سورۀ زخرف
﴿صَفۡحًا﴾«روگردانی، اعراض».
﴿بَطۡشٗا﴾نیرومندی».
﴿مَضَىٰ﴾«گذشت».
﴿تَسۡتَوُۥاْ﴾«قرارگیرد».
﴿مُقۡرِنِينَ﴾«توانایان، به زیرفرمان آورندگان، توان».
﴿جُزۡءًاۚ﴾«بخشی، جزِ ئی».
﴿يُنَشَّؤُاْ﴾«پرورده میشود، آراسته گردد».
﴿ٱلۡحِلۡيَةِ﴾«زیور، زشت».
﴿مُسۡتَمۡسِكُونَ﴾«چنگ زدگان، تمسک میجویند».
﴿مُّقۡتَدُونَ﴾«پیروی کنندگان، اقتدا میکنیم».
﴿بَرَآءٞ﴾«بیزارم».
﴿فَطَرَ﴾«آفرید».
﴿ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ﴾«دوشهر(مکه وطایف)».
﴿سُخۡرِيّٗا﴾«به کار گرفته شده، به خدمت گیرند، مسخره».
﴿سُقُفٗا﴾«سقفهایی».
﴿فِضَّةٖ﴾«نقره».
﴿مَعَارِجَ﴾«نردبانها».
﴿يَظۡهَرُونَ﴾«بالاروند، برآیند».
﴿زُخۡرُفٗاۚ﴾«تجمل وزینت فراوان».
﴿يَعۡشُ﴾«رویگردان وغافل شود، برتابد».
﴿نُقَيِّضۡ﴾«برمیگماریم».
﴿بُعۡدَ﴾«دوری، فاصله».
﴿مُشۡتَرِكُونَ﴾«شرکت کنندگان، شریک هستید».
﴿أَسۡوِرَةٞ﴾«دستبندها».
﴿مُقۡتَرِنِينَ﴾«صف کشیده، دوشادوشی».
﴿فَٱسۡتَخَفَّ﴾«بیخرد وسبک شمرد».
﴿ءَاسَفُو﴾«خشم آوردند».
﴿يَصِدُّونَ﴾«داد و فریاد زدند، سر صداراه اندازند».
﴿يَخۡلُفُونَ﴾«جانشین شوند».
﴿لَا تَمۡتَرُنَّ﴾«هر گز شک نکنید».
﴿ٱلۡأَخِلَّآءُ﴾«جمع خلیل، دوستان».
﴿تُحۡبَرُونَ﴾«مکرم میشوید، شادمان و خوش حال میشوید».
﴿صِحَافٖ﴾«سینیها، کاسهها».
﴿أَكۡوَابٖۖ﴾«جمع کوب، جامها، کوژهها».
﴿تَلَذُّ﴾«لذت میبرد».
﴿لَا يُفَتَّرُ﴾«کاهش نمییابد».
﴿أَبۡرَمُوٓاْ﴾«استوار کردند، تصمیم قاطع گرفتند».
﴿مُبۡرِمُونَ﴾«تصمیم گیرندگان، استوار کنان».