال یازده تا بازیکن داره! چرا پانزده تا؟

گفتند: ما هم بازیکنان اصلی و هم ذخیره‌ها رو گفتیم...

بامزه اینجا بود که وقتی نام بازیکنان را می‌گفتند و من تکرار می‌کردم اگر اسمی را اشتباه تلفظ می‌کردم از «نادانی» من می‌خندیدند و اسم را به طور صحیح تکرار می‌کردند!.

راست فرمود خداوند متعال که: ﴿أَمۡ لَمۡ يَعۡرِفُواْ رَسُولَهُمۡ فَهُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ٦٩ [المؤمنون: ٦٩]. «یا شاید پیامبرشان را نشناخته‌اند و [در نتیجه] به انکار او پرداخته‌اند؟».