سورۀ قلم
﴿ٱلۡقَلَمِ﴾«سوگندبه قلم».
﴿يَسۡطُرُونَ﴾«مینویسند».
﴿خُلُقٍ عَظِيمٖ﴾«اخلاق وخوی بسیارعظیم ووالا».
﴿ٱلۡمَفۡتُونُ﴾«دیوانه، دیوانگی».
﴿تُدۡهِنُ﴾«نرمیکنی، سازش نمایی، مداراکنی».
﴿حَلَّافٖ﴾«بسیارسوگند خورنده».
﴿هَمَّازٖ﴾«بسیار عیبجو».
﴿مَّشَّآءِۢ﴾«تیزرونده، رفت و آمدکننده».
﴿نَمِيمٖ﴾«سخن چینی».
﴿أَثِيمٍ﴾«گناهکار».
﴿عُتُلِّۢ﴾«خشن، درشتخو».
﴿زَنِيمٍ﴾«بی نسب، حرام زاده».
﴿نَسِمُهُۥ﴾«داغش میگذاریم».
﴿ٱلۡخُرۡطُومِ﴾«بینی».
﴿بَلَوۡنَٰه﴾«آزمودیم».
﴿لَا يَسۡتَثۡنُونَ﴾«انشاءالله نگفتند، استثناء نمیکنند».
﴿طَافَ﴾«فرود آمد، گشت زد».
﴿طَآئِفٞ﴾«عذابی، بلایی فراگیر».
﴿نَآئِمُونَ﴾«خواب بودند».
﴿ٱلصَّرِيمِ﴾«شب سیاه، دروشده».
﴿تَنَادَوۡاْ﴾«یکدیگرراندادادند».
﴿صَٰرِمِينَ﴾«دروکنندگان، چینندگان».
﴿حَرۡدٖ﴾«منع کردن، جلوگیری نمودن، بخل».
﴿أَوۡسَطُ﴾«بهترین».
﴿يَتَلَٰوَمُونَ﴾«ملامت کنان».
﴿يُكۡشَفُ﴾«برهنه ومکشوف گردد، برداشته شود».
﴿سَاقٖ﴾«ساق».
﴿كَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ﴾«صاحب ماهی، حضرت یونس ÷».
﴿مَكۡظُومٞ﴾«سرشارازغم واندوه بود».
﴿تَدَٰرَكَ﴾«دریافت».
﴿نُبِذَ﴾«افکنده».
﴿ٱلۡعَرَآءِ﴾«صحرای بیآب وعلف، بیابان».
﴿يُزۡلِقُونَ﴾«بلغزانند، چشم زخم بزنند».