هنگامهی کوچ فرا رسید
حضرت امیر سعد بن ابیوقاص سپس از عمری تلاش وجهاد در راه خدا و پس از کسب افتخارات و امتیازات فراوانی چه درعهد رسولالله صو چه در عهد خلفای راشدین، در سن ۸۲سالگی در حالی که ۳۴ فرزند داشت؛ ۱۷ پسر و ۱۷ دختر، در محلیبه نام «عقیق» در ۱۰ مایلی مدینه منوّره این دنیای فانی را وداع گفت وبه سرور و محبوبش محمد مصطفی صو همرزمانش ملحق شد.
زهری گوید: «هنگامی که حضرت سعد سدر بستر مرگآرمیده بود، جبهی پشمینهاش را طلب کرد، و گفت: آن را به تنم کنید،چون در روز جنگ بدر همین را به تن داشتم و برای چنین روزی نگه داشتهبودم» [۵۸].
مصعب پسر سعد سگوید: در روز رحلت پدرم، سرش بربالینم بود، وقتی او را نگاه کردم، اندکی گریه کردم، سرش را بلند کردو گفت: چرا گریه میکنی؟ گفتم: به خاطر منزلگاهت که نمیدانم کجاست؟!سعد سگفت: گریه نکن! پروردگار مرا هیچگاه عذاب نمیدهد؛ چرا کهمن از اهل بهشتم [۵۹].
آری! به راستی او عذاب نخواهد دید؛ چراکه سعد یکی از عشرهیمبشره میباشد که پیامبر صصراحتاً مژدهی بهشتی بودن را بهآنان داده است.
پس از پرواز روح پاکش، جسد مبارک ایشان به مدینه منورهمنتقل شد و در مسجدالنبی صتوسط جمعی از صحابه بر او نماز گزاردهشد و ازواج مطهرات نیز در غرفههای خودشان نماز سعد را ادا کردند،سپس به قبرستان بقیع برده شد و در آنجا در کنار جمعی از اهل بیتو اصحاب رسولالله صبه خاک سپرده شد [۶۰].رضيالله عنه ونوّرالله مرقده ومضجعه.
[۵۸] مستدرك حاكم: ج۳، ص ۴۹۶، مجمع الزوائد: ج۳، ص ۲۵. [۵۹] طبقات ابنسعد: ج۳، ص ۱۰۴ به نقل از امام ذهبی. [۶۰] صفة الصفوة: ج۱، ص ۱۴۷. اصحاب الرسول: ص ۲۶۳.