نمونههایی از قبولی دعا سعدس:
در این زمینه نمونههای فراوانی وجود دارد که در اینجا به چندنمونهی مختصر اکتفا میکنیم:
جابر بن سمرة سگوید:
«اهل کوفه نزد امیرالمؤمنین عمر بن خطاب ساز سعد بنابیوقاص شکایت کردند که نمازش را به نیکویی نمیخواند!
حضرت عمر سپیکی را نزد او فرستاد و گفت: «ای ابواسحاق!اینها گمان میکنند که تو نمازت را به نیکویی ادا نمیکنی!»
سعد گفت: «قسم به پروردگار من با همان روش رسولالله صبرای اینهانماز میخوانم و در آن کم و بیشی نیاوردهام».
حضرت امیر برای تحقیق افرادی را فرستاد. وقتی به مسجد رسیدند،مردی به نام اسامه بن قتاده مشهور به اباسعد بلند شد و گفت:
«سعد در گذشت و آسانگیری و نیز در تقسیم کردن مساوات رارعایت ننموده و در قضاوت نیز از عدالت کار نمیگیرد!».
حضرت سعد ساز این بهتان شگفتزده، بلند شد و گفت:
قسم به خدا برایت سه دعا خواهم کرد؛ پروردگارا! اگر این بندهاتدروغگوست و به خاطر ریا و سُمعه بلند شده، عمرش را طولانی کن،فقرش را زیاد کن و او را دچار فتنه بگردان!.
بعد از آن، دعای سعد او را گرفت و به پیرمردی مفتون و گرفتار تبدیلشد و میگفت: دعای سعد به من رسید.
یکی از معاصرانش میگوید: «من او را دیدم که ابروانش بر اثر پیری وکهولت سن بر چشمانش افتاده بود و به کنیزان تعرض میکرد و در راه آنان رامینگریست» [۱۵].
[۱۵] بخاری: ۷۵۵، مسلم: ۴۵۳، أصحاب الرسول ص: ص ۲۵۰.