فتح حلوان:
بعد از اینکه خبر پیروزی سربازان اسلام به فرمانده کل قوایلشکر اسلام حضرت امیرالمؤمنین عمر بن خطاب سرسیدنامهای برای سعد نوشته و به سعد امر کرد که در مدائن بماند و ازهاشم بخواهد که سپاه اسلام را به فرماندهی قعقاع بن عمرو از جلولاءبه طرف حلوان اعزام کند تا یزدگرد در حلوان فرصت جمعآورینیروی جدید و سپاه تازهنفس را نیابد. از طرف دیگر کسری یزدگردکه از شکست سپاهش در جلولاء مطلع شد و فهمید حدود صد هزارنفر از جنگجویان لشکرش کشته شدهاند و حتی فرمانده سپاهشمهران به قتل رسیده، ماندن در حلوان را مصلحت ندانسته از آنجا بهطرف «ری» حرکت کرد و «خسروشنوم» یکی از وزیرانش را جانشینخویش در حلوان قرار داد تا مانع نفوذ بیشتر مسلمین شود.
قعقاع سپاه اسلام را به سوی حلوان پیش برد. خسرو از شهرحلوان خارج شد تا در خارج از شهر به مقابله با مسلمین بپردازد.جنگ شدیدی میان سپاه اسلام به فرماندهی قهرمان نامدار قعقاع بنعمرو و سپاه مجوس به فرماندهی خسروشنوم در گرفت. قعقاع بهیاری خداوند توانست خسرو را شکست و سپاهش را فراری دهد.سپاه اسلام حرکت کرد و وارد حلوان شد و غنائم بسیاری نصیبشانگشت.
قعقاع مردم حلوان و نواحی اطراف را به دین اسلام دعوت کرداما آن مردم لجوج که دین باطل آتشپرستی با رگ و پوستشان ممزوجو عجین شده بود، اباء کردند و اسلام را نپذیرفتند. لذا قعقاع آنها رامجبور به پرداخت جزیه کرد. به این ترتیب شهر بزرگ حلوان نیزفتح شد و اقتدار و صلابت مسلمانان بیش از پیش به اثبات رسید.