توصیههای تاریخی حضرت عمر سبه حضرت سعد:
هنگامی که سپاه اسلام آهنگ حرکت نواخت و خواست از مدینهخارج شود، حضرت عمربن الخطاب سسپاهیانش را بدرقه کردو به حضرت سعد ستوصیههای لازم را نمودند و فرمود:
«ای سعد! از اینکه میگویند دایی پیامبر صو یکی از اصحاب اوهستی مغرور نشو! زیرا میان پروردگار و بندگانش جز طاعت و فرمانبرداریشرابطه و نسبتی وجود ندارد، بنابراین انسانها، چه شریف و چه پست در نظرخدا یکسانند. خداوند، پروردگار آنها و آنها بندگان خدا هستند که در تقوی وپرهیزکاری برتری دارند، و با طاعت به عطای حق نائل میآیند.
ای سعد! پروردگار متعال گناه و بدی را با گناه و بدی محو نمیکند، بلکه گناهو بدی را با نیکی از بین میبرد. شما و همراهانت را به تقوی و پرهیزکاریتوصیه میکنم؛ چراکه اگر ما نافرمانی پروردگار را انجام دهیم، با دشمن خودفرقی نداریم، و حتی دشمنان در تعداد نفرات و تجهیزات و مهارت بر مابرتری دارند.
ای سعد! من در مورد دشمن ظاهری سپاه اسلام هیچ حزن و ترسیندارم، اما در مورد گناه و نافرمانی سپاه اسلام در هراسم! (پس از گناه دوریکنید و اجازه ندهید با گناه کردن امدادهای غیبی پروردگار قطع شوند!) پس درسیرت و رفتار پیامبر صدقت کن و آن را نصبالعین قرار ده، فرمان هماناست و بس. این پند من است (تمسّک به سیره پیامبر) و اگر آن را ترک کنی واز آن روی گردانی اعمالت به فنا میروند و از شکستخوردگان خواهی بود!».
و چند قدم جلوتر در وقت خداحافظی به او گفت:
«ای سعد! کاری مهم و بزرگ را پیش روی داری... پس صبر را پیشه کن!صبر در مقابل تمامی ناملایمتهایی که به تو میرسد...
ای سعد! بدان که خشیت و تقوی الهی در دو چیز جمع میگردد؛ طاعت او ودوری از معصیتش، و به راستی طاعت و فرمانبرداریاش به بغض دنیا و علاقهبه آخرت است، و همچنین سرپیچی و معصیت او به محبّت دنیا و بغض آخرتاست».
سپس برای سپاه اسلام دعای نصر و پیروزی نمود و آنان را وداعکرد [۲۳].
سپاه خیر و برکت حرکت کرد. در آن جمع، ۹۹ نفر از یاران بدر و۳۰۰ نفر از یارانی که در بیعت رضوان و بالاتر افتخار صحبت راداشتند و ۳۰۰ نفر از آنان که فتح مکه را دیده بودند، شرکت داشتند. و۷۰۰ نفر از فرزندان صحابه نیز به سلک نظام در آمده بودند [۲۴].
بعد از این نصیحتها حضرت سعد سبه همراه هیأتی۱۴۰۰ نفری به سوی عراق حرکت کردند. کمی قبل از اینکه سعد بهعراق برسد، «مثنّی» سفوت میکند. او قبل از مرگ، وصیتنامهاینوشته و در آن توصیه میکند که سعد بن ابیوقاص زمام تمام کارها رابه دست گیرد، حتی از سعد میخواهد با همسرش سلمی ازدواج کند،یعنی از سعد میخواهد که جانشینی به تمام معنا برایش باشد، کهتوصیهاش عملی هم میشود.
همین که حضرت سعد سدر عراق به سپاهش رسید،اقداماتی را به این شرح انجام داد:
منظم کردن سپاه، تعیین فرماندهان جنگ، تعیین پرچمداران ازمیان افراد با سابقه، تعیین فرماندهانی برای نواحی مختلف سپاههمچون فرمانده سمت راست، چپ، وسط و نیز فرمانده سوارهنظام،پیادهنظام، و...
حضرت سعد سحتی امورات اداری سپاه را فراموش نکرد ومسؤولان مختلفی را برای امر قضاوت، جمعآوری غنائم و فیء،دعوت و ارشاد، مترجم زبان فارسی، نگارندهی مسائل و واقعات ایننبرد مهم و... انتخاب نمود. تمامی فرماندهان و مسؤولان از میاناصحاب باتجربه و قدیمی اسلام انتخاب شدند. تعداد مجاهدیناسلام به سی هزار نفر میرسید.
سپاه حرکت میکند تا در مقابل ارتشی قدرتمند که حدود صدهزار جنگجو و تعداد زیادی اسب سوار و فیل سوار را در اختیاردارد، وارد کارزار شود و به پیکار بپردازد. دشمن دارای مدرنترینوسائل و تجهیزات جنگی است. با تجربهترین و قویترینسیاستمداران و کارشناسان نظامی را به کار گرفته است. در مقابل،مجاهدین اسلام جز شمشیر و نیزههای ابتدایی چیز دیگری ندارند.اما در یک چیز بر دشمن برتری دارند و آن هم «ایمان و محبت به الله»و امید به نصرت و یاری اوست.
[۲۳] عمالقة الإسلام:ج۳، ص ۲۱، أنیس الطالبین: ص ۱۳۴، أصحاب الرسول: ص ۲۵۲، صور من حياة الصحابة. [۲۴] صور من حياة الصحابة: ص ۲۲۳.