سورۀ نمل
﴿تُلَقَّى﴾«دریافت میداری».
﴿شِهَابٖ﴾«آذرخش، شعله آتش».
﴿قَبَسٖ﴾«بر گرفته، فراگته، گیرانه».
﴿تَصۡطَلُونَ﴾«گرم شوید».
﴿بُورِكَ﴾«مبارک باد، برکت داده شد».
﴿تَهۡتَزُّ﴾«میجنبد».
﴿جَآنّٞ﴾«مار تند رو».
﴿لَمۡ يُعَقِّبۡ﴾«پشت سر خود نگاه نکرد».
﴿جَيۡب﴾«گریبان».
﴿مَنطِقَ﴾«سخن، نطق، زبان».
﴿يُوزَعُونَ﴾«نگاه داشته شدند، بازداشت شدگان».
﴿وَادِ ٱلنَّمۡلِ﴾«وادی مورچگان».
﴿نَمۡلَةٞ﴾«مورچه».
﴿لَا يَحۡطِمَنَّ﴾«پایمال نکند، درهم نشکند».
﴿تَبَسَّمَ﴾«لبخندزد، تبسمی کرد».
﴿ضَاحِكٗا﴾«خندان».
﴿أَوۡزِع﴾«توفیق ده».
﴿تَفَقَّدَ﴾«جویاشد».
﴿سَبَإِۢ﴾«سرزمین سبا».
﴿ٱلۡخَبۡءَ﴾«(چیزهای) پوشیده، پنهان».
﴿أَلۡقِهۡ﴾«آن رابیفکن».
﴿قَاطِعَةً﴾«تصمیم گیرنده، فیصله کننده».
﴿مُرۡسِلَةٌ﴾«فرستنده».
﴿هَدِيَّةٖ﴾«هدیه، ارمغان».
﴿نَاظِرَةُۢ﴾«نگاه کننده».
﴿أَتُمِدُّونَنِ﴾«آیا میخواهید مرا یاری کنید».
﴿عِفۡرِيتٞ﴾«جن قوی ودرشت هیکل، عفریت».
﴿يَرۡتَدَّ﴾«برگردد».
﴿طَرۡفُ﴾«چشم، پلک».
﴿نَكِّرُواْ﴾«ناشناس کنید».
﴿هَٰكَذَا﴾«این گونه».
﴿صَدَّهَا﴾«او را باز داشته بود، باز داشت».
﴿لُجَّةٗ﴾«آب عمیق، آبگیر».
﴿كَشَفَتۡ﴾«برهنه کرد».
﴿سَاقَيۡ﴾«دوساق».
﴿صَرۡحٞ﴾«کاخ».
﴿مُّمَرَّدٞ﴾«صیقلی شده، صاف».
﴿قَوَارِيرَۗ﴾«بلور، شیشه آبگینه».
﴿رَهۡطٖ﴾«نفر، گروه، دسته».
﴿تَقَاسَمُواْ﴾«سوگند یاد کنید».
﴿نُبَيِّتَنَّ﴾«شبیخون میزنیم».
﴿مَهۡلِكَ﴾«هنگام هلاکت، یاجای هلاکت».
﴿ٱصۡطَفَىٰٓۗ﴾«برگزیده».
﴿ءَآللَّهُ﴾«آیاخدا».
جزء بیستم
﴿حَدَآئِقَ﴾«جمع حدیقه، باغها».
﴿ذَاتَ بَهۡجَةٖ﴾«خرم، زیبا».
﴿رَوَٰسِيَ﴾«جمع راسیه، کوههای محکم واستوار».
﴿حَاجِزًاۗ﴾«مانع».
﴿ٱلۡمُضۡطَرَّ﴾«درمانده».
﴿ٱدَّٰرَكَ﴾«به پایان رسیده است».
﴿رَدِفَ﴾«نزدیک شده باشد، بیا پی شده است».
﴿تُكِنُّ﴾«پنهان میدارد».
﴿غَآئِبَةٖ﴾«نهفته، پنهان».
﴿يَقُصُّ﴾«بیان میکند».
﴿أَمَّاذَا﴾«یا چه چیزی».
﴿فَزِعَ﴾«وحشت کنند، بترسند».
﴿دَٰخِرِينَ﴾«فروتنان، با خواری وذلت».
﴿جَامِدَةٗ﴾«جامد، بی حرکت».
﴿صُنۡعَ﴾«آفرینش».
﴿أَتۡقَنَ﴾«محکم واستوار ساخته است».
﴿كُبَّتۡ﴾«نگونسار شود، افکنده شود».