سورۀ صاد
﴿وَّلَاتَ﴾«نبود».
﴿حِينَ﴾«زمان».
﴿مَنَاصٖ﴾«نجات».
﴿ٱخۡتِلَٰقٌ﴾«دروغ، ساختگی».
﴿يَرۡتَقُواْ﴾«بالاروند».
﴿مَهۡزُومٞ﴾«شکست خورده».
﴿ٱلۡأَوۡتَادِ﴾«جمع وتد، میخها».
﴿عِقَابِ﴾«عقوبت».
﴿فَوَاق﴾«بازگشت، مهلت».
﴿قِطَّنَا﴾«بهره ما، نصیب مان».
﴿ذَا ٱلۡأَيۡدِۖ﴾«صاحب نیرو و قوت».
﴿فَصۡلَ ٱلۡخِطَابِ﴾«سخنان فصیح، سخن فیصله کننده».
﴿تَسَوَّرُواْ﴾«بالا رفتند».
﴿ٱلۡمِحۡرَابَ﴾«عبادتگاه».
﴿فَزِعَ﴾«وحشت کرد».
﴿لَا تُشۡطِطۡ﴾«ستم نکن، ازحق دورمشو».
﴿تِسۡعٞ وَتِسۡعُونَ﴾«نودونه».
﴿نَعۡجَةٗ﴾«میش».
﴿أَكۡفِلۡنِي﴾«به من واگذار».
﴿عَزَّنِي﴾«بر من غلبه کرده».
﴿ٱلۡخُلَطَآءِ﴾«شریکان، آمیزگاران».
﴿ٱلۡفُجَّارِ﴾«جمع فاجر، بدکاران».
﴿عُرِضَ﴾«عرضه شد».
﴿ٱلصَّٰفِنَٰتُ ٱلۡجِيَادُ﴾«اسبان چابک تیزرو».
﴿تَوَارَتۡ﴾«پنهان شد».
﴿مَسۡحَۢا﴾«دست کشید، نوازش کرد».
﴿ٱلسُّوقِ﴾«جمع ساق، ساقها».
﴿ٱلۡأَعۡنَاقِ﴾«جمع عنق، گردنها».
﴿جَسَدٗا﴾«پیکر، جسد».
﴿رُخَآءً﴾«به نرمی، آرام».
﴿حَيۡثُ أَصَابَ﴾«هرکجا میخواست برود».
﴿كُلَّ بَنَّآءٖ﴾«معمار، بنا».
﴿غَوَّاصٖ﴾«غواص، ملوان، فرورونده در دریا».
﴿لَزُلۡفَىٰ﴾«قرب، مقام بالا».
﴿حُسۡنَ مََٔابٖ﴾«بازگشت نیکو».
﴿نُصۡبٖ﴾«رنج، مشقت».
﴿ٱرۡكُضۡ﴾«بکوب».
﴿مُغۡتَسَلُۢ﴾«برای شستشو».
﴿ضِغۡثٗا﴾«شاخهها، دسته ای ازساقههای گندم، خوشه».
﴿لَا تَحۡنَثۡ﴾«سوگند خود را مشکن».
﴿ٱلۡأَخۡيَارِ﴾«نیکان، خوبان».
﴿أَتۡرَابٌ﴾«همسال».
﴿نَّفَادٍ﴾«پایان، نابودی».
﴿غَسَّاقٞ﴾«خونابه».
﴿مُّقۡتَحِمٞ﴾«وارد میشود».
﴿لَا مَرۡحَبَۢا﴾«خوشامد مباد».
﴿صَالُواْ﴾«داخل شدگان، واردشوندگان».
﴿ٱلۡأَشۡرَارِ﴾«اشرار، افراد بد».
﴿سِخۡرِيًّا﴾«مسخره، حقیروناچیز».
﴿زَاغَتۡ﴾«منحرف شده است، دور مانده».
﴿ۢٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰٓ﴾«جماعت بلندقدر، عالم بالا، فرشتگان».
﴿ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ﴾«متکلفان، مدعیان».