سورۀ انبیا
﴿ٱقۡتَرَبَ﴾«نزدیک شده است».
﴿مُّحۡدَثٍ﴾«تازه».
﴿لَاهِيَةٗ﴾«غافل، بی خبر».
﴿قَصَمۡنَا﴾«درهم شکستیم، نابودکردیم».
﴿أَحَسُّواْ﴾«احساس کردند».
﴿يَرۡكُضُونَ﴾«میگریختند».
﴿ركض﴾«دویدن».
﴿لَا تَرۡكُضُواْ﴾«نگریزید».
﴿مَا زَالَت﴾«پیوسته».
﴿حَصِيدًا﴾«دروشد».
﴿خَٰمِدِينَ﴾«خاموش شدگان».
﴿لَا يَسۡتَحۡسِرُونَ﴾«خسته نمیشوند، در مانده نمیگردند».
﴿لَا يَفۡتُرُونَ﴾«سستی نمیوزند، سست نمیشوند».
﴿لَفَسَدَتَا﴾«تباه میشدند».
﴿هَاتُواْ﴾«بیاورید».
﴿رَتۡقٗا﴾«چسپیده به هم پیوسته».
﴿فَفَتَقۡنَٰ﴾«پس باز گردیم، جدا نمودیم».
﴿فِجَاجٗا﴾«(راههایی) گشاده».
﴿سَقۡفٗا﴾«سقفی، پو ششی».
﴿يَسۡبَحُونَ﴾«شناورند».
﴿ٱلۡخُلۡدَ﴾«جاودانگی».
﴿أَفَإِيْن مِّتَّ﴾«اگرتوبمیری».
﴿لَا يَكُفُّونَ﴾«باز ندارند».
﴿فَتَبۡهَتُ﴾«مبهوت میکند».
﴿فَتَبۡهَت﴾«مبهوت کرد».
﴿مَن﴾«چه کسی».
﴿يَكۡلَؤُ﴾«نگاه میدارد، حفظ میکند».
﴿يُصۡحَبُونَ﴾«پناه داده میشود، حفظ میشوند».
﴿نَفۡحَةٞ مِّنۡ عَذَابِ﴾«شمه ای».
﴿خَرۡدَل﴾«خردل».
﴿وَضِيَآءٗ﴾«روشنی».
﴿ٱلتَّمَاثِيلُ﴾«مجسمهها».
﴿جُذَٰذًا﴾«قطعه قطعه».
﴿فَتٗى﴾«جوانی».
﴿يَنطِقُونَ﴾«سخن میگو یند».
﴿نُكِسُواْ﴾«به زیرانداختند».
﴿حَرِّقُوهُ﴾«بسوزاند».
﴿كُونِي﴾«باش».
﴿بَرۡدٗا﴾«سرد».
﴿ٱلۡكَرۡبِ﴾«اندوه».
﴿نَفَشَتۡ﴾«(شبانگاه)چر یده بودند».
﴿غَنَم﴾«گوسفند».
﴿فَهَّمۡنَٰهَا﴾«فهماندیم».
﴿صَنۡعَةَ﴾«ساختن».
﴿لَبُوسٖ﴾«زره».
﴿تُحۡصِنَ﴾«محفوظ دارد».
﴿عَاصِفَةٗ﴾«تندباد».
﴿يَغُوصُونَ﴾«غواصی میکردند».
﴿ذَا ٱلنُّونِ﴾«صاحب ماهی، یونس».
﴿مُغَٰضِبٗا﴾«خشمگین».
﴿أَصۡلَحۡنَا﴾«شایسته گردانیدیم».
﴿أَحۡصَنَتۡ﴾«پاک نگاه داشت».
﴿فَرۡجَ﴾«شرمگاه».
﴿تَقَطَّعُوٓاْ﴾«ازهم گسیختند، فرقه فرقه شدند».
﴿كُفۡرَانَ﴾«ناسپاسی».
﴿فُتِحَتۡ﴾«گشوده شود».
﴿حَدَبٖ﴾«تپه وبلندی».
﴿يَنسِلُونَ﴾«شتابان سرازیر گردند».
﴿شَٰخِصَةٌ﴾«خیره ماند».
﴿حَصَبُ﴾«هیزم».
﴿وَٰرِدُونَ﴾«وارد میگردد».
﴿زَفِيرٞ﴾«نالهها».
﴿مُبۡعَدُونَ﴾«دور نگاه داشته میشوند».
﴿حَسِيسَهَا﴾«صدایش».
﴿ٱلۡفَزَعُ﴾«وحشت».
﴿نَطۡوِي﴾«درهم میپیچیم».
﴿طَيِّ﴾«پیچیدن».
﴿ٱلسِّجِلِّ﴾«طومار».
﴿ءَاذَنتُ﴾«آگاه کردم».
﴿إِنۡ أَدۡرِيٓ﴾«من نمیدانم».