نامهی فرمانده سپاه اسلام به امیرالمؤمنین:
حضرت عمر سنامه را باز کرد و با صدای بلند خواند. متن نامه بدین شرح بود:
«از سعد بن ابیوقاص، فرمانده سپاه اسلام در جبهه فارس به خلیفهی مسلمین حضرت عمر بن خطاب!.
پیروزی و فتحی را که خداوند نصیب رزمندگان اسلام کرده است، بشارت و تهنیت میگویم. ما با کمک پروردگار بر دشمن غالب آمده و شمشیرهایمان بر گردن آنان سوار است. مجاهدان روزهنگام، سواران دلاور و رزمندگانی هستند مانند پرندگان شکاری، و شبهنگام به ذکر و تلاوت قرآن مشغولند و مانند زمزمهی زنبور عسل صدای زمزمهی قرآن آنان گوشها را نوازش میدهد. (آنان رزمندگان روز و عابدان شب هستند).
ای امیرالمؤمنین! مردانی از ما شهید شدند و به سوی پروردگارشان شتافتند و بقیه نیز سربازانی هستند که در انتظار شهادت به سر میبرند.
﴿مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا ٢٣﴾[الأحزاب: ۲۳].
«درمیان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بودهاند در پیمانی که با او بستهاند. برخی پیمان خود را بسر بردهاند (و شربت شهادت را سرکشیدهاند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق میگردد، و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد) آنان هیچگونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادهاند (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکردهاند)».
وقتی حضرت عمر سنامهی سعد را خواند بر روی زمین افتاد و سجدهی شکر را به جای آورد، سپس گریه سر داد!.
مردم گفتند: یا امیرالمؤمنین! آیا روز پیروزی گریه میکنی؟!.
حضرت عمر سدر جواب گفت: میترسم شما بر دنیا پیروز شوید (و به خاطر جمع کردن دنیا) یکدیگر را انکار کنید، آن وقت اهل آسمان شما را انکار کنند! [۲۹].
این بود نشانی دیگر از تقوی و خداترسی حضرت امیرالمؤمنین عمر فاروق س.
[۲۹] أنیس الطالبین: ص ۱۳۸.