حضرت سعدسو فتنهی بزرگ:
یکی از فتنههای بزرگی که بر اصحاب و یاران پیامبر صروی آورد، مسئلهی اختلاف بین حضرت علی سبا حضرت عایشه بو بعداً با حضرت معاویه سبود. فتنهای که پس از شهادت حضرت عثمان سو با دسیسهی منافقان سبایی شکل گرفت و باعث شد هزاران نفر از اصحاب پیامبر صدر دو سپاه در مقابل همدیگر صفآرایی کنند [۳۵].
در چنین وضعیت خطرناکی که اکثر صحابه نیز به نوعی گرفتار آن شدند، حضرت سعد ساز جملهی افراد دوراندیشی بود که در آن پیکارها شرکت نکرده و کاملاً بیطرف ماند و سعی میکرد از حرف و حدیثهای آن نیز کناره بگیرد؛ چراکه او اختلاف و نزاع را دوست نداشت مخصوصاً بین برادران مسلمان و مؤمن.
وقتی از او سؤال کردند که چرا به یکی از دو سپاه ملحق نمیشوی؟ فرمود: من روزهای زیادی را در جهاد به سر بردهام، اما در اینجا با کسی که میجنگم نمیدانم از او بهترم یا نه؟ مگر اینکه شمشیری برایم بیاورید که دارای دو چشم باشد و کافر و مؤمن را از همدیگر برایم جدا کند، آن وقت در این جنگ شرکت خواهم کرد! [۳۶].
یک بار دیگر در جواب فرزندش «عامر» که از او خواسته بودند در این مسئله دخالت کند، گفت: به خدا قسم من در این مسئله دخالت نمیکنم تا وقتی که شمشیری به من بدهند که اگر خواستم مسلمانی را بزنم، به سخن بیاید که او مسلمان است و وقتی کافری را با او بزنم، فوراً او را بکشد، چراکه از رسولالله صشنیدهام که فرمود: «خداوند مؤمن ثروتمند متقی و کنارهگیر (از فتنهها) را دوست دارد» [۳۷].
[۳۵] جریان مفصّل این دو واقعه را در اثر دیگر نگارنده به نام «حقایقی از جمل و صفین» مطالعه کنید. [۳۶] أصحاب الرسول: ص ۲۶۰ به نقل از مجمعالزوائد: ج۷، ص ۲۹۹. [۳۷] مسند احمد: ج۱، ص ۱۷۷. حلية الأولياء: ج۱، ص ۹۴.