اول- شرک در توحید ربوبیت اللهأ:
یعنی: نفی ربوبیت خداوند، این نوع شرک زشتترین و بدترین انواع شرک است.
مانند شرک فرعون چون گفت: ﴿وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٣﴾[الشعراء:۲۳] یعنی: «پروردگار عالمیان کیست؟»و شرک فلاسفه که قائل به ابدی بودن عالم هستند و میگویند که اصلاً عالم معدوم نبوده بلکه همیشه بوده و هست و حوادث را مربوط به همین طبیعت و عالم اسباب و واسطهها میدانند، چنانچه آنها به عقود و نفوس تعبیر میکنند.
از جملۀ این نوع شرک، شرک وحدةُ الوجود است که بین خالق و مخلوق فرقی قائل نمیشوند و برخی آنان را «حلولی» نام مینهند و نیز کسانی هستند که اسماء و صفات ازلی را از خداأنفی میکنند مانند جهمیه [۸]و قرامطه [۹].
[۸] جهمیه پیروان جهم بن صفوان اند که قدرت مؤثره و کاسبه انسان را نفی میکنند، و انسان را مثل جماد میدانند. تعریفات جرجانی، ص:۸۱، ط: دارالکتب العلمیه، بیروت. [۹] قرامطه یعنی: اسماعلیه، الموسوعة المیسرة ـ ط: ندوة الشباب.