آن دانای آگاه، آگاهم کرد...
ابن عمربمیگوید: همراه پیامبر ج در مسجد مِنیٰ نشسته بودم که مردی از انصار و مردی دیگر از قبیلهی ثقیف آمدند و گفتند: ای فرستادهی الله... آمدهایم تا سوالی از تو بپرسیم.
پیامبر ج فرمود: «اگر بخواهید به شما خواهم گفت آمدهاید دربارهی چه بپرسید...».
گفتند: بگو ای پیامبر خدا...
آن ثقفی به انصاری گفت: تو بپرس.
انصاری گفت: به من بگو ای پیامبر خدا [که آمدهام چه بپرسم؟].
رسول خدا ج فرمود: «آمدهای دربارهی آمدنت به قصد حج بیت الله الحرام بپرسی که چه اجری برای آن خواهی داشت؟ و دربارهی طواف و بعد از طواف که چه پاداشی خواهی داشت؟ و دربارهی دو رکعت پس از طواف و اینکه چه پاداشی برای آن خواهی داشت؟ و دربارهی طواف بین صفا و مروه و اینکه چه پاداشی برای آن خواهی داشت؟ و دربارهی ایستادن در عرفه و اینکه چه اجری برای آن خواهی برد؟ و دربارهی رمی جمار و اینکه برای آن چه اجری خواهی برد؟ و دربارهی تراشیدن سر و اینکه چه اجری برای آن به دست خواهی آورد؟ و دربارهی طواف پس از آن و افاضه و اجر آن؟».
انصاری گفت: قسم به آنکه تو را به حق فرستاد... آمده بودم از تو دربارهی همینها بپرسم.
پیامبر ج فرمود: «هنگامی که از خانهات به قصد بیت الحرام بیرون آمده شترت سم از زمین بر نمیدارد و دوباره بر زمین نمیگذارد مگر آنکه الله برای آن یک اجر برایت خواهد نوشت و یک گناه از تو خواهد زدود...
اما دو رکعت پس از طواف، مانند آزاد کردن بردگانی از بنی اسماعیل است...
و طواف میان صفا و مروه پس از آن مانند آزاد کردن هفتاد برده است...
اما دربارهی ایستادن در عرفه؛ الله تبارک و تعالی به آسمان دنیا نازل میشود و با شما بر ملائکه مباهات میکند و میفرماید: بندگانم ژولیده مو از هر راه فراخ و دور آمدهاند، که امید بهشت مرا دارند. پس اگر گناهانشان به تعداد دانههای شنها یا قطرههای باران یا کف دریا باشد، بیشک آن را خواهم آمرزید. به سوی مِنا روان شوید که آمرزیده شدید و هر که برایش دعا کردید آمرزیده شد.
اما رمی جمار... برای هر سنگ ریزهای که پرتاب کردید گناهی از گناهان بزرگت آمرزیده شد.
و قربانی برایت ذخیره شد.
و برای تراشیدن سرت برای هر مویی که تراشیدی یک اجر بردی و یک گناهت پاک شد.
و در حالی طواف پس از آن را انجام میدهی که هیچ گناهی بر گردنت نیست.
فرشتهای میآید و دستانش را میان دو کتف تو میگذارد و میگوید: برای آنچه در آینده هست تلاش کن که گذشتهات بخشیده شد» [٧].
***
[٧] به روایت بزار و همچنین طبرانی در معجم الکبیر.